پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
تلويزيون و احياي سنت‌هاي بومي
نوشته شده در 12 دی 1389
بازدید : 42
نویسنده : مولوی
مسعود روشن‌پژوه كه بيشتر عمر خود را در سفر گذرانده و براي اجراي مسابقات مختلف به شهرستان‌هاي دور و نزديك سفر كرده است در گفت‌وگوي خود توجه به مسابقات بومي و محلي را يك ضرورت فراموش شده ذكر كرده است.

نكته جالب در باره اين‌ گفته اين است كه يك مجري تلويزيون نگران فراموش‌شدن بازي‌هاي بومي است در حالي كه مسوولان و نهادهاي ديگري مثل ميراث فرهنگي بايد چنين نگراني‌هايي داشته باشد و تلاش كند بازي‌هاي بومي كه ريشه در سنت و فرهنگ كشور ما دارند در گذر زمان و تغيير شرايط كشور به فراموشي سپرده نشود.

چون آداب و سنن يك كشور تمدن آن سرزمين را مي‌سازد و تمدن باعث افتخار نسل‌هاي مختلف مي‌شود، اما از آنجايي كه در كشور ما طبق يك قانون نانوشته تلويزيون بايد در همه امور پيشقدم شود بايد اين توقع را هم داشت كه در احياي بازي‌ها و آداب سنتي و بومي كشورمان تلاش كند. در سال‌هاي اخير برنامه‌هاي مختلف تلويزيون اعم از نمايشي و غيرنمايشي كمبودها و كم‌توجهي‌ها به مسائل مختلف را به مسوولان گوشزد كرده‌اند.

اكنون تلويزيون با داشتن بيش از 30 مركز صداوسيما در استان‌هاي كشور به چشمي بينا تبديل شده كه مي‌تواند همه امور كشور را رصد كند، نقاط قوت را بيابد و آنها را تقويت كند. وقتي تلويزيون شناسايي داشته‌هاي اجتماعي و فرهنگي را آغاز كند مسلما نقاط مغفول مانده شناخته مي‌شود.

يكي از مواردي كه ساليان سال است به آن كم‌توجهي شده بازي‌هاي محلي است كه هنوز در برخي از شهرستان‌ها بين كودكان و بزرگسالان رواج دارد. بازي‌هايي مانند چوگان كه ابتدا در ايران شكل گرفت و بعد به كشورهاي خارجي راه يافت و اكنون در كشور ما به بازي فراموش شده تبديل شده، اما در خارج از كشور به عنوان يك ورزش همگاني رواج دارد.

بازي 7 سنگ يكي از بازي‌هاي دوست‌داشتني و مهيج ايراني بود كه در همه جاي ايران، كودكان از آن لذت مي‌بردند، اما اكنون به بازي مهجور تبديل شده كه فقط در شهرستان‌هاي دورافتاده كه بچه‌ها به امكانات شهري مدرن دستيابي ندارند، ديده مي‌شود.

بازي‌هايي نيز هستند كه در شهرهاي مختلف به شكل بومي بين مردم منطقه طرفداران زيادي دارد كه ما از آنها بي‌خبريم، اما مي‌توان با شناساندن آنها به مردم به فرهنگ مردم منطقه ماهيت فرهنگي داد. اين ماهيت مي‌تواند در خودباوري مردم نقش موثري داشته باشد.

ايران سرزمين پهناوري است كه در گوشه و كنار آن آداب و سنن مختلفي برگزار مي‌شود. اين آداب زماني زنده مي‌مانند كه به آنها توجه شود. توجه به آداب بزرگ و كوچك يعني احترام گذاشتن به قشري از مردم كه جزو ملت ايران هستند.

تلويزيون كشور ما با داشتن دوربين در سراسر كشور مي‌تواند همه اين آداب و سنن را در قالب آثار نمايشي و مستند ضبط كند و با نمايش آنها همه مردم ايران را با هم دوست و هم‌فرهنگ كند بنابراين نگراني مسعود روشن‌پژوه را به عنوان مجري رسانه ملي مي‌توان با ارزش دانست و به اين نكته رسيد كه اگر همه دست‌اندركاران تلويزيون دلسوز فرهنگ ايراني باشند بازهم مي‌توان به احياي سنت‌هاي بومي در ايران اميدوار بود.

طاهره آشياني




بازدید : 48
نویسنده : مولوی
چند سالي است كه تلويزيون توليد فيلم سينمايي را متوقف كرده است؛ فيلم‌هايي كه در قطع 35 ميلي‌متري توليد مي‌شدند و هزينه بسيار بالايي را به خود اختصاص مي‌دادند.

 البته تلويزيون همواره براي اكران اين گونه آثار با توزيع‌كنندگان سينما و سينماداران مشكل داشت چون طبق يك سنت نانوشته سينماداران از اكران فيلم‌هاي تلويزيون طفره مي‌رفتند.

حالا تلويزيون چند سالي است روي توليد فيلم‌هاي تلويزيوني متمركز شده است، فيلم‌هايي كه هميشه جايي براي نمايش دارند. اما زماني كه تلويزيون توليد آثار سينمايي را متوقف كرد، بخش ويدئويي جشنواره فيلم فجر فعال‌تر شد و براي اين بخش چه فيلمي بهتر از فيلم‌هايي كه در مركز سيما فيلم توليد مي‌شوند به همين دليل چند سالي است كه تله فيلم‌هاي تلويزيوني پاي ثابت بخش ويدئويي جشنواره فيلم فجر هستند.

هر ساله تعداد زيادي از اين فيلم‌ها كه بيشتر آنها را كارگردانان صاحب نام سينما مقابل دوربين برده‌اند در جشنواره فيلم فجر به نمايش درمي‌آيند و جوايزي را نيز از آن خود مي‌كنند بنابراين مي‌توان گفت كه حضور تلويزيون در جشنواره فيلم فجر خيلي بيشتر از زماني شده است كه تلويزيون فيلم سينمايي در قطع نگاتيو توليد مي‌كرد.

امسال هم مانند سال‌هاي قبل، سيما فيلم تصميم دارد حضوري فعال در مهم‌ترين جشنواره سينمايي كشور داشته باشد به همين دليل 24 فيلم از توليدات خود را به جشنواره فيلم فجر ارسال كرده است.

نكته جالب در اسامي كارگرداناني كه اين فيلم‌ها را ساخته‌اند اين است كه برخي از آنها از سينما به تلويزيون آمده‌اند اما امسال در سينما فيلمي ندارند اما با فيلمي تلويزيوني در جشنواره حضور دارند و مي‌توان گفت كارگردانان سينما رقابت تنگاتنگي در بخش ويدئوي جشنواره دارند.

از ميان اين كارگردانان مي‌توان به داريوش مهرجويي، محمدمهدي عسگرپور، ماني حقيقي، بهنام بهزادي، سعيد ابراهيمي‌فر، مهدي صباغ‌زاده، احمد اميني، شاهد احمدلو، بيژن ميرباقري و... اشاره كرد.

اين درحالي است كه كارگرداناني مانند اميني، احمدلو، صباغ‌زاده، سعيد ابراهيمي‌فر و شاهد احمدلو چند سالي است به جاي ساخت فيلم براي سينما فعاليت خود را در تلويزيون متمركز كرده‌اند.

البته علاوه بر اين فيلمسازان كه هم در تلويزيون و هم در سينما فعاليت دارند چند كارگردان تلويزيوني هم با آثار متفاوت متقاضي شركت در جشنواره فيلم فجر هستند كه از ميان آنها مي‌توان به مسعود آب‌پرور، سيدرضا بهشتي و... اشاره كرد.

طاهره آشياني
گروه راديو و تلويزيون




مردودي‌هاي جنگ غزه
نوشته شده در 12 دی 1389
بازدید : 39
نویسنده : مولوی
در 7 دي ماه 1387 رژيم صهيونيستي با بهره‌گيري از تمام امكانات و تجهيزات نظامي و تبليغاتي حملات همه جانبه‌اي را به غزه آغاز كرد. اين رژيم نه تنها از ادوات سنگين بلكه از سلاح‌هاي ممنوعه مانند بمب‌هاي فسفري براي كشتار 5/1 ميليون ساكن غزه بهره برداري كرد.

اكنون 2 سال از آن زمان مي‌گذرد و در شرايطي كه توجه افكار عمومي بار ديگر به غزه معطوف شده، بررسي تحولات 2 ساله غزه برندگان و بازندگان اين تحولات را آشكار مي‌سازد. در اين ارزيابي چند نكته قابل توجه است.

اولا رژيم صهيونيستي كه در جنگ 22 روزه شكست سنگيني را متحمل شده بوده در طول 2 سال گذشته نه تنها به اهداف خود براي به سازش كشاندن ساكنان غزه به دليل ادامه محاصره غزه و عدم بازسازي اين منطقه دست نيافته، بلكه مقاومت و پيگيري‌هاي مردم غزه و دولت حماس سبب شده تا در نهايت كميته‌هاي حقيقت ياب جنگ نظير كميته گلدستون خواستار محاكم سران رژيم صهيونيستي به عنوان جنايتكار جنگي شوند. بيداري افكار عمومي جهان در حمايت از فلسطين كه در برپا كردن تظاهرات ضد صهيونيستي و ايجاد كاروان‌هاي امداد رساني مشاهده مي‌شود، از ديگر ناكامي‌هاي صهيونيستها در برابر غزه در عرصه تبليغات و رسانه است. اكنون مردم جهان خواستار حمايت از مردم غزه و مجازات سران رژيم اشغالگر به عنوان جنايت كار جنگي هستند. تصويب 4 قطعنامه در مجمع عمومي سازمان ملل عليه صهيونيست‌ها در يك روز خود سندي بر نگاه ملتهاي جهان به فلسطين است كه از دستاوردهاي جنگ 22 روزه غزه است.

ثانيا برخي كشورهاي عربي كه از يك سو مقاومت را تهديدي براي آينده خود دانسته و از سوي ديگر روند سازش را در پيش گرفته‌اند را مي‌توان بازنده ديگر اين تحولات دانست. برخي كشورهاي عربي مانند اردن، مصر، عربستان و... كه در طول جنگ 22 روزه غزه خواسته و ناخواسته به حمايت از رژيم صهيونيستي پرداخته بودند اكنون نيز در 2 سال گذشته بدون توجه به تعهدات خود براي كمك و بازسازي غزه و حتي با اجراي اقداماتي نظير سكوت در برابر حملات مكرر صهيونيستها به غزه و ساخت ديوار فولادي در مرزهاي مصر و غزه، همچنان بر عدم توجه به مسائل فلسطين ادامه دادند اين كشورها با تغيير جايگاه دوست و دشمن عملا در مسير خواست صهيونيستها و برخي كشورهاي غربي گام برداشتند.

ثالثا محور ديگر بازندگان جنگ غزه را كشورهاي غربي، آمريكا و سازمانهاي بين‌المللي تشكيل مي‌دهد. آنهايي كه ادعاي كمك به بشريت و احقاق حقوق افراد را دارند در 2 سال گذشته كارنامه‌اي نه چندان موفق از خود برجاي گذاشته‌اند. عدم تلاش براي شكست محاصره غزه، راي منفي به گزارش گلدستون در شوراي حقوق بشر و مجمع عمومي سازمان ملل،‌اعمال فشار بر كشورهاي عربي براي سازش با صهيونيستها و خودداري از كمك به غزه و... را مي‌توان از تحركات آنها دانست.

با توجه به آنچه ذكر شد مي‌توان گفت كه پس از گذشت 2 سال از جنگ 22 روزه غزه همچنان پيروزي مقاومت در برابر دشمنانشان را به همراه داشته است. اين در حالي است كه زوال صهيونيست‌ها و حاميان آنها همچنان ادامه دارد. 

قاسم غفوري-جام جم آنلاين




بازنگري در داوري فوتبال
نوشته شده در 12 دی 1389
بازدید : 38
نویسنده : مولوی
علي كفاشيان، رئيس فدراسيون فوتبال بتازگي مدعي شده است براي جلوگيري از اشتباهات پي‌درپي، قصد ايجاد تغيير در ساختار داوري فوتبال ايران را دارد؛ جمله‌اي كه براي من كاملا مبهم و نامفهوم است.

اگر منظور رئيس فدراسيون، تغيير قوانين داوري است كه حتي فيفا مجاز به اين كار نيست و قوانين اين رشته، توسط مراجع خاص قانونگذاري آن وضع يا تغيير پيدا مي‌كنند. اگر هم منظور كفاشيان، طريقه اجراي قوانين توسط داوران است كه اين موضوع ربطي به ساختار داوري ندارد و بايد با آموزش و هدايت هرچه بهتر داوران، عملي شود.

برداشت ديگري كه مي‌توان از صحبت‌هاي رئيس فدراسيون به عمل آورد، تصميم او به تغيير چارت كميته داوران است.

به طور كلي، كميته داوران فوتبال ايران از هيات‌رئيسه و دپارتمان‌ داوري تشكيل شده است و در سال‌هاي اخير، تغييراتي پي‌درپي در آن به وجود آمده كه هيچ‌كدام راهگشا نبوده‌اند.

آنچه مسلم است اين‌كه بنابر اعلام فيفا، مثل ديگر فدراسيون‌ها از سال 2011 ناگزيريم يكي از اعضاي هيات‌رئيسه فدراسيون فوتبال را به عنوان رئيس كميته داوران معرفي كنيم.

اين حركت به مفهوم ارتقاي شأن و مرتبه داوري و حضور بي‌واسطه كميته داوري در هيات‌رئيسه فدراسيون است و به طور خودكار، همكاري عناصر مختلف را به همراه مي‌آورد؛ ضمن اين‌كه تاكيد فيفا، بر استفاده از عناصر كاركشته داوري در كميته داوري است كه نقشي تعيين‌كننده در حمايت و كمك به چرخش مطلوب و تخصصي امور ايفا خواهد كرد.

اميدوارم اين نقيصه نيز در آينده‌اي نزديك رفع شود تا پس از اين، شاهد اتفاقاتي نظير واقعه عجيب و بحث‌برانگيز ديدار ذوب‌آهن و مس نباشيم؛ ديداري كه در آن داور نه دچار اشتباه در تشخيص، بلكه از سر بي‌اطلاعي يا هر دليل ديگري دچار تخطي و لغو قانون شد. مشابه اين اتفاق، در ديدار ازبكستان و بحرين در مقدماتي جام‌جهاني گذشته رخ داد كه فيفا ضمن تجديد آن مسابقه، داور ژاپني و دستياران او را از فهرست بين‌المللي خارج كرد. به اعتقاد من، حالا كه در مورد ديدار ذوب‌آهن و مس، طرح دعوي شده است، اين دعوا بايد در مرجعي رسيدگي شود كه آن مرجع، جايي جز كميته انضباطي نيست و از آنجا كه طبق ماده 44 انضباطي مصوب سال 1388 «چنانچه آيين‌نامه برگزاري ليگ در موردي سكوت اختيار كرده بود، ملاك عمل، رويه AFC و فيفا خواهد بود» بايد طبق رويه فيفا در بازي ازبكستان ـ بحرين، ديدار تيم‌هاي مس و ذوب‌آهن را تجديد و با داور يا داوران متخلف برخورد كنيم. همين جديت و قاطعيت در اعمال قانون مي‌تواند تا حدي از بروز مشكلات بعدي و تكرار اتفاقات مشابه پيشگيري كند.

سيدرضا غياثي / رئيس پيشين كميته داوران فدراسيون فوتبال




دارو‌هاي جديد بدون حمايت بيمه
نوشته شده در 12 دی 1389
بازدید : 44
نویسنده : مولوی
2 سال پيش بود كه داروي آنژي پارس وارد بازار دارويي كشور شد؛ دارويي جديد كه اتفاقا توليد كشور خودمان بود و در واقع براي اولين بار براي زخم پاي ديابتي‌ها، دارويي توليد مي‌شد.

براي رونمايي‌اش حتي خبرنگاران خارجي هم حضور داشتند و مراسم باشكوهي برگزار شد. اتفاقا نتايج اوليه درخصوص اثرپذيري دارو هم نشان مي‌داد كه دارويي خوب و ثمربخش است.

مشكل فقط يك چيز بود، قيمت داروي آنژي پارس كه حدود 250هزار تومان مي‌شد و قاعدتا براي همه بيماران ديابتي كه دچار زخم پا شده بودند قابل تهيه و خريداري نبود بنابراين بايد بيمه وارد ماجرا مي‌شد، دلايل محكمي هم براي بيمه شدن آنژي پارس وجود داشت ، اول اين‌كه دارويي ايراني بود و براي ارج نهادن به محصول ايراني بهتر بود راحت‌تر در اختيار بيماران كشور قرار مي‌گرفت و دليل بعدي اين‌كه در مجموع زخم پاي ديابتي، عامل حدود 80 در صد موارد قطع عضو در بيماران ديابتي است. همچنين براساس مطالعات متعدد بين 14 تا20 درصد از بيماران ديابتي در طول زندگي نياز به قطع عضو پيدا مي‌كنند.

به هر حال از آن روزها 2 سالي گذشته است اما به گفته شركت توليدكننده آنژي پارس هنوز هم اين دارو بيمه ندارد. به گفته كامران معتمدي، مجري طرح آنژي پارس براي جبران وعده‌هاي بي‌سرانجام بيمه اين دارو، قرار شده دارو به شكل بسته‌هاي كوچك در اختيار بيماران قرار گيرد.

به گفته او از آنجا كه اغلب بيماران قدرت خريد پكيج 45 روزه و 257 هزار توماني داروي آنژي پارس را نداشتند، قيمت دارو 20 درصد كاهش و پكيج 45 روزه آن به پكيج يك‌سوم و براي 15 روز تغيير يافت. اما بايد گفت كه پروتكل درمان استفاده از داروي آنژي پارس براي يك زخم متوسط همان 45 روز است نه 15 روز و با يك‌سوم كردن پكيج درمان آنژي پارس تنها سعي شد شرايط خريد اقساطي اين دارو براي بيماران فراهم شود.

به اين ترتيب درمان 45 روزه با داروي آنژي پارس از 257 هزار تومان به 206 هزار تومان كاهش يافت و پكيج يك ‌سومي اين دارو نيز با قيمت 68 هزار و 500 توماني در اختيار بيماران قرار مي‌گيرد. به گفته معتمدي جمعيت مصرف‌كنندگان داروي آنژي پارس حدود 50 تا 60 هزار بيمار است كه مسلما با بيمه شدن اين دارو، بيماران بيشتري مي‌توانند از اين دارو استفاده كنند و بيمه شدن اين دارو به نسبت هزينه‌هاي درمان و قطع عضو، مقرون به صرفه‌تر است.

مستوره برادران نصيري
گروه جامعه




تفاخر به نخواندن
نوشته شده در 12 دی 1389
بازدید : 38
نویسنده : مولوی
چند شب پيش در يكي از برنامه‌هاي تلويزيوني، تهيه‌كننده و كارگردان يك فيلم سينمايي مهمان برنامه بودند و درخصوص فيلم جديد خود با مجري برنامه گفت‌وگو مي‌كردند.

مجري در بخشي از صحبت خود، فضاي كلي فيلم را به يكي از آثار سينمايي خارجي شبيه دانست. تهيه‌كننده در پاسخ به اين اظهار نظر اعلام كرد كه مدت‌هاست فيلم خارجي نمي‌بيند و از اين موضوع همه دوستان و همكارانش نيز باخبر هستند. اين تهيه‌كننده در پايان از اين صحبت‌ها نتيجه گرفت كه چنين شباهتي واقعي نيست.

فيلمنامه اين فيلم پيش از آن‌كه توسط اين فيلمساز حاضر در برنامه نوشته شده باشد، توسط كارگردان ديگري نوشته شده بود. وقتي از اين فيلمساز سوال شد آيا فيلمنامه قبلي را خوانده، با صراحت اين موضوع را رد كرد و گفت: عمدا فيلمنامه را نخوانده تا شباهتي ميان داستانش با آنچه كه قبلا توسط فرد ديگري نوشته شده است، وجود نداشته باشد.

بارها با كارگردان‌ها، فيلمسازان و بازيگراني مواجه شده‌ايم كه به سادگي از كتاب نخواندن و فيلم نديدن صحبت كرده‌اند و با چنين حرفي سعي كرده‌اند خيال مخاطب خود را از بابت هرگونه شباهت احتمالي ميان آثار آنها و نمونه‌هاي موجود را راحت كنند.

برخي از آنها مي‌گويند «وقت» ندارند و برخي ديگر هم مي‌گويند اين آثار ارزش ديدن ندارد! منبع تغذيه فكري فيلمسازان ما چيست؟ آيا فيلم خارجي و داخلي ديدن، كتاب خواندن، خواندن نقدهاي نشريات و... تنها وظيفه ما خبرنگاران است تا بر پايه و اساس اين اطلاعات، براي فيلم‌ها مطالب غيرتكراري بنويسيم و در مصاحبه‌هاي خودمان از فيلمسازان سوال‌هاي غيرتكراري بپرسيم يا اين‌كه فيلمسازاني هم كه مسووليت تغذيه فكري جامعه را به عهده دارند نيز بايد چنين مسيري را طي كرده و با اضافه كردن به سواد و دانش خود، آثاري را توليد كنند كه براي مخاطب، اثري سرشار از خلاقيت و جذابيت باشد؟ آيا در سينماي اروپا نيز فيلمسازان با افتخار از نديدن فيلم‌هاي همكاران خود و نخواندن كتاب سخن مي‌گويند؟ شايد فيلمسازي هم، موقعيت و جايگاهي است كه افراد به محض دستيابي به آن، با شيوه‌هاي كشف و شهودي با عالم غيب ارتباط برقرار مي‌كنند و ديگر نيازي به هيچ نوع تغذيه فكري ندارند؟

رضا استادي ‌
‌ گروه فرهنگ و هنر




خلف وعده در اولين قدم
نوشته شده در 12 دی 1389
بازدید : 46
نویسنده : مولوی
با آن‌كه اعلام شده بود از روز يكشنبه مردم مي‌توانند براي خريد كالا از «طرح تامين» وارد سايت مربوط به آن شوند ديروز اين سايت براي مراجعه‌كنندگان قابل استفاده نبود.

مدير طرح تامين ستاد تحول صنايع ‌و معادن، روز شنبه گفته بود: اين طرح از روز يكشنبه (ديروز) به اجرا در خواهد آمد و 10 قلم لوازم خانگي با قيمت 7 تا 10 درصد ارزان‌تر نسبت به شهريور ماه امسال، به بازار عرضه خواهد شد.

اجاق‌گاز، تلويزيون LCD و LED، ماشين ظرفشويي، ماشين لباسشويي، فرش ماشيني، يخچال، يخچال ـ فريزر، گيرنده‌هاي ديجيتال، چرخ خياطي و كولر آبي، 10 قلم كالايي است كه قرار بود در مرحله اول اجراي طرح تامين مشمول تخفيف شود.

به گفته حسين فرهيد زاده متقاضيان از روز يكشنبه (ديروز) با مراجعه به سايت behinyab.ir ضمن اطلاع ‌از نوع و مدل محصولات و شركت‌هاي سازنده مي‌توانستند كالاي مورد نظر خود را با 7 تا 10 درصد تخفيف خريداري كنند.

اما كساني كه ديروز براي استفاده از مزاياي اين طرح به سايت مورد اشاره مراجعه كردند نتوانستند از آن استفاده كنند. مطابق آنچه كه در سايت بهين ياب آمده مراجعه‌كنندگان براي استفاده از امكانات طرح تامين بايد ابتدا در اين سايت عضو شوند و مشخصات خود را به سايت اعلام كنند. تا اين‌جاي كار كاملا عادي است چراكه كسي كه مي‌خواهد از اين طرح منتفع شود و مراوده مالي با مجريان طرح داشته باشد بايد نام و نشانش كاملا مشخص و قابل پي گيري باشد. اما مشكل اينجاست كه ديروز كساني كه تلاش كردند اطلاعات خود را در اختيار سايت قرار داده و عضو آن شوند، موفق به اين كار نشدند زيرا سايت پيغام خطايي غيرمرتبط به كاربران مي‌داد. علاوه بر اين، زماني كه كاربر مي‌خواهد كالايي را ازاين سايت خريداري كند، سايت زمان آغاز رزور كالاها را 11 دي ماه - يعني 6 روز پس از وعده مسوول محترم در وزارت صنايع و معادن - اعلام مي‌كند. از اين گذشته، كالاهايي كه هم اكنون در اين سايت قرار داده شده بسيار اندك بوده و به عدد انگشتان يك دست هم نمي‌رسد، ضمن آن‌كه اطلاعات اغلب آنها ناقص و برخي به اشتباه قيد شده است.

به اين ترتيب وعده مسوول محترم اجرايي نشد. از آنجا كه رسانه‌ها با اعتماد به درستي گفتار مسوولان اقدام به انتشار اخباري از اين دست مي‌كنند، ضروري است مسوولان احتياط و دقت بيشتري در اعلام اين‌گونه اخبار به عمل آورده و تا زماني كه از صحت و دقت خبر عملكرد مجموعه خود اطمينان حاصل نكرده‌اند، خبر از آغاز هيچ طرحي ندهند تا هم قوت كلام خودشان حفظ شود و هم اعتبار اخبار مطبوعات.

رضا عظيمي
جام جم




قذافي عليه قذافي
نوشته شده در 12 دی 1389
بازدید : 39
نویسنده : مولوی
دنياي سياست با تمام پيچيدگي‌ها و گاه شيريني‌هايش براي سياستمداران، عواقب ناخوشايندي براي اعضاي خانواده آنها دارد.

 زماني‌كه سوداي نشستن بر جايگاه پدر در ذهن اعضاي خانواده رسوخ كند، بي‌شك پيامدهايش هم براي خانواده و هم كشور خواهد بود. حالا كشور آفريقايي ليبي با رئيس‌جمهوري همچون معمر قذافي را در نظر بگيريد كه پسرهايش بر سر رسيدن به تاج و تخت پدر به جان هم بيفتند. البته اين بار قضيه تا حدودي فرق مي‌كند چرا كه خود پدر آن‌قدر در عرصه داخلي و بين‌المللي حاشيه‌ساز و خبرساز بوده كه كمتر فرصت چنين كاري به پسرانش داده شده است.

طي چند سال اخير نام خانواده قذافي با اتفاقاتي گره خورده كه كمتر بتوان در عرصه جهاني مشابه آن را يافت. قضيه از اين قرار است كه پسران قذافي مي‌خواهند جانشين پدرشان شوند و اين رقابت باعث ايجاد تنش‌هايي بين آنها شده است.

در يك طرف ماجرا سيف‌الاسلام پسر دوم قذافي است كه دكترايش را از مدرسه اقتصادي لندن گرفته است. اين پسر قذافي برخلاف 6 پسر ديگرش كمي معقول‌تر به نظر مي‌رسد و سعي دارد خود را روشنفكر نشان دهد. در طرف مقابل معتصم بلال معروف به هانيبال قرار دارد كه پرونده‌هاي قضايي مختلفي در كشورهاي گوناگون دارد.

دستگيري در سال 2004 در پاريس به اتهام رانندگي در حال مستي و البته در خلاف جهت، دستگيري در لندن به اتهام ضرب و جرح نامزدش در اتاق هتل محل اقامتش در همان سال و بازداشت به اتهام كتك زدن خدمه هتلي در سوئيس در سال گذشته گوشه كوچكي از شاهكارهاي اوست كه تاكنون رسانه‌اي شده است.

اگرچه تاكنون سيف‌الاسلام وجود هرگونه جنگ قدرت بين پسران قذافي را انكار كرده است، اما با توجه به سوابق درخشان اين خانواده بعيد نيست در‌آينده‌اي نزديك شاهد تحقق چنين موضوعي باشيم.

حسين خليلي 
گروه بين‌الملل




كشف و شناسايي مشاغل خانگي
نوشته شده در 12 دی 1389
بازدید : 42
نویسنده : مولوی
خيلي‌ها هستند كه به جاي بيرون منزل ، بنا به هر دليلي كه به ما مربوط نيست ، در داخل منزل خود صاحب يك شغل آبرومند هستند.

منتهي فقط مشكلي كه هست اين است كه هنوز دقيقا اطلاع نداريم اين مشاغل آبرومند ، شامل چه شغل‌هايي مي‌شود.

فلذاست كه تشكيل يك ستاد كشف و شناسايي ـ و نه كشف و خنثي‌سازي! ـ مشاغل خانگي از اوجب‌ واجبات كاري بود كه از قرار مسموع به همت وزارت كار و امور بيكاري انجام شده است و قصد دارد كه با همكاري 10 وزارتخانه ديگر و ساير سازمان‌هاي مرتبط با ماجرا، به انجام اين مهم نائل شود كه همينجا دعا مي‌كنيم الساعه نائل شوند.

دعاي هدفمند:

از هر كرانه تير دعا كرده‌ام رها

باشد كز آن ميانه يكي «كارگر» شود

ظاهرا جناب حافظ نيز در همان عصر و عهد خودش در كنار آب ركناباد و ضلع شمالي گلگشت مصلي، علاقه‌‌مند به كارگر شدن يكي از فرزندانش در يكي از كارخانجات و شركت‌هاي دولتي يا خصوصي بيرون از منزل براي تحت پوشش قرار گرفتن بيمه اجتماعي كارگري بوده است كه شايد از طريق برخي آشنايي‌هايش با مديران و مسوولان اجرايي شيراز گل و بلبل (همچون جناب «حاجي قوام» كه خود خواجه نيز صراحتا به آشنايي با اين آدم اشاره و در حقيقت اعتراف كرده است) موفق به استخدام پسرش به عنوان كارگر حقوق‌بگير در بيرون از خانه شده باشد. يعني عقل سالم اين را مي‌گويد. ما نمي‌گوييم.

خب اگر از همان قرن هشتم اين ستاد شناسايي مشاغل خانگي، شناسايي شده بود و از همان زمان كه مثلا بسياري از شاعران روزگار، با وجود حضرت حافظ، در منزل خود كشكشان را مي‌سابيدند يا بعضا كه وسعشان به كشك نمي‌رسيد، سماق مك مي‌زدند؛ الان در برنامه خيلي جلو افتاده بوديم و توانسته بوديم تمامي مشاغل خانگي را در نطفه شناسايي و سپس آنها را مورد عنايت قرار داده و از انواع تسهيلات مالي (بدون كمترين ماستمالي) بهره‌مند سازيم. سازندگي كه شاخ و دم ندارد.

به دنبال شناسايي مشاغل خانگي:

از پي كشف شغل تو، همچو چاوز فتاده‌ام

خانه به خانه، در به در، كوچه به كوچه، كو به كو

مي‌رود از فراق شغل، خون دل از دو ديده‌ام

خوشه به خوشه، خط به خط، چشمه به چشمه، جو به جو

رضا رفيع




بازدید : 41
نویسنده : مولوی
اتحاديه اروپا يك اتحاديه اقتصادي ـ سياسي است كه از 27 كشور اروپايي تشكيل شده‌است. منشا اتحاديه اروپا به جامعه اقتصادي اروپا كه سال 1957 با توافق‌نامه رم بين 6 كشور اروپايي شكل گرفت، باز مي‌گردد.

از آن تاريخ با اضافه شدن اعضاي جديد، اتحاديه اروپا بزرگ‌تر شد. در سال 1993، توافق ماستريخت چارچوب قانوني كنوني اتحاديه را پايه‌گذاري كرد.

اتحاديه اروپا سال 1999 واحد پول مشتركي به نام يورو را معرفي كرد كه در 16 كشور جايگزين پول‌هاي ملي شده است.

اتحاديه اروپا براي تكميل‌تر شدن اتحاد خويش، تصويب قانون اساسي واحد را در دستور كار قرار داد كه به‌رغم مخالفت‌هاي اوليه برخي از اعضا در نهايت سال 2009 اين قانون معروف به معاهده ليسبون در سراسر اتحاديه اجرايي شد.

براساس توافقات به عمل آمده در نوامبر 2009 هرمان ون رامپاي، نخست‌وزير بلژيك كه تاكنون چهره شناخته شده‌اي در خارج از مرزهاي اين كشور نبود، در نشست رهبران 27 عضو اتحاديه اروپا به عنوان اولين رئيس اتحاديه اروپا انتخاب شد. كاترين اشتون انگليسي نيز مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا معرفي شد. اروپايي‌ها با تعيين چنين سمت‌هايي بر اين ادعا بودند كه گامي مهم براي تحقق اهداف جهاني اتحاديه برداشته‌اند و اين اتحاديه به بازيگري جهاني مبدل خواهد شد.

اكنون پس از گذشت يك سال از اين تحولات، بررسي كارنامه پيمان ليسبون و سمت‌هاي جديد تعيين شده براي وحدت اتحاديه نكاتي چند را آشكار مي‌كند.

چالش‌هاي اروپا

الف) ادعاي بانيان پيمان ليسبون، تحكيم وحدت ميان اعضاي اتحاديه و جلوگيري از فروپاشي آن بود. اكنون مشاهده مي‌شود كه اين اتحاديه به 3 بخش تقسيم شده است. دسته اول كشورهايي مانند انگليس، فرانسه، آلمان و... هستند كه تلاش دارند با طرح‌هاي مختلف اتحاديه را در مسير انحصاري خود قرار دهند. رايزني‌هاي مكرر مقامات فرانسه و آلمان خود گواهي بر اين ديدگاه است. دسته دوم كشورهايي كه تابع حفظ وضع موجود و عدم دگرگوني در ساختار اتحاديه هستند. اين كشورها هر گونه تغيير را عاملي براي تشديد اختلاف‌ها مي‌دانند. دسته سوم كه اكثر اعضاي اتحاديه را تشكيل مي‌دهند نيز كشورهايي هستند كه اتحاديه را محل استعمار كشورهاي كوچك از سوي كشورهاي بزرگ دانسته، لذا بر فروپاشي اتحاديه تاكيد دارند. بر اين اساس، پيمان ليسبون و پست‌هاي جديد ايجاد شده پس از آن نه تنها تاثيري در اتحاد اروپا نداشته، بلكه بر ميزان شكاف‌ها ميان اعضا افزوده است.

ب) ادعاي ديگر تصويب‌كنندگان، پيمان ليسبون را تلاش براي حل بحران اقتصادي اروپا عنوان مي‌كردند. آنها بر اين ادعا بودند كه مي‌توانند گام‌هاي بيشتري براي پايان دادن به وضعيت شكننده اقتصاد اروپا بردارند. كارنامه يك ساله اروپا نشان مي‌دهد نه‌تنها اين طرح اجرايي نشده، بلكه دامنه بحران اقتصادي سراسر اروپا را فرا گرفته است.

يونان اولين كشوري بود كه دور جديد بحران اقتصادي اروپا را كليد زد و دامنه آن به ايرلند نيز كشيده شد؛ هرچند اتحاديه اروپا با اختصاص كمك‌هاي مالي سعي كرد از رسوايي جديد اقتصادي در اين اتحاديه جلوگيري كند، اما در نهايت در اين مسير نيز ناكام ماند. روند بحران چنان گسترده شده كه اكثر كشورهاي بزرگ اروپايي به اجراي طرح رياضت اقتصادي با محوريت كاهش بودجه‌هاي اجتماعي و رفاهي و حتي آموزشي روي آورده‌اند. اكنون اكثر نقاط قاره اروپا صحنه تقابل ميان مردم معترض و نيروهاي امنيتي است؛ هر چند سران اروپا با بالا بردن فضاي امنيت مصنوعي كشور به بهانه حملات تروريستي و نيز سركوب گسترده مردم به دنبال مقابله با اين روند هستند، اما موج بحران هر روز ابعاد گسترده‌تري به خود مي‌گيرد. اعتصاب‌ها و اعتراض‌هاي گسترده مردمي در كشورهاي فرانسه، ايتاليا، آلمان، انگليس، اسپانيا، يونان، ايرلند و... خود گواهي بر شدت بحران اقتصادي است. سران اروپا در آخرين نشست خود در بروكسل (26 آذر) طرح تشكيل صندوق دائمي نجات اروپا را تصويب كردند تا شايد بتوانند از بحران اقتصادي كنوني بكاهند.

نكته مهم آن كه اروپا در كنار رسوايي بحران اقتصادي به دليل سركوب گسترده خواسته‌هاي مردمي با رسوايي نقض آزادي‌هاي مدني و حقوق شهروندي نيز مواجه شده است كه واهي بودن ادعاهاي غرب در زمينه حمايت از حقوق بشر را آشكار مي‌كند. اكنون اروپا به نمادي از خشونت پليس و حكومت در برابر خواسته‌هاي مشروع مردم مبدل شده است، در حالي كه همين كشورها همواره با ادعاي حمايت از حقوق بشر در امور داخلي ساير كشورها دخالت كرده و شيپور حمايت از بشريت سر مي‌دادند.

البته اين كشورها براي سرپوش نهادن بر اقدامات ضد بشري خود به سانسورهاي خبري و كمرنگ نشان دادن اعتراض‌هاي مردمي روي آورده‌اند كه بصراحت مي‌توان آن را در پوشش خبري سركوب مردم توسط پليس در انگليس، فرانسه، ايتاليا و آلمان مشاهده كرد.

ج) كشورهايي اروپايي بر اين ادعا بودند كه با تصويب پيمان ليسبون و ايجاد مشاغل جديد مي‌توانند به بازيگري بزرگ در معادلات جهاني مدل شوند. اروپا هر چند از نظر اقتصادي و سياسي و در قالب ناتو در عرصه نظامي توانسته جايگاهي جهاني پيدا كند، اما ظهور قدرت‌هاي جديد مانند چين، هند، روسيه، اتحاديه آفريقا، برزيل و... اين روند را با چالش‌هايي مواجه كرده است. به رغم تمام ادعاهاي يك ساله اروپايي‌ها نه تنها اين هدف محقق نشده، بلكه اروپا اكنون به بازيگري حاشيه‌اي مبدل شده است كه به تعامل با ساير قدرت‌هاي جهاني روي مي‌آورد. هر چند اروپا ادامه تعامل با آمريكا، رويكرد به بهبود مناسبات با روسيه، چين و هند و... را نشانه قوت خود مي‌داند اما در اصل اين نشانه ناتواني اين اتحاديه در تحقق اهداف انحصاري خويش در عرصه جهاني و در نهايت وادار شدن آن به پذيرش نقش ساير كشورهاست.

بسياري از ناظران سياسي تاكيد دارند همراهي اروپا با آمريكا در جنگ‌طلبي در افغانستان، همگرايي با رژيم صهيونيستي، مشاركت در اعمال تحريم‌ عليه كشورهاي مستقل و تاثيرگذار در معادلات سياسي و اقتصادي جهان نظير ايران، چين و... از دلايل تزلزل جايگاه اروپا در معادلات جهاني است. اكنون جهانيان به دليل همراهي اروپا با آمريكا در جنايت عليه بشريت، با نگاهي منفي به اروپا مي‌نگرند كه عملا اتحاديه اروپا را در حاشيه تحولات جهاني قرار مي‌دهد. در اين ميان اروپا با برخي تغييرات در سياست‌هاي خويش نظير رويكرد به انتقاد از شهرك‌سازي صهيونيست‌ها، تاكيد بر واگذاري امور افغانستان به افغان‌ها در سال 2014، سوق يافتن به توسعه روابط با روسيه در قالب همكاري‌هاي دوجانبه و نيز در چارچوب ناتو، گرايش به توسعه روابط با هند و چين و اتحاديه آفريقا، اتخاذ برخي مواضع مغاير با خواست آمريكا و... به دنبال احياي جايگاه از دست رفته خود در عرصه جهاني است.

نكته قابل توجه آن كه حتي كشورهاي كوچك جهان نيز ديگر حاضر به همكاري با اروپا و‌‌ آمريكا نيستند، چنان كه اين روند را در راي‌گيري‌ها و تصميمات مجمع عمومي سازمان ملل مي‌توان مشاهده كرد.

نتيجه‌گيري

در جمعبندي كلي از تحولات اتحاديه اروپا در يك سال گذشته مي‌توان گفت اتحاديه نوپاي اروپا پس از تصويب پيمان ليسبون (اواخر 2009) نه تنها نتوانسته چندان موفقيتي در اجراي اهداف ادعايي خود كسب كند، بلكه هر روز در مسير عقب گرد گام برداشته است. روند تحولات نشان مي‌دهد اتحاديه اروپا نه در مسير توسعه و پيشرفت، بلكه در مسير زوال قرار گرفته به‌گونه‌اي كه حتي در حفظ اتحاد دروني خويش نيز ناتوان بوده است.

بر اين اساس مي‌توان گفت اروپا آينده‌اي دشوار را براي رسيدن به اهداف داخلي و جهاني در پيش روي دارد بويژه اين‌كه موج بحران اقتصادي و سياسي اكثر كشورهاي اين قاره را فرا گرفته و دولت‌ها براي حفظ قدرت با چالش‌هاي گسترده‌اي مواجه شده‌اند.

چنان كه بسياري از ناظران سياسي تاكيد دارند اروپا كه پس از تصويب پيمان ليسبون ادعاي جوان شدن را سرمي‌داد بسرعت به روزگار پيري نزديك شده است به‌گونه‌اي كه بسياري از اعضا بر دگرگوني دوباره در ساختار كلي اتحاديه بويژه در قوانين آن تاكيد دارند و خواستار پايان روند كنوني آن هستند.

قاسم غفوري / جام‌جم




نشست سه جانبه
نوشته شده در 12 دی 1389
بازدید : 32
نویسنده : مولوی
سران سه كشور پاكستان ،افغانستان و تركيه در حاشيه نشست اكو نشستي مشترك را برگزار كردند.

در اين نشست زرداري،كرزاي و گل روساي جمهور پاكستان ، افغانستان و تركيه بر توسعه مناسبات سه جانبه،حل اختلاف‌ها ميان افغانستان و پاكستان ، چگونگي مذاكره با طالبان ، برگزاري رزمايش مشترك مبارزه با تروريسم به توافق رسيدند.

با توجه به اينكه اين كشورها پيش از اين نيز ديدارهاي سه جانبه و دوجانبه‌اي برگزار كرده‌اند ، ديدار اخير مي‌تواند با اهدافي خاص صورت گرفته باشد.

الف، پاكستان و افغانستان به رغم اختلاف‌هاي موجود بويژه در زمينه چگونگي برقراري امنيت در منطقه ، تلاش‌هاي گسترده اي براي بهبود مناسبات را آغاز كرده‌اند. آنها در كنار مذاكرات دو جانبه برآنند از ظرفيت‌هاي ساير كشورها براي رسيدن به اين مهم برخوردار شوند. برگزاري نشست‌هاي سه جانبه با جمهوري اسلامي ايران و نيز تركيه از جمله اقدامات افغانستان و پاكستان براي برخوردار  شدن از ظرفيت‌هاي كشورهاي منطقه براي حل اختلاف‌هاي موجود مي‌باشد.
ب، تركيه در سياست خارجي خود اصولي را پيگيري مي‌كند كه بخشي از آن شامل افغانستان و پاكستان است.

اولا تركيه در كنار روابط با غرب به دنبال توسعه مناسبات با شرق و كشورهاي اسلامي است. روند تحولات نشان مي‌دهد كه تركيه دو گام به سمت شرق و يك گام به سمت غرب بر مي‌دارد. توسعه مناسبات با كشورهاي افغانستان و پاكستان با داشتن موقعيت استراتژيك از جمله مناطق مورد نظر تركيه در سياست رويكرد به شرق است.

ثانيا، تركيه با اصل ميانجي گري در حل مسائل جهاني سعي دارد به بازيگري فعال در معادلات بين المللي مبدل شود. اين امر را در اقدامات تركيه در بسياري از تحولات جهاني مي‌توان مشاهده كرد كه از ابعاد منطقه‌اي به جهاني سوق يافته است. تركيه تلاش دارد با اين اقدامات حضور خود به عنوان عضو غير دائم شوراي امنيت را تكرار كند.

ثالثا ، تركيه به عنوان بخشي از ناتو تلاش دارد تا نقش فعال خود را براي ساير اعضا به نمايش گذارد. اين مسئله همچنين مي‌تواند قدرت چانه زني تركيه را براي عضويت در اتحاديه اروپا بالا ببرد.

با توجه به چالشهاي گسترده ناتو در افغانستان و روابط با پاكستان ، تركيه با ميانجي گري در مسائل افغانستان و پاكستان از جمله در روند مذاكره با طالبان مي‌تواند اهداف خويش در ناتو و اروپا را بيش از پيش پيگيري كند.

در جمع بندي كلي از نشست س جانب تركيه مي‌توان گفت كه اين نشست از يك سو نشانگر عزم پاكستان و افغانستان براي كاهش تنشها و نيز تحركي ديگر از سوي تركيه براي رويكرد به شرق و نيز ارتقاي جايگاه خود در قالب ناتو و اروپا است كه مي‌تواند تحولاتي جديد را در منطقه به همراه داشته باشد هر چند كه اقدامات اشغالگران افغانستان چالشهايي را در اين روند بويژه حل اختلاف‌هاي افغانستان و پاكستان به همراه داشته و خواهد داشت.

قاسم غفوري-جام جم آنلاين




قناد ، خودش را حذف كرد
نوشته شده در 12 دی 1389
بازدید : 37
نویسنده : مولوی
مجيد قناد از جمع عموها‌ي فيتيله‌اي رفت! اين خبر ديروز به اصطلاح مثل توپ تركيد و از طريق رسانه‌ها در همه جا منتشر شد.

بعد از شنيدن اين خبر اولين سوالي كه به ذهن رسيد اين بود كه قناد چرا رفت؟ مجري كه ساليان سال است براي كودكان برنامه اجرا مي‌كند و بالا رفتن سن و سال نتوانسته محبوبيت او را نزد بچه‌ها كم كند.

حالا بزرگ‌ترهايي كه كودكي خود را با عمو قناد سپري كرده‌اند ذهن خود را با يك افسانه وفق داده‌اند كه مي‌گويد برخي آدم‌ها آب حيات مي‌خورند به همين دليل پير نمي‌شوند. اما اين گفته را ما به عنوان يك واقعيت باور نداريم. چون مي‌دانيم آنچه باعث شده عمو قناد چندين سال بتواند به عنوان مجري برنامه كودكان دوام بياورد به يك كنش روانشناختي برمي‌گردد؛ قناد توانسته كودك درون خود را زنده نگه دارد. او به ياد دارد كه چگونه با زبان كودكان با آنها سخن بگويد و همين فن و شيوه او را براي بچه‌هاي همه دوران‌ها به پاي تلويزيون نگه داشته است.

از اين هفته مهرداد نظام آبادي جاي عموقناد را در برنامه فيتيله گرفت. قناد براي واگذاري اجراي برنامه فيتيله دلايل خاص خود را دارد. او در اين باره به «جام‌جم» گفت: من از برنامه فيتيله نرفته‌ام و همچنان تهيه‌كنندگي اين برنامه را به عهده دارم. از 2 سال پيش تصميم گرفتيم در برنامه فيتيله تغييراتي ايجاد كنيم.

اين تغييرات با اضافه شدن بازيگراني مانند حسين محب‌اهري و رضا فياضي به برنامه همراه شد اما به دلايلي تداوم پيدا نكرد تا اين‌كه امسال تصميم گرفتيم روي تغييرات اساسي برنامه جدي فكر كنيم. براي رسيدن به اين هدف من به عنوان تهيه‌كننده از خودم شروع كردم!

قناد معتقد است كه همه برنامه‌ها به مرور زمان به نوعي دچار تكرار مي‌شوند و اگر گردانندگان برنامه نتوانند تنوع را به بخش‌هاي برنامه خود وارد كنند، بعد از مدتي آنها نيز از رديف برنامه‌هاي پر بيننده حذف خواهند شد.

با همه اين تفاصيل پرسش اين‌جاست كه تهيه‌‌كننده برنامه فيتيله براي ايجاد تنوع چرا ابتدا از مجري شروع كرده است؟ مجري كه ستون برنامه است و قناد تاكنون نشان داده كه مي‌تواند با استفاده از تجربيات خود برنامه‌ را سرپا نگه دارد؟

قناد در پاسخ به اين پرسش گفت: اگر تغييرات را از ديگر عوامل برنامه شروع مي‌كرديم شايد سوءتفاهماتي پيش مي‌آمد اما اكنون چون خودم را از اجراي برنامه كنار كشيدم، سوءتفاهمي هم شكل نمي‌گيرد.

در اين وانفساي مجري خوب و كاربلد آيا مهرداد نظام آبادي مي‌تواند جايگزين مناسبي براي قناد باشد؟

تهيه‌كننده برنامه فيتيله با تاكيد بركار گروهي در پاسخ به اين سوال هم از روش فروتنانه استفاده كرد و گفت: گروه سازنده فيتيله در همه كارها با هم مشورت مي‌كنند.اين انتخاب هم گروهي صورت گرفت و ما اميدواريم مجري جديد بتواند خيلي زود با مخاطبان برنامه فيتيله ارتباط برقرار كند.

اما همه مردم كه صبح‌‌هاي جمعه از خواب بيدار مي‌شوند و كانال تلويزيون خود را روي شبكه 2 تنظيم مي‌كنند و به تماشاي برنامه فيتيله مي‌نشينند، مي‌دانند كه سازندگان اين برنامه محور كار خود را روي تنوع متمركز كرده‌اند! تنوعي كه متن‌هاي قوي آن را حمايت مي‌كند. اما آيا با اين همه تنوع بازهم قرار است، يكي از پربيننده‌ترين برنامه‌هاي تلويزيوني دچار تغييرات اساسي شود؟

قناد براي پاسخ دادن به اين پرسش از يك مثال استفاده كرد و گفت: بيشتر مردم ايران از كودك گرفته تا بزرگسال قورمه سبزي را دوست دارند. اما اگر هر روز به همين مردم قورمه سبزي داده شود آنها از اين غذاي دلخواه، دلزده مي‌شوند.اين اتفاق دقيقا براي برنامه‌هاي تلويزيوني هم رخ مي‌دهد. اگر قرار است برنامه فيتيله همچنان طرفداران خود را حفظ كند چاره‌اي ندارد جز اين‌كه تنوع را اساس كارش قرار دهد. بنابراين مخاطبان برنامه فيتيله بايد منتظر تغييرات اساسي در دكور، متن‌ها، سرودها و... باشند.

برنامه فيتيله يكي از شادترين برنامه‌هاي تلويزيوني است؛ برنامه‌اي كه مي‌توان آن را در رديف برنامه‌‌هاي موزيكال قرار داد. سرودهاي شاد همراه با موسيقي‌هاي رنگارنگ و پر انرژي باعث شده تا بچه‌ها و حتي بزرگ‌تر‌ها از ديدن برنامه فيتيله لذت ببرند اما مدتي است كه در كنار همه نقدهاي مثبتي كه درباره برنامه فيتيله گفته، شنيده و چاپ مي‌شود، انتقاداتي هم به گوش مي‌رسد. برخي بر اين باور هستند كه سازندگان فيتيله براي اجراي سرودهاي خود از برنامه‌ها و كليپ‌هايي الگو مي‌گيرند كه در خارج از كشور ساخته مي‌شوند.

قناد اين گفته را قبول ندارد و معتقد است كه در شكل اجرايي سرودها از نمونه‌هاي خارجي الگوبرداري نشده است اما بر اين باور است كه سرودهاي برنامه بايد بار آموزشي بيشتري داشته باشند.

تهيه‌كننده برنامه فيتيله با تاكيد بر اين نكته كه فيتيله در شكل و ساختار جديد بازهم شاد شاد خواهد بود، گفت: ما از همه انتقادات در جهت بهتر شدن كار استفاده مي‌كنيم. اين انتقادات مي‌تواند از طرف مديران تلويزيون يا مردم و مخاطبان برنامه باشد. ما آماده‌ايم كه تغييرات سازنده را در جهت رضايتمندي مردم از برنامه فيتيله اجرا كنيم. به همين دليل مدام داريم فكر مي‌كنيم تا به روش‌هاي بهتر براي ساختار و محتواي برنامه فيتيله برسيم.

برنامه فيتيله را بچه‌ها و بزرگ‌ترها دوست دارند چون مجريان و بازيگران آن باورپذير هستند. اگر بازيگر مثلا 40ساله اين برنامه كه آقا هم هست، لباس مادربزرگ مي‌پوشد و با گريم نقش بزرگ خانواده را بازي مي‌كند، اين نقش را چنان خوب اجرا مي‌كند كه بچه‌ها و حتي بزرگ‌ترها او را قبول مي‌كنند. مخاطبان مي‌دانند مثلا عمو فروتن دارد نقش مادربزرگ را بازي مي‌كند اما اين قدرت او به عنوان بازيگر است كه مردم را مجاب مي‌كند او را به عنوان مادربزرگ قبول كنند.

فيتيله‌اي‌ها اساس كار خود را بر تنوع گذاشته‌اند. تنوع، خلاقيت لازم دارد و اين گروه تاكنون نشان داده‌اند كه خلاقيت لازم را براي اجراي برنامه‌ كودكان دارند. بنابراين مخاطباني كه اين گروه را دوست دارند براي نگه داشتن فيتيله روي آنتن شبكه 2 بايد از آنها حمايت‌ كنند و بهترين حمايت شايد اين باشد كه كمي سعه‌صدر داشته باشيم و به جاي بزرگنمايي ضعف‌هاي كوچك، توانايي‌هاي بزرگ را ببينيم و با پيشنهادهاي خود فيتيله‌اي‌ها را در تغييرات خلاقانه كمك كنيم.

طاهره آشياني 
گروه راديو و  تلويزيون




تنبيه بدني ؛ يك اتفاق ساده
نوشته شده در 12 دی 1389
بازدید : 33
نویسنده : مولوی
آنقدر از تنبيه بدني در مدارس نوشته‌ايم كه شنيدن خبر كور شدن آيناز، دانش‌آموز كلاس اولي در كهگيلويه و بويراحمد با خط‌كش معلمش، به نظر يك اتفاق ساده است؛‌ آنقدر ساده كه يك نماينده مجلس معتقد است «چنين اتفاقاتي در همه جاي كشور ممكن است بيفتد و نبايد به اين موضوع‌ها دامن زده شود.»

شنيدن خبر تنبيه بدني دانش‌آموزان در نقاط مختلف كشور از اهواز كه به قطع نخاع دانش‌آموزي منجر شد تا كرج كه پرده گوش نوجواني را پاره كرد و از زاهدان كه كودكي را به كما برد تا تهران كه دهان كودكي را با چسب بست ، به اتفاقي ساده وكم اهميت تبديل شده كه آموزش و پرورش از رويداد كوري دانش‌آموز كلاس اول در دبستان شهيد سالاري روستاي حمزه خاني كاكان در كهگيلويه به سادگي مي‌گذرد و آن را ناشي از بي احتياطي مي‌داند.

چنين ادبياتي كه به‌طور ضمني وجود تنبيه بدني در مدارس را تاييد مي‌كند ، از يك‌سو نسبت به خويشتنداري معلماني كه فشارهاي زندگي را برسر دانش‌آموزان آوار نمي‌كنند و در هجوم دشواري‌هاي تدريس، كرامت انساني دانش‌آموزان را پاس مي‌دارند، بي‌اعتناست و از سوي ديگر نسبت به افزايش آمار تنبيه در مدارس سكوت مي‌كند.

تنبيهي كه تا چشمي را كور و دستي را كبود و گوشي را كر و بالاخره شخصيتي را لگدمال نكند و احيانا پدر و مادري اعتراض نكند، صداي آن به گوش نمي‌رسد.تنبيه بدني كه از دوران آموزش سنتي در مكتبخانه‌ها به امروز رسيده از دوران ابتدايي آغاز مي‌شود.

هنوز ديدن برخي مديران ومعاونان در مدارس بويژه نقاط محروم كه خط‌كش به دست، كودكان را آموزش مي‌دهند كم نيست. شيوه رايجي كه از ابتدايي و راهنمايي شروع مي‌شود و به ناچار تا دبيرستان به‌كار مي‌رود و فقر فرهنگي برخي خانواده‌ها كه نسبت به تحقير و تنبيه دانش‌آموزان سكوت مي‌كنند به آن مشروعيت مي‌بخشد.

نظام آموزش كشور نيز كه به مدد سند ملي آموزش مدعي است ، در آستانه ورود به مرحله جديدي قرار دارد ، حتي يك بار نسبت به تنبيه بدني در مدارس موضعگيري شفافي نداشته و واكنش وزرا ومعاونان، طي سال‌ها در بيان كليشه‌هاي پدرانه مانند «معلمان ما تنبيه را نمي‌پسندند» ، «با متخلفان برخورد مي‌شود» و «تعداد تنبيهات نادر است» خلاصه شده است.

كور شدن يك دانش‌آموز روستايي اگر هم قصد و نيتي نبوده از وجود تنبيه و خط‌كش به دست بودن معلمان حكايت مي‌كند؛ واقعيت تلخي كه فقط يك اتفاق ساده تلقي مي‌شود.

كتايون مصري
گروه جامعه




كشف گونه سوم انسان
نوشته شده در 12 دی 1389
بازدید : 32
نویسنده : مولوی
پس از كشف استخواني متعلق به انگشت يك دختر 5 يا 7 ساله موسوم به ايكس ـ وومن، در سال 2008 درغار كوهستاني دنيسووا واقع در سيبري، حدس و گمان‌هاي گوناگوني در مورد گونه اسرارآميزي كه به نظر بسيار متفاوت از انسان بود شكل گرفت.

 از آنجايي كه اين اتفاق در پي كشف جنجال‌برانگيز يك گونه ديگر انسان با 90 سانتيمتر قد موسوم به هابيت «Hobbit» ـ كه در جزيره اندونزي در سال 2004 پيدا شده بود ـ صورت گرفت، بسياري از محققان و ديرينه‌شناسان به اين نتيجه رسيده بودند كه موجود كشف شده در غار دنيسووا را هم بايد جزو هابيت‌ها به حساب آورد.

با اين‌حال در طول اين مدت بسياري از محققان هابيت بودن ايكس ـ وومن را رد كرده و مدعي شدند كه اين استخوان‌ها متعلق به يك انسان مدرن مبتلا به اختلال رشد بوده‌ است.

در اين ميان جديدترين يافته‌هايي كه در نشريه نيچر منتشر شده، علاوه بر تاييد تفاوت اين موجود نسبت به آنچه تاكنون شناسايي شده است و بررسي بيشتر DNA استخوان باقي مانده، از كشف گونه جديد انساني خبر دادند.

اين اكتشاف به اين معني است كه در 30 هزار سال پيش، حداقل 3 عضو مجزا در درخت خانواده انسان وجود داشته‌اند: انسان‌هاي مدرن، نئاندرتال‌ها و گونه جديدا شناسايي شده موسوم به «دنيسووا‌ها».

دنيسوواها اگرچه روي دوپاي خود راه مي‌رفتند، از لحاظ فيزيكي با نئاندرتال‌ها و انسان‌هاي مدرن تنومند متفاوت بودند و زماني زندگي مي‌كردند كه اجداد ما و نئاندرتال‌ها در حال ماهيگيري، شكار، استفاده از جواهرات، نقاشي ديوار غارها و كنده‌كاري‌هاي حيواني بودند.

اين انسان‌تبار در واقع حدود يك ميليون سال پيش، از شاخه منتهي به خردمند و نئاندرتال جدا شده ‌است. اين جدايي بعد از مهاجرت انسان كارگر يا راست‌قامت آفريقايي به آسيا — 1.9 ميليون سال پيش — است.

پس ممكن است نشانگر خروجي ديگري از آفريقا باشد كه پيشتر شناخته نشده بود.از آن‌جايي كه در 100 كيلومتري محل كشف استخوان، آثاري از انسان خردمند و انسان نئاندرتال كشف شده است ، در 30 تا 40 هزار سال پيش، شاهد هم‌زيستي اين نوع انسان با دو گونه ديگر در كنار يكديگر بوده‌ايم.

به اين ترتيب گونه يافت ‌شده جديد به نظر «گروه خواهر» نئاندرتال‌ها بوده و كشف اين گونه باعث به تصوير كشيده شدن چهره‌اي ديگر از تكامل و مهاجرت انسان از آفريقا (مهد انسان) شده‌ است.

بهاره صفوي 
گروه دانش




بازدید : 49
نویسنده : مولوی
براي بسياري از علاقه‌مندان سريال «مختارنامه» بازي بازيگران، دكورهاي بزرگ و گسترده، ديالوگ‌نويسي و ساير جنبه‌هاي هنري جذاب و ديدني است.

برخي از آنها مسحور همين جنبه‌هاي ظاهري مي‌شوند اما اينها همه جزئياتي است كه قرار است مخاطب را به عمق ماجرا و داستان ببرد.

دوست ندارم از تعبير «مختارنامه بعدها بيشتر درك خواهد شد» استفاده كنم؛ زيرا اثر هنري اول بايد پاسخ نياز خود در زمان حاضر را بدهد و بعد به فكر آينده باشد. حالا براساس اين استدلال كافي است از اين لايه ظاهري عبور كنيم تا به عمق داستان برويم و با جنبه‌هاي بسيار مهمي مواجه شويم.

مختارنامه در قسمت سيزدهم خود كه جمعه شب 3 دي ماه پخش شد، حاوي چند نكته مهم در اين زمينه است. نكته اول لشكركشي«حصين بن نمير» فرمانده اموي به سمت مكه است كه آن را به فتح مكه توسط پيامبر اكرم(ص) تشبيه مي‌كند.

در جبهه مقابل «عبدالله بن زبير» اين حمله را به حمله سپاه ابرهه به مكه تشبيه مي‌كند. در چنين وضعيتي كه دو جبهه باطل براي مقابله با يكديگر از دين سوءاستفاده مي‌كنند، مختار ايستاده است كه با جبهه اموي مخالف است و به قصد قدرت به جبهه آل‌زبير نزديك شده است.

البته آل‌زبير هم ميانه‌اي با اعتقادات او ندارد و تنها به فكر بهره گرفتن از قدرت شمشير و ذهن سياستمدار مختار براي پيروزي در نبرد است. بايد به اين موارد ريزه كاري‌هاي ديگر داستان را هم اضافه كرد. مثلا جايي كه اشقياء با پرچم لااله الاالله مقابل امام حسين(ع) صف‌آرايي مي‌كنند و با وجود اعتقاد به اين شعار، به صف نمازگزاران روز عاشورا حمله مي‌كنند.

آيا چنين تناقضي قابل قبول است و آيا براي چنين رفتاري مي‌توان نامي جز «استفاده ابزاري از دين» به كار برد؟ حالا از قسمت‌هاي بعدي خوارج هم به اين تركيب اضافه مي‌شوند. افرادي كه دست‌شان به خون امام علي(ع) و امام حسن(ع) آلوده است اما مختار براي پيروزي در جنگ با آنان متحد مي‌شود.

نشان دادن شكاف‌هاي فكري و مذهبي موجود در جامعه‌اي كه هنوز يك قرن از فوت پيامبر(ص) آن نگذشته، يكي از مهم‌ترين ويژگي‌هاي سريال مختارنامه است كه مي‌تواند دستمايه مطالعه‌اي دقيق‌تر درخصوص تاريخ آن دوره براي مخاطبان سريال باشد.

رضا استادي
‌ گروه فرهنگ و هنر




بم ،7 سال بعد
نوشته شده در 12 دی 1389
بازدید : 38
نویسنده : مولوی
7 سال از آن روز مي‌گذرد، روزي كه من و دو نفر از همكارانم، ساعت 4 صبح، فرداي روز زلزله به فرودگاه بم رسيديم. اتوبوسي از فرودگاه، ما و بقيه همسفرانمان را كه همگي امدادگر بودند، به مركز شهر رساند. تصوير اوليه بيشتر شبيه يك خواب يا لوكيشني از يك فيلم بود تا واقعيت.

به اولين كوچه كه رسيديم، سپيده زده بود و توي گرگ و ميش هوا، امدادگران، اعضاي يك خانواده را از زير آوار بيرون مي‌آوردند و جسم بي جانشان را كنار هم مي‌گذاشتند، تعداد جسد‌ها زياد مي‌شد و در مقابل نگاه بهت زده ما كسي توضيح داد كه صاحبخانه،شب زلزله مهمان داشته و هيچ يك از ساكنان آن خانه زنده نمانده‌اند.

اين وسط جسد بچه‌ها بيشتر اذيت مي‌كرد، خصوصا كه يكي از پسر بچه‌ها انگار هنوز خواب است، خودش را جمع كرده بود و دستش را زير سرش گرفته بود.فكر مي‌كرديم براي شروع، اولين روز ماموريتمان از جاي بدي آغاز شده است اما در 4روز اقامتمان هر لحظه‌اش همين اندازه سنگين و دردناك بود.

لحظاتي كه در كوچه و خيابان بم راه مي‌رفتيم و تنها بازماندگان زلزله، كه همه عزيزانشان را از دست داده بودند به ما به چشم آشنا مي‌نگريستند و نوحه سرايي مي‌كردند.ظهر روز اول، همين‌طور كه بي‌هدف خيابان‌ها را گز مي‌كرديم، ماشيني برايمان نگه داشت، مي‌خواستيم برويم سمت يكي از ميدان‌هاي اصلي تا به خيال خودمان به اداره ارشاد برويم و خبري بگيريم.

مردي كه ما را تا نزديكي آوارهاي اداره ارشاد رساند، پدر 11 بچه بود كه همه‌شان در زلزله كشته شده بودند،حالا مي‌رفت سمت منزل برادرش تا كمك كند جسد برادرزاده‌اش را از زير آوار بيرون بياورند، ما را تا خيابان اصلي رساند و بابت اين‌كه نتوانست تا مقصد مورد نظر، ببردمان، عذرخواهي كرد.

كودك 8 ـ‌7 ساله‌اي كه بازمانده يك خانواده بود، پيرزني كه همه فرزندشان را از دست داده بود، پدري كه تازه از قبرستان شهر بر مي‌گشت و 3 فرزندش را تازه به خاك سپرده بود، مردي كه تازه عروسش هنوز زير آوار بود، زني كه از چهره كودكش در زير آوار، چيزي باقي نمانده بود حسرت ديدار آخر به دلش مانده بود و هزاران مصيبت و اندوهي كه هنوز هم از يادم نرفته است.

همين‌ها كه يادآوريشان هنوز غمگينم مي‌كند، اين تصويرها كه خواندنشان ناراحتتان مي‌كند، هر لحظه زندگي بمي‌هاست در اين 7 سال گذشته، اين را من نمي‌گويم، خبرنگاري مي‌گويد كه همان زمان با او آشنا شده بودم، آن زمان ساكن بم بوده و حالا ديگر نه در بم مانده و نه در خبرنگاري اما از حال و هواي آنها بخوبي خبر دارد.

يك جور تلخي مي‌گويد: براي شما در تهران، بم يعني 5 دي و تا 5 دي ديگر خبري از شما نمي‌شود اما براي بمي‌ها هر لحظه‌اش 5 دي است.

از دوستش مي‌گويد كه هنوز در كانكس زندگي مي‌كند و ادامه مي‌دهد: هر چند كه مردم و دولت به هم كمك كردند و بم كمي كمر راست كرد، اما هنوز هم كساني هستند كه وام مسكنشان را به زخم‌هاي ديگرشان زده‌اند و خانه شان نيمه كاره مانده است.

به گفته او چهره بم خيلي عوض شده اما هنوز هم مانده تا بم،بم شود. حرف‌هايش در مورد بازسازي بم كه تمام مي‌شود، باز تاكيد مي‌كند كه مشكل بم در حال حاضر اينها نيست: از 5 دي تا به امروز هيچ عروسي در بم برگزار نشده كه از لحظه ورود عروس و داماد، يعني شادترين لحظه عروسي،همه اشك‌ها روان نشود و يادش بخيرها و كاش فلاني هم بود، شروع نشود.

حالا خودتان تصور كنيد كه اگر عروسي‌هايش اين‌گونه برگزار مي‌شود، بقيه حال و احوالشان چگونه است. برايم تعريف مي‌كند از خانه عمويش كه عكس 12 نفر از رفتگانشان را به ديوار زده‌اند و هر روزشان را خيره به آن عكس‌ها مي‌گذرانند. حال بقيه مردم شهر هم خيلي متفاوت نيست. همه حرفش اين است كه اين روزها مردم بم به شادي نياز دارند، بايد فكري به حالشان كرد تا روحيه‌شان عوض شود.

مستوره برادران نصيري 
گروه جامعه