تله فيلم 83 دقيقه اي برادران سرزمين من به کارگرداني هادي محقق و تهيه کنندگي سيد رضا محقق آماده پخش از شبکه استاني سيماي خراسان رضوي است.

به گزارش جام جم آنلاين به نقل از سايت معاونت امور مجلس و استانهاي صدا و سيما ، اين تله فيلم که در تربت جام، تايباد و و بخشي از مرز افغانستان وايران تصوير برداري شده ،با توجه به ضرورت فرهنگي وحدت شيعه وسني و پيرو رهنمودهاي مقام معظم رهبري در خصوص ايجاد ضرورت وحدت که امروز از سوي بيگانگان مورد تهاجم قرار گرفته ، تهيه شده است.

موضوع داستان از اين قرار است که دو جوان از يک آبادي که يکي از آنان اهل تشيع به نام شکيب و جوان ديگر سلمان از اهل تسنن است، همزمان خواستگار يک دختر به نام سارا هستند. با توجه به قرابت بين سارا و سلمان اين دو به عقد هم در مي آيند . اما در زمان عروسي مادر سارا با سم کشته مي شود . در نتيجه اتفاقاتي در روستا رخ مي دهد که همه اتفاقات به سوي شکيب نشانه مي رود و در آخر داستان متوجه مي شويم که شخص ثالثي براي اينکه وحدت اين دو طائفه را بر هم بزند دست به اين کار زده است و....

محقق داستاني بلند دفاع مقدس با عنوان زنده ام تا روايت کنم ومستندهاي ديگري را در کارنامه خود دارد.

عوامل دست اندرکار تله فيلم براداران سرزمين من عبارتند از:

تهيه کننده ومجري طرح: سيد رضا محقق؛ کارگردان: هادي محقق؛ تدوينگر و تصوير بردار: علي شاهيده ؛ صدابردار: احسان نوبخت، صداگذار:امير نوبخت ،موسيقي: سيد جواد موسوي؛ طراح گريم: آرام تمدن؛ طراح صحنه: احمد سعادت؛ مدير توليد: جواد عاقبت بين؛ نويسنده: محسن رفيعي بر اساس طرحي از مهدي رجبي ،مدير تدارکات :حسين سبزواري ، مدير روابط عمومي: علي زاد مهر، برنامه ريز ودستيار اول:سهيل مينايي؛ دستيار دوم :سعيد يکتا ، بازيگران: حسين خاني بيگ؛ لادن سليماني؛ جواد عاقبت بين؛ عباس شجاع؛ هادي ديباجي؛ علي جاويدفر؛ سليمه رنگزن؛ سعيد يعقوب پور؛ علي شکري؛ مسعود ريحاني،فاروق کياني و...

مجموعه انيميشن سينا و لاک پشت دانا در دو سري 40 و 50 قسمتي (جمعاً 90 قسمت) و هر قسمت حدود 8 دقيقه (درمجموع 720 دقيقه) به همت صدا و سيماي خراسان رضوي و به تهيه کنندگي سعيد شاکري درحال توليد است.

به گزارش جام جم آنلاين به نقل از سايت معاونت امور مجلس و استانهاي صدا و سيما ،سعيد شاکري تهيه کننده اين مجموعه ميگويد :توليد سري اول اين مجموعه از ابتداي سال 88 آغاز شد و هم اکنون تمامي مراحل متحرک سازي آن به اتمام رسيده و تا پايان سال 89 آماده پخش خواهد شد.

وي افزود: موضوعات سري دوم نيز به تأييد مرکز خراسان رضوي رسيده و در مرحله تحقيق و نگارش فيلمنامه است. شاکري آموزش مسائل علمي و پاسخ به بسياري از سؤالها و چراهاي کودکان در قالب يک داستان شاد،انتقال خصايص اخلاقي، تربيتي، علمي و بهداشتي در قالب داستان هاي فانتزي، جذاب و با سبکي جديد وخلق و ارائه لحظات سرگرم کننده ، شاد و ديدني براي مخاطبان کودک را از جمله مهمترين اهداف اين مجموعه عنوان کرد.

خلاصه داستان:

سينا پسر بچه 6 ساله اي است که به همراه پدر خود در شهر کوچکي زندگي مي کند. سينا قهرمان داستان ،دوستاني مانند يک کلاغ به نام زاغي و همچنين چند بچ? هم سن و سال خود به نام هاي شايان (يک پسر بچه تپل و بامزه) و همچنين يک خواهر و برادر ديگر به نامهاي آرمين و آنيتا- که آنان نيز از دوستان سينا هستند- دارد.

شروع داستان با وارد شدن يک لاک پشت دانا به زندگي سينا آغاز مي شود. اين لاک پشت توسط پدر سينا در روز تولدش و به خاطر علاقه او به حيوانات به وي هديه داده مي شود.

لاک پشت دانا که قدرتهاي عجيت و خارق العاده اي دارد و بسيار با مزه و دوست داشتني است، در هر قسمت و در يک داستان و ماجراي مهيج و جذاب که براي سينا و يا ديگر کاراکترهاي داستان اتفاق مي افتد، تمامي سؤالها و چراهاي آنان را در زمينه هاي مختلف مسايل علمي، آموزشي، بهداشتي و ... که معمولاً براي بسياري از کودکان در اين سنين پيش مي آيد و مرتبط با موضوع همان قسمت است ، را به صورت کاملاً ساده و قابل فهم ( البته همراه با تصوير و انيميشن و با صفحه جادويي خود ) توضيح مي دهد.

در سري دوم اين مجموعه نيز کاراکترهاي ديگري همچون مادر سينا که در سري اول بخاطر سفر کاري حضور نداشته و يک گربه با مزه به اسم پنجول و کاراکترهاي ميهمان متناسب با موضوع هر قسمت به اين داستان اضافه مي شوند که در مجموع و با توجه به موضوعات متنوع هر قسمت تعداد کاراکترهاي اين مجموعه به حدود 60 کاراکتر خواهد رسيد.

(بسياري از موضوعات اين مجموعه از مطالب کتب آموزشي دوران پيش دبستاني و اول تا پنجم ابتدايي که مورد تأييد سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي است، انتخاب شده که براي درک بيشتر موضوعات توسط مخاطب، سعي شده تا از اعجاز هنر انيميشن و با استفاده از داستان هاي جذاب مرتبط با موضوع هر قسمت استفاده شود.)

تکنيک ساخت مجموعه انيميشن سينا ولاک پشت دانا :

اين مجموعه با دو تکنيک، سه بعدي فول (دربخش هاي داستاني) و دو بعدي (در بخش مباحث آموزشي) توليد شده است.
 
عوامل توليد مجموعه انيميشن سينا ولاک پشت دانا :

تهيه کننده: شرکت سينمايي آرتمن (پارسيما)؛ کارگردانان: سعيد شاکري، وحيد شاکري؛ کارگردان هنري: مجيد شاکري؛ مدير پخش فني و ديجيتال: مسعود شاکري؛ مدير توليد: ليلا شاکري؛ طراحي کاراکتر: مجيد شاکري، وحيد شاکري، زينب حسيني؛ مدل سازي سه بعدي: مسعود شاکري، وحيد شاکري، ناصر مقدم، حميد موسوي؛
انيماتورهاي بخش سه بعدي: ناصر مقدم، امير عطري، نوشين آذرآز، نازنين سرابي، الهه رجب زاده، سعيده حسيني، اميد شيباني، حميد موسوي، راحله موسوي شاد، منصوره صداقت، ميترا باقري، نرگس روح الامين؛هنرمندان بخش دو بعدي: شفيع آهي، فاطمه دارچيني، حسين مظلومي، زينب حسيني؛ تيم استوري برد: محمد جواندوست، زهره معصومي، زهره اقطاعي، احمد مبلغ زاده، حسين رحمتي،مليحه کامياب و مريم روحي؛ گروه تحقيق و نگارش: سعيد شاکري، عليرضا نعيما، مينا حقيقي، سحر گلناري، غزال مؤذن، آزاده حسيني؛ کامپوزيت و رندر: مسعود شاکري، آرزو لشگري؛امور مالي و تدارکات: رضا ثاني، علي صدقي؛مديرامور داخلي: عليرضا باغبانباشي.

موضوعات سري اول انيميشن سينا ولاک پشت دانا1 عبارتند از:

هديه تولد (لاک پشت ها)، زنبور اين حشره مفيد، ماهي ها، باران، آشنايي با رنگها، بهداشت دندان، فوايد ورزش، گربه سانان، آب مايه حيات، بهداشت، برگه هاي سبز (کاغذ)، کرم هاي خاکي، زلزله (زمين لرزه)، حواس پنجگانه، ميوه و سبزيجات، مهاجرت پرندگان، حيوانات اهلي، پيدايش شب و روز، گياهان، نيرو و حرکت، کسوف و خسوف، پوشش بدن جانوران، باد، آشنايي با فصلها، آشنايي با حشرات (پروانه)، دوزيستان- قورباغه ها، اسکلت، خواب، مورچه ها، زمين و همسايه هاي آن، خفاش ها، آلودگي هوا، پرنده ها، نيروي جاذبه، بازيافت، لانه جانوران، خزندگان، درخت و جنگل ها، عنکبوتها، خواب زمستاني.

موضوعات سري دوم انيميشن سينا ولاک پشت2 عبارتند از:

دريا و اقيانوس، برف و تگرگ، زندگي در قطب، بيابانها، آتشفشانها، برق و الکتريسيته، تلسکوپ و ميکروسکوپ، اکسيژن، رعد و برق، شيشه و آيينه، دوچرخه و موتورسيکلت، هواپيما، زيردريايي، خودرو و تاريخچه پيدايش، روبات ها، قطار، ساعت، مداد و قلم، تلفن (تاريخچه پيدايش)، راديو و تلويزيون، کامپيوتر، پرچم، جزر و مد، خانه و خانه سازي، فضا و فضانوردي، دوربين عکاسي، نفت و گاز و مواد سوختي، آهن ربا (مغناطيس)، صوت و صدا، لامپ و روشنايي، ابرها (انواع ابرها)، سنگ و سنگواره، چرا پرندگان آواز مي خوانند، آشنايي با خاک و انواع آن، چشمه ها و آبفشانها، غارها، پول و تاريخچه پيدايش آن، عينک، شکلهاي مواد (جامد، مايع، گاز)، غذاي حيوانات، کفش، عکاسي و فيلمبرداري، قلب انسان، مغز انسان، نان چگونه تهيه مي شود، قطب نما چگونه کار مي کند، شهاب سنگ چيست، چرا پشه نيش مي زند، شکلات چگونه ساخته مي شود، چرا گرسنه و يا تشنه مي شويم.
توضيح اينکه دسته بندي موضوعات بر اساس علوم طبيعي، اکتشافات، اختراعات، شگفتي هاي جهان خلقت صورت گرفته است و در بخش آموزشي هر قسمت سعي شده تا با زباني ساده و همراه با تصاوير انيميشن مخاطب با هر يک از موضوعات آشنا شود.
شاکري هدف اصلي از ساخت اين مجموعه را کمک به کودکان در يادگيري برخي از مسائل طبيعي و علوم قرن حاضر ميداند که اين امر با داستانهايي جذاب و با گرافيکي زيبا صورت مي گيرد.

با پايان مراحل تصوير برداري مجموعه قصه هاي مدرسه در صدا وسيماي مرکز خراسان شمالي تدوين اين مجموعه آغاز شد .

به گزارش جام جم آنلاين به نقل از روابط عمومي رسانه ملي، مجموعه قصه هاي مدرسه بصورت اپيزوديک در 26 قسمت 30 دقيقه اي به تهيه کنندگي رضا عربشاهي توليد و در هرقسمت شاهد قصه اي جذاب هستيم که دربرگيرنده روحيات و ذهنيات نوجوان يک کلاس در مدرسه است .

قصه هاي اين مجموعه ازآنجا شروع مي‏ شود که يک مربي پرورشي به مدرسه مي آيد و پس از ارتباط با دانش آموزان تلاش مي کند نکات تربيتي و اخلاقي را درلابه لاي اتفاقات سال‏تحصيلي به دانش‏آموزان بياموزد وايشان را درگيرفعاليتهاي ارزشمند فرهنگي و هنري و ورزشي نمايد .

« روز اول ـ عکاسي ـ مبصر ـ نمره بيست ـ عسل ـ مصاحبه ـ نقالي ـ کارنامه ـ نمايش ـ گروه سرود ـ آزمايشگاه علوم ـ هنرپيشه ـ تازه وارد ـ روز معلم ـ عينک ـ مانور زلزله ـ معلم تازه وارد ـ آقاي داوري ـ نشريه مدرسه ـ شوراي دانش آموزي ـ خيمه محرم ـ باباريحان ـ فعاليت کارگاه و .... » اسامي برخي از قسمت هاي اين مجموعه قسمتي است .

طرح کلي مجموعه داستاني قصه هاي مدرسه ويژه نوجوانان ، درپاييز 88 به مرکز خراسان شمالي ارائه و پس از تصويب طرح و فيلمنامه ها و برآورد ، در مرحله پيش توليد قرار گرفت .

پس از انتخاب لوکيشنها ، عوامل و بازيگران مجموعه بخصوص نوجوانان که از تعداد کثيري از نوجوانان استان انتخاب گرديده و بيش از يک ماه در فيلمنامه خواني و آشنايي با نقش درگير بودند ، آماده توليد گرديد . دراين مرحله بيش از 350 نوجوان درتست بازيگري شرکت نموده و ازميان آنها 15 نفر براي ايفاي نقش اصلي انتخاب شدند . مابقي نوجوانان بعنوان بازيگران مکمل و هنروران در پروژه مشغول به کار شدند . مدت پيش توليدمجموعه سه ماه بود که از ارديبهشت سال 89 شروع و تا پايان تيرماه 89 بطول انجاميد .

لوکيشنهاي اين مجموعه جهت تصويربرداري شامل مدرسه 22 بهمن ، آينه خانه مفخم ، عمارت مفخم ، بيش از دوازده خانه قديمي ، روستاي اسفيدان ، روستاي روئين ، روستاي درکش ، روستاي مهنان ، روستاي قاضي ، پارک آفرينش بجنورد ، خيابانها و کوچه هاي زيباي شهر بجنورد مي باشد .

درمرحله تصويربرداري اين مجموعه که نزديک به 3 ماه طول کشيد تلاش شد با استفاده از فضاهاي زيباي شهر و استان و طراحي صحنه و لباس مناسب وهمچنين بازي قابل توجه بازيگران بخصوص نوجوانان ، به بهترين شکل تصويربرداري گرديد . همچنين ضمن استفاده از بازيگران بومي از چندبازيگر مطرح استان خراسان رضوي هم دعوت به همکاري شد و پس از عقد قرارداد مشغول به کارشدند .

با وجود مشکلات فراوان دراين مرحله ، خوشبختانه با همکاري صميمانه عوامل ، اين مهم اتفاق افتاد و هم اکنون در مرحله پس ازتوليد به سر مي برد . همچنين بطورهمزمان مونتاژ و ساخت موسيقي مجموعه درحال انجام شدن است .

عوامل برنامه « مجموعه داستاني قصه هاي مدرسه » شامل : رضا عربشاهي تهيه کننده و کارگردان- طراح صحنه و لباس, عليرضا هراتيان تهيه کننده وتصويربردار و نورپرداز, محمدمقدم عارفي صدابردار, سيامک دوراني دستيارکارگردان وبرنامه ريز, سپيده سليمان زاده منشي صحنه, يوسف صفايي ,مهدي قلي زاده و روح الله علي آبادي دستياران تصوير , مرتضي محمدي دستيار صدا, زينب قديمي گريم, مصطفي نظريان مدير صحنه, جمال هراتيان مدير تدارکات, رئوف دشتي ـ علي حاتمي نژاد نويسنده, محمد تقي علي آبادي تدوينگر, احمد ريحانه بازيگر در نقش معاون مدرسه ,محمد سوزنچي بازيگر در نقش مدير مدرسه, حامد يزدي بازيگر در نقش معلم پرورشي, عليرضا فيروزه اي بازيگر در نقش سرايدار مدرسه, رضا لنگري بازيگر در نقش معلم تاريخ و جغرافيا , احمد توکل بازيگر در نقش معلم رياضيات ,مرتضي عليمحمدزاده بازيگر در نقش معلم انشاء, محمدرضا سعادتي بازيگر در نقش معلم حرفه و فن, احمد نوراني, احمد طائونچي, امين محاسبتي ,حسين رضايي, محمد عليزاده و محمد مهاجر بازيگر در نقش پدر دانش آموز, جواد محمدزاده و محمد کوشا بازيگر در نقش پدر بزرگ , خانم احتشام ,خانم پژوهي ,خانم ولي پور بازيگر در نقش مادر دانش آموز, خانم منجمي بازيگر در نقش مادر شهيد, اکبر يزداني, محمد شهسوار, نريمان اميري ,عليرضا اسماعيلي, اميد محمدي ,شايان نودهي, مهرشاد قصابي فر, مجتبي مهاجريان, حامد اسماعيلي, عليرضا محمودي, امير حسين روحاني, پدرام نامداري, امير پريز, اميرحسين جانثار, آريا سعادت و شايان يدالهي بازيگران در نقش دانش آموز مي باشند.

تصويربرداري مستند «مردان هور» كه دايره المعارف مصور دفاع مقدس استان قزوين محسوب مي‌شود، به نيمه رسيد.

به گزارش جام جم آنلاين به نقل از روابط عمومي رسانه ملي، مناطق عملياتي جنوب، اهواز، كردستان، خورستان و شهر قزوين اماكني هستند كه مستند تلويزيوني «مردان هور» در اين اماكن ضبط شده و تصويربرداري اين مستند همچنان ادامه دارد.

هم اكنون گروه برنامه‌ساز براي ادامه تصوير‌برداري مستند تلويزيوني «مردان هور» در منطقه «هور العظيم» مستقر هستند.

براي تهيه و توليد مستند تلويزيوني مردان هور تيم 800 نفره‌اي براي تحقيق و جمع‌آوري اطلاعات بسيج شده‌اند كه طي 5 ماه اسناد و پژوهش‌هاي لازم را در اين زمينه جمع‌آوري كرده‌اند و با توجه به وسعت اين مستند تلويزيوني بخش‌هايي از تحقيقات آن ادامه دارد.

مستند تلويزيوني مردان هور در 26 قسمت 30 دقيقه‌اي تهيه و توليد خواهد شد كه در ساخت اين مستند از 10 هزار حلقه فيلم آرشيوي و 50 هزار قطعه عكس و وصيت‌نامه شهدا بهره گرفته خواهد شد.

صدا و سيماي مركز قزوين به منظور تسريع در روند توليد مستند تلويزيوني مردان هور علاوه بر جذب اعتبارات استاني 2 ميليارد ريال نيز از اعتبارات خود به اين امر اختصاص داده است.

سريال "دروازه ساعات" از شنبه 2 بهمن در4 قسمت از کانال هاي اروپا ،آمريکا و آسيا براي ايرانيان مقيم خارج از کشور و ساير فارسي زبانان شبكه جهاني جام جم پخش مي‌شود.

به گزارش جام جم آنلاين به نقل از روابط عمومي شبكه جهاني جام جم، سريال " دروازه ساعات "در 4 قسمت از شنبه 2 بهمن / 22 ژانويه ساعت 20:20اروپاي مرکزي / 20:20 مرکز آمريکا - 18:50 لس آنجلس / 20:20 کوالالامپور روي آنتن مي رود.

بازيگران : علي سليماني-اسرافيل علمداري-مرجان قمري-شيوا بلوريان-عارف برهمن-محبوبه بيات-مجيد فروغي -ساناز خباز-ياسمن راد-حسين ميرزائيان - يوسف طاهريان و...

خلاصه سريال : با شنيدن خبر ورود كاروان اسراي كربلا به دمشق هر يك از اهالي آماده رفتن به دروازه ساعات مي‌شوند تا در جشني كه توسط حاكمان برپا شده شركت كنند اما كساني هستند كه با داشتن درك صحيح از واقعه كربلا به سرزنش مردم بي‌خرد مي‌پردازند و در اين ميان طالب كه به ظاهر ديوانه كوچه گردي  است با سخنان خود كساني را كه به دليل ترس يا بي‌بصيرتي از حادثه كربلا گريخته‌اند در برابر پرسش‌هاي بي‌پاسخي قرار مي‌دهد.

فيلم هاي سينمايي درخت باور و گردش پرگار روز شنبه 2 بهمن از شبكه جهاني جام‌جم براي مخاطبان اروپا ، آمريکا و آسيا پخش مي شوند.

به گزارش جام جم آنلاين به نقل از روابط عمومي شبكه جهاني جام جم، فيلم سينمايي" درخت باور" شنبه 02 بهمن/ 22 ژانويه ساعت 03:15 اروپاي مرکزي / 03:15مرکز آمريکا-01:45 لس آنجلس / 03:15 کوالالامپور پخش مي شود.

بازيگران : پيمان شريعتي،مهران رجبي،کاوه آهنگر و...

خلاصه فيلم : پسر نوجواني که در به خاطر سپردن درسهايش مشکل دارد.به توصيه معلم خود زير درخت قديمي ده مشغول درس خواندن مي شود. معلم به او مي گويد اين درخت رازي دارد که فقط او اطلاع دارد.پسر در مدرسه پيشرفت مي کند ولي مشکل از آنجا آغاز مي شود که راز درخت ناخواسته فاش مي شود...

فيلم سينمايي" گردش پرگار" شنبه 2 بهمن / 22 ژانويه ساعت 21:55 اروپاي مرکزي / 21:55 مرکز آمريکا- 20:25 لس آنجلس /21:55 کوالالامپور روي آنتن مي رود.

بازيگران:پژمان بازغي، اردلان شجاع كاوه، شراره رخام، محبوبه بيات، مهري وداديان وچكامه چمن ماه.

خلاصه فيلم : «گردش پرگار» روايت زندگي پسري به نام نادر است كه مي‌خواهد ره صدساله را يك‌ساله طي كند و بر سر دوراهي انتخاب آنچه كه دارد و نامزدش قرار مي‌گيرد...

سريال مختارنامه با هدف تقدير از بينندگان فعال و پي گير خود از اين هفته و همزمان با پخش قسمت هفدهم اين سريال تلويزيوني، مسابقه اي ويژه برگزار خواهد کرد.

به گزارش جام‌جم آنلاين به نقل از روابط عمومي اين سريال تلويزيوني، از جمعه اول بهمن ماه و همزمان با پخش قسمت 17 اين سريال تلويزيوني، همه علاقمندان در هر رده سني و با هر نوع تحصيلاتي مي توانند در اين مسابقه شرکت کنند. شکل اجراي مسابقه نيز اينگونه است که پس از پخش هر قسمت از سريال در جمعه شب ها، علاقمندان مي توانند نظر، ديدگاه و تحليل خود در خصوص جنبه هاي مختلف آن قسمت همچون: جنبه هاي فني، هنري، بازي بازيگران، داستان و فيلم نامه، نحوه روايت، نکات تاريخي و... را در قالب يادداشتي حداکثر 350 کلمه اي نوشته و حداکثر تا ساعت 10 صبح روز سه شنبه همان هفته، مطلب مذکور را به نشاني info@mokhtarnameh.com ايميل کنند.

فرصت چهار روزه در اين جهت در اختيار مخاطبان سايت مختارنامه قرار داده شده که ممکن است برخي از بينندگان امکان تماشاي سريال در روز جمعه را نداشته باشند. به همين دليل اين مخاطبان مي توانند در روزهاي يکشنبه و دوشنبه نيز بيننده اين سريال بوده و مطلب خود را به سايت ارسال نمايند.

بر اساس اين گزارش، مسابقه مذکور به صورت هفتگي و بر اساس قسمت پخش شده در همان هفته برگزار مي شود. در روزهاي سه شنبه، چهارشنبه و پنج شنبه نيز کليه مطالب ارسال شده توسط هيات کارشناسي بررسي و 5 مطلب برگزيده معرفي و اسامي آنها بلافاصله پس از پخش قسمت جديد سريال، در جمعه شب بر روي سايت قرار داده خواهد شد. جوايز اين برندگان نيز در طول هفته براي آنها ارسال خواهد شد.

ضمنا مطالب برگزيده نيز در صورت تمايل نويسندگان آنها، با نام و مشخصات آنها در بخش ويژه اي بر روي سايت منتشر خواهد شد.

براي شرکت در اين رقابت بايد به چند نکته توجه کرد:

الف: مطلبي که نوشته مي شود حتما بايد به نام حقيقي افراد بوده و توسط خود آنها نوشته شده باشد.

ب: در صورت احراز شايستگي، از طرف سايت مختارنامه صرفا دارنده نشاني ايميل نويسنده آن مطلب شناخته مي شود و جايزه به آن فرد تعلق خواهد گرفت. بنابراين از ارسال مطلب با ايميل ديگران پرهيز نماييد.

ج: در هر مطلب بايد نام و نام خانوادگي، شهر محل سکونت و شماره تلفن نويسنده ذکر شده باشد. در صورت تمايل براي انتشار مطلب بر روي سايت حتما اين جمله در مطلب قيد شود: « موافق انتشار مطلب بر روي سايت هستم».

د: در بخش «موضوع» يا همان « Subject » حتما اين عبارت قيد شود: (پاسخ مسابقه .....)

گفتني است مطالب برگزيده هر هفته در بخش ويژه اي بر روي سايت سريال مختارنامه انتشار و به 5 مطلب برگزيده به تشخيص هيات کارشانسي جوايزي اهداء خواهد شد.

ه: مطالبي که پس از ساعت 10 صبح روز سه شنبه ارسال گردد و يا مربوط به قسمت هاي ديگر سريال باشد، از دور رقابت حذف خواهد شد.

رالف فاينس، بازيگر سرشناس سينما و تئاتر انگلستان براي كار جديد خود راهي تلويزيون مي‌شود تا در يك مجموعه جديد براي شبكه بي‌بي‌سي ايفاي نقش كند. اين مجموعه «صفحه 8» نام دارد و از حال و هوايي درام و اكشن برخوردار است.

 خط اصلي قصه اين مجموعه درباره مسائل جاسوسي است و بجز فاينس، تعداد ديگري از بازيگران مطرح سينما و تئاتر كشور انگليس هم در آن بازي دارند. ريچل ويتز، بيل نيگي، جودي ديويس و مايكل گامبون ديگر بازيگراني هستند كه با اين مجموعه همكاري خواهند داشت.

تهيه‌كنندگان صفحه 8 براي محصول جديد خود، يك‌سري از چهره‌هاي مطرح دنياي سينما را دعوت به همكاري كرده‌اند. فيلمنامه مجموعه را ديويد هير نمايشنامه‌نويس و فيلمنامه‌نويس قديمي نوشته است؛ كسي كه براي چند كار سينمايي خود نامزد دريافت جايزه اسكار شده است.

اما هير شهرت خود را بيش از هر چيز به خاطر نمايشنامه‌هاي قوي و تحسين‌شده‌اش دارد. فيلمنامه صفحه 8 از يك جهت هم اهميت بسيار زيادي دارد. اين فيلمنامه اولين نوشته اريژينال ديويد هير در 20 سال اخير است و اين نكته‌اي است كه تهيه‌كنندگان مجموعه روي آن مانور زيادي داده و تبليغ وسيعي برايش مي‌كنند. كليد فيلمبرداري صفحه 8 تا چند هفته ديگر زده مي‌شود.

بيل نيگي در قصه مجموعه در نقش جاني وريكر ظاهر مي‌شود. او يك افسر كهنه‌كار پليس است كه به شكلي ناخواسته مجبور به رهاكردن شغل قديمي خود مي‌شود. اما مساله به همين جا ختم نمي‌شود و او بايد همراه رهاكردن حرفه هميشگي‌اش، هويت خود را نيز رها كرده و تبديل به آدمي با يك نام و هويت تازه شود.

اين اتفاق زماني رخ مي‌دهد كه او نسبت به مرگ رئيس و دوست صميمي‌اش بنديكت بارون (با بازي مايكل گامبون)‌ مشكوك مي‌شود. شك وريكر نسبت به مرگ بارون، باعث طرح سوالات زيادي از جانب او مي‌شود و اين نكته‌اي است كه برخي از روساي وريكر تاب تحمل آن را ندارند.

همسايه‌ جديد وريكر (با بازي ريچل ويتز)‌ به گونه‌اي رفتار مي‌كند كه وي احساس مي‌كند ممكن است او بتواند به كمك آن مشكل پديد آمده را حل كند،‌ اما آشنايي اين دو، اوضاع را براي وريكر پيچيده‌تر و بغرنج‌تر مي‌كند. ورود يك مرد غريبه و مرموز (با بازي فاينس)‌ مسائل را از آنچه كه هست پيچيده‌تر مي‌كند.

او براي سوالات مكرر وريكر پاسخ‌هاي دقيق و درستي دارد. ولي وريكر نمي‌تواند اين پاسخ‌ها را به راحتي از اين غريبه مرموز بگيرد. بزودي وريكر به اين فكر مي‌افتد كه هويت واقعي اين غريبه مرموز را كشف كند.

تلاش وريكر براي كشف هويت اين مرد غريبه،‌ او را وارد دنياي تازه‌اي از حادثه‌پردازي و جاسوس بازي مي‌كند كه خودش هم هيچ‌وقت تصور آن را نمي‌كرده است.

رالف فاينس در ارتباط با شخصيت خود در قصه اين مجموعه مي‌گويد: «نه فقط شخصيت من، بلكه تمام شخصيت‌هاي قصه صفحه 8، به نحوي آدم‌هايي مرموز هستند كه تماشاچي نمي‌داند در ارتباط با آنها بايد چگونه عمل كند و از خودش واكنش نشان دهد.

اين آدم‌هاي مرموز تابعي از رمز و راز موجود در قصه مجموعه هستند كه به طور مكرر پرسش‌هاي تازه‌اي را براي بينندگان خود مطرح مي‌كند. درست در لحظاتي كه بيننده فكر مي‌كند متوجه اصل ماجرا شده و حالا مي‌تواند نتيجه‌گيري خودش را داشته باشد، ناگهان موضوع معماگونه تازه‌اي مطرح مي‌شود و معادلات ذهني او را بر هم مي‌زند.

در اين رابطه، شخصيت‌هاي اصلي قصه نقش مهمي ايفا مي‌كنند. در حقيقت آنها هستند كه با رفتار مشكوك و مرموز خود به رمز و راز قصه دامن مي‌زنند و مسائل را پيچيده‌تر مي‌كنند. در اين بين، پيچيدگي و رمز و راز شخصيتي كه من در صفحه 8 بازي مي‌كنم، بيشتر از بقيه است».

ديويد هير، نويسنده فيلمنامه صفحه 8 عقيده دارد در پشت قصه درام و ماجراجويانه چيزي كه نوشته، يك موضوع مهم‌تر و اساسي‌تر قرار دارد و قصه فيلمنامه او قرار است مكاشفه‌اي در باب چالش‌ها و خيانت‌هايي باشد كه جامعه داخلي سازمان امنيت انگليس يعني اينتليجنت سرويس با آن روبه‌رو مي‌شود.

به همين دليل، وي براي لحن روايتي ماجراي خود از رمز و راز و شخصيت‌هاي مرموز و شكننده بهره گرفته است. هير قبل از اين هم در فيلمنامه‌هاي اقتباسي سينمايي «ساعت‌ها» و «كتابخوان» از همين شيوه استفاده كرده بود.

شخصيت‌هاي محوري اين فيلم‌ها ـ كه البته همه خانم بودند و نه آقا ـ آدم‌هايي با گذشته‌هاي مرموز و سوال ‌برانگيز بودند كه در يك شرايط خاص تاريخي و اجتماعي، در يك مخمصه سخت و دشوار گير مي‌‌افتند و براي رهايي از آن، ماجراهاي تازه‌اي را تجربه مي‌كنند.

به گفته هير، اين موضوع در صفحه 8 هم اتفاق مي‌افتد و اين نوع شخصيت‌پردازي دوباره در اينجا مطرح مي‌شود. اما پيچيدگي و رمز و راز ماجرا در صفحه 8 بيشتر است، زيرا قصه حال و هواي عمومي‌تر و گسترده‌تري دارد. اگر جامعه دروني قصه‌هاي «ساعت‌ها» و «كتابخوان» محدودتر بود و فضاي وسيعي را در برنمي‌گرفت، ولي در اينجا هم آدم‌ها و هم حوادث بعد عمومي‌تري دارند و مساله‌اي مطرح مي‌شود كه طيف بسيار وسيع‌تري از آدم‌هاي جامعه را در بر مي‌گيرد و درگير خود مي‌كند.»

اين فيلمنامه‌نويس در ادامه اضافه مي‌كند: «دهه گذشته براي جامعه انگليس و سازمان اينتليجنت سرويس، دهه ويژه‌اي بود و سياستمداران ما مجبور شدند آزمون‌هاي سخت و مختلفي را پشت سر بگذارند. اوضاع و شرايط داخلي و بين‌المللي جديدي كه بر اثر سياست‌هاي جديد در آستانه قرن جديد به وجود آمد، همگان را مجبور كرد تا سياست‌هاي تازه‌اي را پيشه كنند. احساس كردم براساس اين ماجراها و تغييرات مي‌توان قصه‌اي جذاب و سرگرم‌كننده خلق كرد كه در عين حال، حرفي هم براي گفتن داشته باشد. گروه بازيگراني كه براي مجموعه انتخاب شده‌اند، بسيار خوب و فوق‌العاده است. آنها هنرپيشگاني توانا و مستعد هستند و مطمئنم كه روح ويژه‌اي به شخصيت‌هايي كه خلق كرده‌ام مي‌دهند و آنها را به بهترين شكل ممكن در معرض ديد تماشاگران تلويزيون قرار خواهند داد.»

صفحه 8 قرار است در يك فصل 13 اپيزودي تهيه شود و در اواخر سال 2011 ميلادي به روي آنتن برود. به گفته تهيه‌كنندگان صفحه 8 كارگردان مجموعه انتخاب شده است ولي نام او تا زمان شروع فيلمبرداري اعلام نخواهد شد.

منابع نزديك به تهيه‌كنندگان مجموعه مي‌گويند كارگردان آن يكي از نام‌هاي سرشناس دنياي تلويزيون و سينماي كشور انگلستان است.

منبع: ورايتي 
ترجمه: كيكاووس زياري

شبكه 2 سيما مانند سال‌هاي گذشته براي گراميداشت ايام دهه فجر، ويژه برنامه‌هايي را تهيه كرده كه در اين ايام پخش مي‌شوند.مجموعه تلويزيوني بچه‌هاي بهشت به كارگرداني خسرو معصومي و تهيه‌كنندگي فرزاد كاشف يكي از اين آثار است كه در دهه فجر روي آنتن مي‌رود.

اين مجموعه به سفارش سيمافيلم تهيه شده و مضمون آن اجتماعي و روايت روزهاي مبارزات مردمي براي دستيابي به پيروزي انقلاب است.

در اين سريال خاطرات يك نوجوان دبيرستاني به تصوير كشيده مي‌شود كه به نوعي درگير شرايط روزهاي باقيمانده تا پيروزي انقلاب مي‌شود.

فيلمنامه بچه‌هاي بهشت را محمد رضايي‌راد نوشته و در 13 قسمت 50 دقيقه‌اي در ايام دهه فجر از شبكه 2 روي آنتن مي‌رود.

در اين سريال حسين محجوب، سيامك اطلسي، جمشيد جهانزاده، مريم كاظمي، شيوا خسرومهر، ناصر آقايي، صالح ميرزاآقايي، مريم بوباني، جمال اجلالي، ميرصلاح حسيني، روح‌الله مفيدي، اكبر معززي، كاظم هژيرآزاد، بيژن افشار، باقر صحرارودي، كامران فيوضات، اسماعيل سلطانيان، زهره صفوي و نقي سيف‌جمالي بازي كردند.

فيلم تلويزيوني «صلات ظهر» هم كاري از گروه فيلم و سريال شبكه 2 سيماست كه به كارگرداني و تهيه‌كنندگي افشين صادقي از شبكه 2 پخش خواهد شد.

اين فيلم داستان 2 دوست به‌نام يحيي و بهروز را به تصوير مي‌كشد كه دوستي آنها به دوران نوجواني باز مي‌گردد يحيي جانبازي است كه هم‌اكنون در شغل وكالت روزگار سپري مي‌كند و با دريافت پرونده‌اي كه ردپاي دوست قديمي‌اش بهروز در آن ديده مي‌شود وارد ماجرايي تازه مي‌شود.

فيلمنامه«صلات ظهر» به قلم مجيد مافي و سعيد نعمت‌الله به نگارش درآمده و مجيد مشيري، اصغر همت، بهرام ابراهيمي، فريبا نادري، روشنك گرامي، نسرين نكيسا، ارسلان قاسمي، كاوه آهنگر، رضا رضوي و حسين رجايي از بازيگراني هستند كه در اين فيلم به ايفاي نقش مي‌پردازند.

فيلم تلويزيوني «صلات ظهر» چهارشنبه 13 بهمن همزمان با دومين روز از آغاز سي و دومين فجر انقلاب اسلامي و رحلت حضرت رسول اكرم (ص) و شهادت حضرت امام حسن مجتبي (ع) از شبكه 2 سيما پخش مي‌شود.

برنامه‌هاي ديگر

«عبور» هم عنوان برنامه‌اي از گروه سياسي شبكه 2 سيماست كه به بررسي چگونگي پيروزي انقلاب مي‌پردازد. اين برنامه در 10 قسمت 25 دقيقه‌اي به كارگرداني و تهيه‌كنندگي علي تاجيك براي پخش در ايام دهه فجر آماده شده است.

«پله 32» به تهيه‌كنندگي علي‌اكبر ذاكري برنامه‌اي ديگر از گروه سياسي شبكه 2 سيماست كه در آستانه سي‌و‌دومين فجر انقلاب اسلامي در 9 قسمت 25 دقيقه‌اي با بخش‌هاي متنوعي چون پخش فيلم‌هاي شاخص و فاخر با مضمون انقلاب اسلامي همچون «ترن»: ساخته مرحوم امير قويدل، «تشريفات»: ساخته مهدي فخيم‌زاده، «خانه عنكبوت» كاري از عليرضا داوودنژاد و... به استقبال ايام خجسته فجر مي‌رود.

برنامه‌هاي «روز از نو»، «غيرمنتظره» و «تصوير زندگي» هم كاري از گروه اجتماعي، اقتصاد و ورزش شبكه 2 سيما در ايام دهه فجر است كه با پخش سرود، نماهنگ، آهنگ‌هاي انقلابي، خاطرات ورود امام به ميهن، گزارش‌هاي مردمي، گفت‌وگوهاي متفاوت متناسب با شخصيت‌هاي مختلف پيرامون ايام خجسته دهه فجر و پخش مستندهايي درباره اين ايام، سي و دومين فجر انقلاب اسلامي را به جشن مي‌نشينند.

گروه كودك و نوجوان نيز با پخش برنامه‌هاي «عصرانه» به تهيه‌كنندگي اكرم معصومي، «شيب تند» به تهيه‌كنندگي نويد محمودي، «زنگ بهار» به تهيه‌كنندگي مسعود روشن پژوه، «شادونه در سرزمين دونه‌ها» به تهيه‌كنندگي علي‌اكبر ذاكري، «زنگ كتاب» به تهيه‌كنندگي خديجه شهبازي، «مسابقه رنج و گنج» به تهيه‌كنندگي حميدرضا توسلي و «بچه‌ها بياييد تماشا» به تهيه‌كنندگي سوسن كرامتي و ژاله موقر ايام فرخنده انقلاب را گرامي مي‌دارد. برنامه عصرانه در 10 قسمت 45 دقيقه‌اي به روايت خاطراتي از انقلاب و بررسي ويژگي‌هاي يك رهبر مي‌پردازد.

برنامه «شيب تند» در 50 قسمت كه 7 قسمت آن در ايام دهه فجر پخش خواهد شد با مضمون طنز سعي دارد با نگاهي به روزهاي زندگي نوجوانان، مسائل و مشكلات دوران نوجواني را بررسي كند كه حسين رفيعي، رابعه اسكويي و سوسن پرور از جمله بازيگران آن هستند.

برنامه «زنگ بهار» نيز در 6 قسمت 20 دقيقه‌اي ساخت كاردستي توسط بچه‌هاي يك مدرسه و روايت خاطرات از دوستانشان را به تصوير مي‌كشد.

برنامه «شادونه در سرزمين دونه‌ها» برنامه‌اي تركيبي است كه در 120 قسمت تهيه شده و 7 قسمت 45 دقيقه‌اي آن در دهه فجر از شبكه 2 روي آنتن مي‌رود. اين برنامه با ايجاد فضاي شاد و فانتزي به مخاطبان خردسال با بخش‌هاي متنوع و نمايشي به معرفي تازه‌ترين كتاب‌هاي منتشر شده در حوزه ادبيات كودك و نوجوان مي‌پردازد.

«رنج و گنج» مسابقه‌اي زنده است كه در ايام دهه فجر در 100 قسمت 60 دقيقه‌اي بين كودكان فرهيخته استان‌هاي مختلف برگزار مي‌شود.

همچنين برنامه «بچه‌ها بياييد تماشا» نيز با آيتم‌هاي متنوع، مفرح و شاد در دهه فجر به آموزش برخي ارتباطات اجتماعي به كودكان از جمله حضور در گروه دوستان در مهدكودك‌ها، مدارس و حتي حضور در يك جشن تولد مي‌پردازد.

شبكه قرآن مجموعه تلويزيوني «تا صبح» را از روز شنبه دوم بهمن به صورت شبانه پخش مي‌كند.در اين سريال كه مضموني سياسي دارد، مجموعه‌اي از بازيگران مطرح سينما و تلويزيون جلوي دوربين رفته‌اند.

گروه فيلم و سريال شبكه تهران، سريال 22 قسمتي «تا‌صبح » را 4 سال گذشته در ايام دهه فجر پخش كرد و امسال شبكه قرآن قصد دارد اين مجموعه را از شنبه ساعت 18 و 20 دقيقه روانه آنتن كند.

سريال «تا صبح» روايتي عاطفي از زندگي درهم تنيده چند جوان از اقشار مختلف جامعه از دهه 50 تاكنون است؛ جواناني كه سرنوشتي متفاوت در انتظار هر يك از آنهاست.

يكي از اين جوان‌ها در رشته پزشكي تحصيل مي‌كند. او كه در سانحه تصادف پدر و مادرش را از دست داده، همراه خانواده عمويش، زندگي مي‌كند. او به دليل مسائل عاطفي كه برايش به وجود مي‌آيد درگير مسائل سياسي مي‌شود.

اين مجموعه تلويزيوني در 2 مرحله جداگانه تصويربرداري شد كه فاز اول آن را «مجيد جوانمرد» كارگرداني كرد و مرحله دوم آن نيز به كارگرداني «محمد‌باشه‌آهنگر» ساخته شد.

در اين مجموعه تلويزيوني بازيگراني چون پروانه معصومي، ‌محمد كاسبي، مجيد مظفري، عسل بديعي، امين زندگاني، ستاره اسكندري، رامتين خداپناهي، سميه ابراهيمي، مارال فرجاد، آتش تقي‌پور، عزت‌الله رمضاني‌فر، مريم سلطاني، حسين سحرخيز، حسين معصومي، اميرحسين حسيني، زهره حميدي و افشين نخعي ايفاي نقش كرده‌اند.

تاريخ انقلاب اسلامي فارغ از سويه‌هاي سياسي سرشار از وقايع و ماجراهايي است كه واجد ظرفيت‌هاي دراماتيكي بالايي هستند و به واسطه پيوستگي ذاتي، حوادث تاريخي آن در جامعه‌اي كه امتداد طبيعي رخدادهاي سال 57 است، هم قابليت تاويل‌پذيري بالايي دارد و تعميم‌پذير است و هم اگر درساختار جذاب بصري و داستاني روايت شوند با استقبال مخاطبان مواجه خواهند شد.

تهيه‌كننده و كارگردان سريال در حال توليد «لبه آتش» با اعتقاد به اين رويكرد بر اين باورند كه اين سريال هم روايت تازه‌اي از وقايع انقلاب اسلامي را به تصوير مي‌كشد و زاويه نگاه آن به سوژه از منظر دشمنان انقلاب اسلامي است و هم اين‌كه يكي از رخدادهاي مهم سياسي كه كمتر مورد توجه فيلمسازان قرار گرفته در اين سريال دستمايه كار بوده است. داستان سريال «لبه آتش» متاثر از ماجراي كودتاي ژنرال هايزر آمريكايي در ايران است. وي پس از فرار شاه به ايران آمد و در دولت بختيار ماموريت يافت تا ارتش را به همكاري با دولت مجاب كند. اما شكست در اين پروژه موجب شد تا آنها دست به كودتاي نظامي بزنند و برخي مناطق شمال تهران را كه مركز تجمع انقلابيون بود به توپ بسته و در مردم ايجاد رعب و وحشت كنند. قصه سريال با تكيه بر اين واقعيت تاريخي، ماجراي 3 نفر كه يك افسر درجه‌دار، سرگرد و يك سرباز است را روايت مي‌كند كه براي انجام اين كودتا به رهبري ژنرال هايزر اقدام مي‌كنند و درگير ماجراهايي مي‌شوند كه...

اتفاقي داغ در سوله‌اي سرد

در يك هواي سرد زمستاني، خود را به سازمان غله در اتوبان بعثت در يكي از مناطق جنوبي تهران مي‌رسانم و البته فرصتي پيدا مي‌شود تا از ساختمان‌هاي سيلو كه محل ذخيره گندم است، عبور كنم تا به محل فيلمبرداري كه در يك سوله بزرگ است، برسم. خوشبختانه مقابل در ورودي سوله با شهرام دانش‌پور، مدير توليد مواجه مي‌شويم كه اطلاعات خوبي درباره اين محل و دشواري‌هاي توليد اين سريال دارد. به گفته وي: «اين سوله 2400 متر است و براي پيدا كردن آن به عنوان لوكيشن بخشي از كار، مشكلات زيادي را تجربه كرديم كه در نهايت با همكاري شركت خدمات بازرگاني دولتي ايران وآقاي علوي، رئيس سيلوي تهران اين مكان در اختيار سريال قرار گرفت.»

وارد سوله كه مي‌شوي در يك گوشه چادري زده شده كه به سرويس‌دهي و خدمات به عوامل سريال مي‌پردازند و كمي جلوتر درست در وسط سوله دكوري كه براي بخشي از صحنه‌هاي مهم سريال ساخته شده است، جلب توجه مي‌كند. دانش‌پور مي‌گويد: «ساخت اين دكور بسيار سخت بود، چون بايد به گونه‌اي طراحي و فضاسازي مي‌شد كه بتواند با حال و هواي سال‌هاي 57 و قبل از آن تناسب داشته باشد. وي مي‌افزايد: اين دكوري كه در اينجا مي‌بيند در فيلمنامه به نام «موقعيت» شناخته مي‌شود. اين موقعيت، مكاني نظامي است كه در قصه از سوي آمريكايي‌ها و اسرائيل‌ها ساخته شده است. فضاسازي اين مكان را عزيزي‌فرد، طراح صحنه و لباس و دكور آن را امير يزدان‌صفت ساخته است.»

يكي از دشواري‌هاي سريال‌هاي تاريخي، ساخت دكور و فضاسازي‌هاي قصه است به طوري كه براي حدود 35 درصد از حجم سريال كه در اين موقعيت مي‌گذرد، چيزي حدود 2 ماه زمان صرف شده است. 10 درصد هم فضاي خارجي اين موقعيت است كه در كوه‌هاي ولنجك تصويربرداري شده است. اين مكان‌ها براساس فيلمنامه به كودتاي هايزر در ايران مي‌پردازد كه ظاهرا به طرح كورتاژ معروف است. وي همچنين سايتي را طراحي مي‌كند كه موشك‌انداز است تا در موقعيت‌هاي حساس كودتا بتوانند نقاط حساس تهران را موشك‌باران كنند. ساخت و ساز اين سايت و موقعيت‌ها در همين سوله انجام شده است. مثلا موشك‌اندازي شكل رولنيگ طراحي شده و براحتي قابل حمل و نقل است.

به گفته دانش پور، بين 40 تا 45 نفر در توليد اين سريال همكاري دارند و هر روز از ساعت 15 تا 3 بامداد در اين مكان مشغول به كار هستند.

ضرورت ساخت شهرك سينماي انقلاب اسلامي

اگر با تهيه‌كنندگان اين سريال و كارنامه آنها آشنا باشيد، متوجه خواهيد شد كه اين دو زوج هنري همواره به دنبال طرح دغدغه‌هاي سياسي و اجتماعي در آثارشان بوده‌اند. حميد آخوندي، تهيه‌كننده اين سريال كه همواره در كنارعليرضا جلالي مسووليت تهيه‌كنندگي پروژه‌هاي مختلف را به عهده داشته‌اند، مي‌گويد: «ما هميشه سعي كرده‌ايم وارد موضوعات مختلفي شويم و آنها را تجربه كنيم كه به مسائل تاريخي و سياسي مي‌پردازد، مثلا در كار قبلي كه «آينه‌هاي نشكن» نام داشت به موضوع انرژي هسته‌اي پرداخته بوديم. در اين سريال هم به يكي از وقايع مهم مرتبط با انقلاب اسلامي پرداختم كه احساس كرديم كمتر به آن توجه شده است ». وي با اشاره به نقش دخالت آمريكايي‌ها در ايران قبل از انقلاب، ماجراي حضور ژنرال هايزر از دي ماه تا بهمن 57 در تهران و حوادثي كه آن زمان رخ داد بويژه نقش نيروهاي انقلابي ارتش در همراهي مردم و امام را موضوع اين سريال معرفي مي‌كند.

با توجه به موضوع اين سريال به نظر مي‌رسد اين يك كار مناسبتي باشد كه براي پخش در ايام دهه فجر توليد مي‌شود، اما آخوندي ضمن مخالفت با مفهوم سريال مناسبتي مي‌گويد: تاكنون زماني از سوي گروه فيلم و سريال شبكه يك سيما براي پخش به ما ابلاغ نشده است. حداقل براي دهه فجر امسال اين كار آماده پخش نمي‌شود. شايد سياست شبكه اين باشد كه بعدا در يك مناسبت ديگر مثلا دهه فجر سال آينده اين سريال را به نمايش بگذارد.

آخوندي به مفهوم مناسبتي بودن سريال‌هاي تلويزيوني انتقاد كرده و مي‌گويد: من شخصا اعتقادي به مناسبتي بودن سريال ندارم. مثلا موضوعاتي ازجمله دفاع مقدس، انقلاب اسلامي، مشكلات اجتماعي و مسائل اخلاقي به مناسبت خاصي نياز ندارد و هر زماني مي‌توان درباره آنها صحبت كرد و فيلم ساخت. حتي به نظر من قصه كربلا و امام حسين(ع) هم به ايام محرم محدود نمي‌شود و در هر زمان و دوره تاريخي قابل طرح است. موضوع اين سريال كه درباره دخالت‌هاي آمريكا در سياست‌هاي داخلي ايران است هنوز هم ادامه دارد و همچنان يك اتفاق تازه است. لذا به نظر من لبه آتش يك سريال مناسبتي نيست و هر زماني براي نمايش آن مي‌تواند مناسب باشد.

بدون شك يكي از عناصر و مولفه‌هاي مهم در ساخت و توليد يك سريال تاريخي، انتخاب لوكيشن مناسب با ويژگي‌هاي تاريخي آن دوره است. فرقي نمي‌كند كه اين سريال مثل مختار به گذشته خيلي دور مرتبط باشد يا همين سريال «لبه آتش» كه با محوريت تاريخ معاصر ساخته مي‌شود. واقعيت اين است كه مثلا براي نمايش همين تهران در سال 57 ديگر نمي‌توان از خيابان‌ها و لوكيشن‌هاي شهري استفاده كرد. بافت فرهنگي و جغرافيايي شهر آنقدر تغيير كرده كه ديگر نشانه‌هاي ظاهري آن سال‌ها نيز حتي در نوع پوشش و مدل اتومبيل‌ها نيز تصويري از آن سال‌ها را به نمايش نمي‌گذارد. آخوندي در ارتباط با اين مشكل مي‌گويد: يكي از مشكلات عمده ما در اين سريال و اساسا هر سريالي كه قرار است به تاريخ انقلاب اسلامي در دهه 50 و 60 بپردازد، اين است كه يك مكان مشخصي كه شمايل و بافت شهري و انساني آن دوره را فضاسازي كرده باشد، نداريم. ما براي آكسسوار اين سريال خيلي مشكل داشتيم. مثلا نمي‌توانستيم در فضاي بيروني شهر تصويربرداري داشته باشيم، چون همه چيز از ساختمان‌ها و اتومبيل‌ها يا مدل لباس و پوشش افراد بشدت تغيير كرده است و براي تصويربرداري به دكور سازي و بازسازي اين موقعيت‌ها نياز داريم كه بالطبع هزينه و وقت زيادي از عوامل توليد مي‌گيرد و بايد دكورهاي ساخته شود كه بعد از اتمام كار بي‌استفاده نماند.

او مصرانه از من مي‌خواهد تا اين قسمت از سخنانش را برجسته كنم تا شايد مسوولان فرهنگي و مديران تلويزيوني آن را بخوانند تا شايد زمينه تحقق پيشنهاد او فراهم شود. آخوندي تاكيد مي‌كند: پيشنهاد من اين است همچنان كه مكاني مثل شهرك غزالي كه موقعيت ايران دهه 30 و 40 را بازسازي كرده كه هر فيلم و سريالي كه به آن دوره تعلق دارد در اين شهرك توليد مي‌شود يك شهرك سينمايي از ايران دهه 50 و 60 هم ساخته شود تا توليد آثار سينمايي مربوط به اين دوره كمتر با مشكلات و مانع در انتخاب لوكيشن مواجه شود. الان دكورسازي‌هايي كه انجام مي‌شود به دليل اين كه پيوسته و متمركز نيست و يك حالت جزيره‌اي دارد، موقتي بوده و در بسياري از موارد در كارهاي مشابه هم نمي‌تواند مورد استفاده قرار بگيرد. يا براي تهيه اتومبيل‌هايي كه در آن دوره استفاده مي‌شد، بشدت مشكل داريم. در حالي كه اگر يك شهرك سينمايي انقلاب اسلامي داشته باشيم، هزينه و بودجه‌اي كه براي ساخت دكور يا اجاره لوكيشن صرف مي‌شود را مي‌توانيم در بخش‌هاي ديگر توليد استفاده كنيم. مثلا با مديريت خوبي كه در حراست سازمان شده ما در تهيه سلاح مورد نياز يك فيلم يا سريال مشكلي نداريم و هر زماني كه به سلاح نياز داشتيم در اختيار مجموعه قرار مي‌گيرد در حالي كه در گذشته بايد يك فرآيند طولاني اداري را طي مي‌كرديم تا بتوانيم از سازمان‌هاي نظامي، سلاح اجاره كنيم. گاهي هم براي دريافت سلاح مجبور بوديم فيلمنامه را در اختيارشان قرار دهيم كه بعضا فيلمنامه مورد قبول آنها نبوده و چه‌بسا مجبور مي‌شديم براي دريافت سلاح فيلمنامه را متناسب با سليقه آنها تغيير مي‌داديم. من از مسوولان تقاضا مي‌كنم كه حتما براي ساخت يك شهرك سينمايي براي دهه 50 و 60 از تاريخ معاصر ايران اقدام كنند.

حميد آخوندي از آن دست تهيه‌كنندگاني است كه از دستياري كارگرداني شروع كرده و در بسياري از سريال‌ها به عنوان مشاور نيز در كنار كارگردان حضور دارد. در آن فضاي سرد سوله وي در كنار جواد افشار با دقت بر فرآيند توليد نظارت مي‌كرد و رابطه نزديك و صميمي با عوامل مختلف سريال داشت.

روانكاوي نقش برايم جذاب بود

فرهاد قائميان ازجمله بازيگران توانمندي است كه دير به سينماي ايران معرفي شده. با اين كه در ميانسالي چهره او به مخاطبان معرفي شد، اما با قابليت‌هاي بازيگري خود توانسته بسرعت شايستگي‌هاي خود را نشان دهد. ابتدا كه وارد سوله مي‌شويي فيزيك درشت و گريم متفاوت او با سري طاس و لباس ارتشي كه تن كرده بيش از ديگران او را در معرض ديد قرار مي‌دهد. با اين حال قائميان بسيار بازيگر خوش مشرب و گرم و صميمي‌اي است كه هميشه ارتباط خوبي با اصحاب رسانه دارد. ابتدا به سراغ او مي‌روم تا از نقشش كه حضور پررنگ و محوري در اين قصه دارد، برايمان بگويد.

وي درباره نقشش چنين مي‌گويد: من نقش يك سرگرد به نام جلال خسروي را بازي مي‌كنم كه در مكاني به نام موقعيت با 2 نفر ديگر قرار مي‌گيرد، البته اين موقعيت هم از لحاظ جغرافيايي و هم از حيث رواني ـ عاطفي، نقش مهمي در درام دارد. آنچه براي من جذابيت داشته موقعيت روانشناختي اين شخصيت‌ها در يك شرايط بحراني است تا ما به ازاي تاريخي آنها. ضمن آن كه اين 3 شخصيت اساسا واقعيت تاريخي ندارند، اگرچه در بستر يك اتفاق تاريخي مورد استفاده قرار گرفته‌اند. او كه با كارگردان‌هايي مثل ابراهيم حاتمي‌كيا، اصغر فرهادي، رسول ملاقلي‌پور، احمدرضا تبريزي، احمدرضا درويش، رسول صدرعاملي و... كار كرده تجربه نقش‌آفريني در شخصيت‌هاي متفاوت و چه‌بسا سخت را داشته و يكي از جذابيت نقش سرگرد در لبه آتش به خاطر همين تفاوت و سختي نقش است. قائميان درباره اين نقش مي‌گويد: براي من به عنوان بازيگر چالش داشتن با موقعيت رواني سرگرد جلال خسروي اهميت داشته است. اين كه در شرايط مختلف چه واكنش رفتاري از خودش نشان مي‌دهد. او بايد تصميم بزرگي بگيرد كه در ارتباط با گذشته آنهاست و بسيار تصميم دشواري است. در واقع اين شخصيت يك نقش كليشه‌اي نبود و چون ما به ازاي تاريخي هم نداشت بايد از آموخته‌ها و تجربيات خودم استفاده مي‌كردم و همين، بازي در اين نقش را برايم جذاب مي‌كرد.

افشار: ما تلاش كرديم به گونه‌اي قصه را روايت و پردازش كنيم كه براي هر سطحي از مخاطبان تلويزيون، جذابيت لازم را داشته باشد.

واقعيت اين است كه موقعيت سوله و سكانسي كه من در آن حضور داشتم هم به دليل نوع دكور و نور پردازي و هم ميزانسن و حضور 3 بازيگر خيلي به فضاهاي تئاتري پهلو مي‌زد و به نظرم رسيد كه ممكن است اين فضا و موقعيت خاص روي جنس بازي بازيگران هم تاثير بگذارد و به كار تئاتري نزديك كند، اما قائميان مي‌گويد: شايد فضايي كه الان در اين صحنه مي‌بيني تئاتري به نظر برسد، اما در تصوير تلويزيوني و بستري كه روايت داستان ايجاب مي‌كند اين تصور را القا نمي‌كند كه فضاي كار تئاتري است. يعني نوع دكوپاژ و ميزانسني كه آقاي افشار انتخاب كردند اين حس را تداعي نمي‌كند. در ضمن از لحاظ بازيگري هم من و دوستان ديگر تلاش كرديم به اين فضا نزديك نشويم و جنس و نوع بازي ما به تله‌تئاتر شباهت پيدا نكند. اميدوارم كه بتوانم از پس نقش بربيايم.قائميان يكي از امتيازات اين كار را علاوه بر نگاه متفاوت جواد افشار در كارگرداني و روايت قصه تعامل و همكاري با دو بازيگر ديگر دانسته و مي‌گويد: اين سريال فرصتي ايجاد كرد تا با حسن پورشيرازي و اميرحسين دلاوري يك بده‌بستان خوبي از حيث نمايشي داشته باشم و تجربه جديدي را در سريال تلويزيوني كسب كنيم.

البته اين تعامل در ارتباط نگارنده با حسن پورشيرازي نتيجه‌اي نداشت و حاضر نشد درباره نقش خود صحبت كند. با اين حال او در 164A كه در حال تصويربرداري بود موقعيت دشواري را بازي مي‌كرد. سكانسي كه وي تلاش مي‌كرد با تلاش و تقلاي فراوان دستان بسته خود را از طناب آزاد كند. در آن هواي سرد سوله وي بايد سرماي آبي را كه به صورتش براي نشان دادن تعرق پاشيده مي‌شد تحمل مي‌كرد و در هر برداشت نيز همين عمل تكرار مي‌شد. شمايل او با يك افسر ارتشي تناسب زيادي داشت.

سرباز مرفه در موقعيت

اميرحسين دلاوري كه يكي از فيلم‌هايش به نام نفوذي بر پرده اكران است از بازيگران تئاتري است كه اينجا نقش يكي از اين سه فرد كودتاچي را بازي مي‌كند. دلاوري درباره نقش خود چنين توضيح مي‌دهد: من نقش سربازي به نام مجيد را بازي مي‌كنم كه از طبقه مرفه آن دوره بوده كه بنا به دلايلي كه در داستان مشخص مي‌شود به سربازي مي‌رود و در جريان سربازي و يك رابطه عاطفي درگير اين ماموريت و ماجرايي مي‌شود كه داستان سريال را تشكيل مي‌دهد.

او نيز از همكاري با 2 بازيگر ديگر اين سريال بشدت ابراز رضايت كرده و مي‌گويد: من قبلا با فرهاد قائميان در فيلم مخمصه همبازي بودم و البته از قبل در تئاتر با هم همكاري داشتيم و خيلي خوشحالم كه براي اولين بار در كنار حسن پورشيرازي كسب تجربه مي‌كنم.

تاريخ براي عبرت‌آموزي نه روايت

2 گونه ژانر سينمايي در كارنامه حرفه‌اي جواد افشار بيش از سبك‌هاي ديگر ديده مي‌شود: ژانرهاي تاريخي، وحشت و ماورائي. او كه سال 73 با فيلم تلويزيوني عكس آخر كار خود را آغاز كرد سريال‌هايي مثل خانه مهر، غروب بي‌پايان، سايه سكوت، پول كثيف، روز رفتن، روزهاي زيبا، گل يا پوچ و جابربن حيان را ساخته و فيلم سينمايي او به نام كلبه در ژانر وحشت اثر قابل قبولي بود.

جواد افشار درباره انگيزه خود از كارگرداني سريال لبه آتش مي‌گويد: سريال سي‌امين روز را براي شبكه 2 كارگرداني مي‌كردم كه آقاي آخوندي و جلالي پيشنهاد اين سريال را به من دادند. من هم وقتي متن قصه را خواندم علاقه‌مند شدم اين كار را بسازم. به اين دليل كه در زمينه تاريخ انقلاب اسلامي كار متفاوتي مثل اين سريال ساخته نشده بود. در واقع نوع فيلمنامه و داستان بسيار جديد و مدرن است. ضمن اين كه به لايه‌هاي شخصيت‌هاي وقايع انقلاب در سال 57 مي‌پردازد. به عبارت ديگر ايجاد يك موقعيت دراماتيك براي پرداخت به شخصيت‌ها در آن دوره تاريخي است كه در واقع واكنش آدم‌ها در شرايط خاص را روايت مي‌كند كه نوعي روانشناختي كاراكترها در آن برجسته است.

او تاريخ را يكي از علائق و دغدغه‌هاي جدي خود مي‌داند، اما نه صرفا براي دانستن كه براي عبرت گرفتن از آن و به همين دليل از ساخت اين سريال استقبال مي‌كند. درباره چگونگي اين درس‌آموزي از تاريخ نيز افشار به نكته جالبي اشاره مي‌كند: نمي‌توان از شيوه مستقيم و به شكل اندرز و نصيحت از حكايت‌هاي تاريخي براي عبرت گرفتن استفاده كرد و مخاطبان در برابر اين رويكرد مقاومت مي‌كنند. لذا ما تلاش كرديم اين آموزه‌هاي تاريخي در لايه‌هاي پنهان و موقعيت‌هاي دراماتيكي كار نهفته باشد و به واسطه روايت داستان به مخاطب منتقل شود.جواد افشار درباره تمهيداتي كه براي جذب مخاطب لبه آتش انديشيده است، مي‌گويد: ما تلاش كرديم به گونه‌اي قصه را روايت و پردازش كنيم كه براي هر سطحي از مخاطبان تلويزيون، تماشاي سريال جذابيت لازم را داشته باشد. يعني اگر مخاطبي هم كه درباره وقايع تاريخي قصه شناخت كافي نداشته باشد اطلاعات لازم در لابه‌لاي قصه به او داده خواهد شد. ضمن اين كه در بستر اين موقعيت تاريخي به روانكاوي شخصيت‌هايي مي‌پردازيم كه قابل تعميم به هر موقعيت انساني ديگري هم هستند. ما در اين سريال نشان مي‌دهيم كه چگونه شرايط بيروني و تاريخي بر انسان‌ها تاثير گذاشته و آنها را دستخوش چه تغيير و تحولاتي مي‌كند. ايجاد اين موقعيت ظرفيت بالايي از بازيگري را طلب مي‌كرد و به نظر من بازيگراني كه براي ايفاي اين نقش‌ها انتخاب شدند خوشبختانه از توان خوبي براي پردازش و بازنمايي نقش برخوردارند.

سريال لبه آتش برخلاف بسياري از سريال‌هاي تاريخي، بازيگران كمي دارد و بيشترين حجم بازي به همين 3 بازيگري كه به آنها اشاره كرديم، مربوط مي‌شود. افشار اما اين ويژگي را يك امتياز براي خود مي‌داند و مي‌گويد: اين كم بازيگر بودن براي من امتياز خوبي بود به اين لحاظ كه مي‌توانيم از توانايي بازيگران و ظرفيت دراماتيكي قصه بيشتر و بهتر استفاده كنيم.

برداشت آخر

اگرچه بيش از 3 دهه از قصه اين سريال در تقويم تاريخ مي‌گذرد، اما درس‌هاي تاريخي، زمان‌بردار نيست و بازنمايي آن در بستر يك ساختار بصري ـ دراماتيك چه‌بسا تاثيري بيش از تورق كتاب تاريخي باشد. حال بايد منتظر بود تا لبه آتش برصفحه تلويزيون نمايان شود تا درباره قدرت اين تصوير بهتر قضاوت كرد. لبه آتش را مهدي سجاده‌چي به نگارش درآورده و قرار است در 15 قسمت 45 دقيقه‌اي از شبكه اول سيما به نمايش درآيد؛ نمايش گوشه‌اي از تاريخ با روايتي روانكاوانه.

سيدرضا صائمي / جام جم

انيميشن "در قلب کبودان" به کارگرداني علي بانگين و تهيه کنندگي كيوان ميراهل يكان در 13 قسمت 11 دقيقه اي به همت صدا و سيماي مرکز اروميه توليد مي شود.

كيوان ميراهل يكان در گفتگو با سايت معاونت امور مجلس و استانهاي صدا و سيما با اعلام اينکه اين مجموعه آخرين مراحل پيش توليد خود را پشت سر مي گذارد ابراز داشت: انيميشن در قلب کبودان 6 ماه پيش توليد داشت که از ابتداي ماه آينده مراحل توليد آن آغاز خواهد شد.

وي در خصوص داستان اين انيميشن گفت: در جزيره ي کبودان فلامينگوها در تالاب شمالي و پليکان ها در تالاب جنوبي زندگي مي کنند. در کوچ درناها که توقف کوتاهي در جزيره دارند بال يکي از جوجه ها به اسم کبود توسط عقابي آسيب مي بيند و از گروه که به طرف سرزمين هاي شمالي مي روند باز مي ماند.

ميراهل يكان افزود: او مجبور است تا بازگشت درناها در فصل سرما نزد قوي سفيدي بماند. در اين مدت او به کمک و راهنمايي قوي سپيد سعي مي کند اختلافات بين پليکان ها و فلامينگوها را حل کند.

ميراهل يكان  با بيان اينکه در هر قسمت موضوعي براي مجادلة اين دو گروه پيش مي آيد، اظهار داشت: در اين انيميشن کبود با هدايت قوي سپيد مجادله دو گروه را حل مي کند و سرانجام تمام پرندگان جزيره با هم دوست و متحد مي شوند و دشمن را کنار مي گذارند. کبود هم با بازگشت خانواده ي خود جزيره را ترک مي کند تا بهار سال آينده دوباره به ديدن دوستان خود باز گردد .

وي در پايان ابراز اميدواري کرد تا پايان  مهر ماه 1390 اين مجموعه آماده پخش شود.

عوامل انيميشن  درقلب کبودان: نويسنده وكارگردان : علي بانگين ، انيماتور: مهدي خاقان قره باغ- احد عباسي – ساسان رمضاني، ريگ – رندر و مدل سازي شخصيت و کامپوزيت : کيوان ميراهل يکان، ديزاين و کانسپنت:  مهدي موحد، لي اوت: علي بانگين، استوري بورد: مهدي خاقان قره باغ.

فيلم تلويزيوني دژ سوق به کارگرداني مجيد پرهيز و تهيه کنندگي شهرام فتاحيان كه در شبکه استاني دنا توليد شده به مراحل پايان نزديك مي شود.

به گزارش جام جم آنلاين، مجيد پرهيز در گفتگو با سايت معاونت امور مجلس و استانهاي صدا و سيما گفت: کار توليد اين تله فيلم از 27 مرداد ماه امسال در روستاي ديدني کريک آغاز شده و بعد از گذشت حدود 5 ماه مراحل پاياني خود را مي گذراند.

وي افزود : اين تله فيلم 98 سکانس ،1360پلان داشت که 60 ساعت  به طور مجزا در مورد موسيقي آن تحقيق شده است.

پرهيز با بيان اينکه در اين مجموعه 6آيتم متفاوت موسيقي محلي استفاده شده است ، اظهار داشت: ترکيب موسيقي محلي با مدرن از جمله ويژگي هاي اين تله فيلم است

شهرام فتاحيان ضمن اشاره به اينکه پيش توليد اين مجموعه حدود 35 روز طول کشيده است، گفت:در سكانسهاي اصلي اين اثر بيش از 3  هزار نفر بازيگر اصلي و سياهي لشكر ايفاي نقش مي كنند

وي ادامه داد: اين تله فيلم 90 دقيقه اي داراي موضوعي اجتماعي و سياسي است كه گوشه هايي از  رويدادهاي سياسي قبل از انقلاب و نقش و مبارزات مردم استان در شكل گيري انقلاب  اسلامي را به تصوير مي كشد.

فتاحيان ابراز داشت: لوكيشن اين تله فيلم در مناطقي از شهرستان هاي دنا و كهگيلويه بود كه 60 نفر از  هنرمندان كشوري و استاني كار توليد آن را به عهده داشتند.

وي ادامه داد: فيلم نامه اين تله فيلم برگرفته از رويدادهاي سياسي است كه در سال هاي 56 و 57 در منطقه سوق رخ داده است داستان از آن قرار است كه مردم روستاي سوق در حمايت از ديدگاههاي مراجع ديني بخصوص  امام خميني(ره) مبني بر ملي شدن صنعت نفت و همچنين در اعتراض به يغما بردن منابع  نفت و گاز كشور دست به تظاهرات مي زنند رهبري اين گروه را فردي روحاني بنام آقاي مرتضي سوقي بر عهده داشت و با حمله به ايستگاه بزرگ گازي در منطقه لنده رعب و وحشت،در دل رژيم پهلوي ايجاد مي كنند استاندار وقت خوزستان در رأس يگان نظامي براي سركوبي تظاهرات و دستگيري عوامل به  منطقه لشكركشي مي كنند

فتاحيان تصريح کرد: درگيري شديدي بين مردم و قواي نظامي رخ مي دهد وگروهي از روستائيان در تنگه اي  حوالي شهر سوق استاندار خوزستان را دستگير مي كنند اين حادثه در آستانه مراسم بهره برداري از خط انتقال گاز ايران به شوروي سابق صورت گرفت. ساواك در چنين شرايطي اقدام به بمب گذاري در ايستگاه پمپاژ گاز در حاشيه  روستاي دژ سوق مي كند تا گناه اين اقدام را به گردن روستائيان و مبارزان انقلابي  بياندازد پس از اين وقايع رژيم اقدام به سركوبي مبارزان مي كند.

تعدادي از عواملي كه در ساخت فيلم همكاري دارند، عبارتند از: كارگردان و نويسنده: سيدمجيد پرهيز/تهيه‌كننده: سيدشهرام فتاحيان/‌ مدير تصويربرداري: هاشم گرامي/‌ صدابردار: اصغر آبگون/‌ طراح صحنه و لباس: هومن معصومي/‌ طراح گريم: حسين صالحيان/، مدير توليد: ابراهيم گرامي و‌ عكاس: مهدي غلامي/ بازيگران: روناك يونسي، فرهاد جم، جمشيد جهانزاده، صدرالدين حجازي، محمد برسوزيان، سيديونس آب‌سالان، احمد علامه دهر، كورش شمس، بتول راستگويان، اكبر آيين، امير نوروزي، هاله ميرهادي و ...

سريال " ستايش " از 29 دي پنجشنبه ها از کانال هاي اروپا ، آمريکا و آسيا براي ايرانيان مقيم خارج از کشور و ساير فارسي زبانان شبكه جهاني جام جم پخش مي‌شود.

به گزارش جام جم آنلاين به نقل از روابط عمومي شبكه جهاني جام جم، سريال "ستايش " پنجشنبه ها ساعت 19:30 اروپاي مرکزي / 19:30 مرکز آمريکا - 18:00 لس آنجلس/ 19:30 کوالالامپور روي آنتن خواهد رفت.

بازيگران : داريوش ارجمند، محمود عزيزي ، نرگس محمدي، مهدي سلوكي ، زهرا سعيدي، مهدي پاكدل، رامين كبريتي، سيما تيرانداز، شيوا خنياگر و...

خلاصه سريال : ستايش داستان دو پدر را بازگو مي‌كند. حشمت فردوس و محمود نادري پدراني هستند كه تمام اميدشان را به آينده پسرانشان بسته‌اند تا شايد آرزوي ديرينه‌شان به بار بنشيند.حشمت فردوس‌ بقاي نظامي را كه ريخته است مي‌خواهد و محمود نادري ادامه اعتقاداتش را خواستار است. اما در عمل اتفاقات ديگري مي‌افتد.

فيلم هاي سينمايي پرستار،تفاخر ،قرباني و خانه به خانه در روزهاي پنجشنبه و جمعه 30 دي و اول بهمن از شبكه جهاني جام جم براي مخاطبان اروپا ، آمريکا و آسيا پخش مي شوند.

به گزارش جام جم آنلاين به نقل از روابط عمومي شبكه جهاني جام جم، فيلم سينمايي "پرستار " پنجشنبه 30 دي/ 20 ژانويه ساعت 03:15 اروپاي مرکزي / 03:15مرکز آمريکا-01:45 لس آنجلس / 03:15 کوالالامپور پخش مي شود.

بازيگران : نيكو خردمند،آنته فقيه نصيري،امين زندگاني،شيدا ابراهيمي،عباس موسوي،يحيي آذرنوش و زهره حميدي و...

خلاصه فيلم : داستان در مورد پرستاري است كه نامزد كرده و هر زمان كه وقت دقيق عروسي را مشخص مي‌كنند به دليل كارهاي اورژانسي بيمارستان اين مراسم به هم مي‌خورد به طوري كه خانواده‌ها با هم دچار مشكل مي‌شوند.

فيلم سينمايي " تفاخر" پنجشنبه 30 دي / 20 ژانويه ساعت 21:55 اروپاي مرکزي / 21:55 مرکز آمريکا- 20:25 لس آنجلس /21:55 کوالالامپور روي آنتن مي رود.

بازيگران : محمد عمراني،کيميا بابائيان، مهدي اميني خواه،رزيتا حفيظ،مليحه ارسلان،بهروز خوش فطرت و...

خلاصه فيلم : ماجراي فرد خيري را روايت مي‌کند که معمولاً کارهايش را بزرگ جلوه مي دهد و...

فيلم سينمايي " قرباني" جمعه 01 بهمن/ 21 ژانويه ساعت 03:15 اروپاي مرکزي / 03:15مرکز آمريکا-01:45 لس آنجلس / 03:15 کوالالامپور پخش خواهد شد.

بازيگران : آتنه فقيه نصيري،اردلان شجاع کاوه،پرديس افکاري و...

خلاصه فيلم : سيمين و سعيد دو افسر پليس قرار است با هم ازدواج کنند ،به ناگاه نامه اي به دست سيمين مي رسد که مي گويد سعيد ايدز دارد. سيمين به دنبال کشف حقيقت مي رود و متوجه مي شود سر شاخه پخش مواد مخدر در حوزه آنها زني به نام بهاره است و بهاره همان زني است که نامه را نوشته و اقرار مي کند که ...

فيلم سينمايي " خانه به خانه " جمعه 1 بهمن / 21 ژانويه ساعت 21:55 اروپاي مرکزي / 21:55 مرکز آمريکا- 20:25 لس آنجلس /21:55 کوالالامپور روي آنتن خواهد رفت.

بازيگران : سياوش خيرابي،رضا ناجي،سميرا ذکايي و...

خلاصه فيلم : جواني کيف پر از پولي را مي دزدد،به خاطر رسيدن پليس به محل سرقت مجبور مي شود،کيف پول را داخل وانت حامل اسباب و اثاثيه منزل خانواده اي که صاحب اصلي پول هستند،جاسازي کند... 

فيلم‌هاي سينمايي و تلويزيوني «صعود از كي 2»،« مسافران»،« شيفت شب »،« قطار قديمي شماره 587 »،« محبوس شدگان »،«عليه امپراطور»،« شاگردان شائولين»،« افتخارمي‌کنم هندي هستم»،« کاديلاک سياه»،« شوگر »،« در آينه »،« مسافران فضا»،« به رسم خنده هاي گذشته »،« محبت ، ميراث بي پايان زندگي » و « داور قاطع است» پنجشنبه و جمعـه 30 دي و 1 بهمن ماه ازشبکه‌هـاي يک ، دو، سه ، چهار، تهــران و سيماي استان ها پـخش مي‌شـود.

شـبـکـه يــک

فيلم «صعود از كي 2» پنجشنبه 30 دي ماه به کارگرداني فرانك رودن محصول سال 1991 آمريکا  پنجشنبه 30 دي ماه ساعت 22 از شبکه يک  سيما روي آنتن مي رود .

درخلاصه داستان فيلم دو كوهنورد در يك صعود دشوار با گروهي از كوهنوردان آشنا مي شود، تبحر آنها در صعود از كوه باعث مي شود تا از آنها براي صعود به ارتفاعات كوه «كي 2» دعوت شوند.در طي صعود به قله «كي 2» اعضاي گروه دچار حادثه مي شوند.

فيلم تلويزيوني « شيفت شب» به کارگرداني مهدي کرم پور و تهيه کنندگي عليرضا رئيسيان جمعه 1 بهمن ماه ساعت 15:30 ازشبکه يک سيما روي آنتن مي رود .

داستان فيلم ازاين قراراست که : "حميد افضلي" ازماموران نيروي انتظامي است که در شيفت شب کارمي کند،اما به تازگي دچاراختلالات روحي شده است . زيرا او مرتباً مردي را که خلافکار است درتعقيب خود مي بيند ، ولي فرصت دستگير کردن آن مرد به او داده نمي شود! ازطرفي"پرستو"همسرحميد مدتي است درخواب مي بيند که حميد يک شب درهنگام ماموريت، مردي را خواهد کشت و ازاين بابت بسيارنگران است و ازهمسرش مي خواهد که شيفت شب را قبول نکند.
بابک حميديان ، ساره بيات و سيامک صفري درفيلم تلويزيوني « شيفت شب » محصول مرکزسيما فيلم بازي کرده اند .

شـبـکـه دو

فيلم سينمايي « قطار قديمي شماره 587 » جمعه 1بهمن ماه ساعت 17:45 ازشبکـه دو سيما پخش مي‌شـود.

فيلم سينمايي « قطارقديمي شماره 587 » درباره بچه‏هايي است که با کمک يکديگريک قطار قديمي را از خطرنابودي نجات مي‏دهند. در يک روز آفتابي، «الکس» و دوستانش ماشين‏هاي دست‏سازخود را به بالاي طولاني‏ترين و سراشيب‏ترين تپه حومه شهرمي‏برند و براي يک مسابقه آماده مي‏شوند.
ران بورنز، نيکلاس آبيل و آريا دنه بيکر درفيلم سينمايي « قطارقديمي شماره 587 » به کارگرداني و تهيه کنندگي دن هال به ايفاي نقش پرداختند.

فيلم سينمايي « محبوس شدگان » به کارگرداني رکس پينو و تهيه کنندگي ديل بردلي و گرند بردلي جمعه 1بهمن ماه ساعت 23 ازشبکـه دو سيما روي آنتن مي رود.

اين فيلم داستان معدنچيان معدني است که درشهرکوچکي به نام کرامپتون واقع شده است. يک روزکاري براثراشتباه جکمن، يکي از معدنچيان و دستوربه حفاري نقطه نا امني ازمعدن، يکي از ديوارها درحين حفاري به آب برخورد کرده و آب تمام معدن را فرا مي گيرد. رئيس بوگن متوجه اضطراري بودن شرايط شده و به همه دستور تخليه آنجا را مي دهد ولي خود براي نجات پسر و دو نفر ديگر به داخل معدن برمي گردد.
مي مي رجرز،تدشاکل فورد، براس آلپرس وپائول گيتين درفـيـلـم سينمايي « محبوس شدگان » محصول سال 2003 کشورهاي آمريکا و نيوزلند به ايفاي نقش پرداختند .

شـبـکـه  ســه

پنجشنبه 30 دي ماه ساعت 10:30 فيلم سينمايي « عليه امپراطور » محصول سال 1995چين ازشبکه سه سيما روي آنتن مي رود.

دراين فيلم خواهيد ديد: در قرن دوازدهم در منطقه پرهياهوي درزمان امپراطوري خوي جونگ ازسلسله سونگ 108 زن و مرد قهرمان درکوههاي ليانگ چن درچين دورهم جمع مي شوند و براي برقراري عدالت و مبارزه با فساد و حکومت تلاش مي کنند و فنون اين 108 قهرمان تا 500 سال با فرهنگ مردم چين عجين مي شود و هنوزهم درچين تدريس مي شود.
تانگ جين ، ليو جيا ليانگ و چن چونگ درفيلم سينمايي « عليه امپراطور» به کارگرداني چانگ چن بازي کرده اند .

پنجشنبه 30 دي ماه ساعت 15:30 فيلم سينمايي « شاگردان شائولين» ازشبکه سه سيما پخش خواهد شد.

درخلاصه داستان فيلم آمده : جواني که به اتفاق چند تن ديگر در سي و ششمين تالار شائولين آموزش مي بينند ازطرف فرماندار که قصد دارد، معبد شائـولين را نابود کند. دعوت به جشني تشـريفاتي مي شوند، جوان و دوستانـش ازنقشه شوم فرمـانداربا خبرمي شوند و به کمک مربي تمام افراد فرماندار از بين مي برند و نمي گذارند معبد شائولين نابود شود.
فيلم سينمايي « شاگردان شائولين » محصول کشور هنگ کنگ درسال 1985 ساخته شده است.

پنجشنبه 30 دي ماه ساعت20 فيلم سينمايي « افتخارمي کنم هندي هستم» محصول سال 2004 هند به کارگرداني پوند سيرا ازشبکه سه سيما پخش مي شود.

« افتخارمي کنم هندي هستم» داستان يک هندي است که براي يک مراسم عروسي خانوادگي به لندن سفرمي کند و درآنجا متوجه مي شود که خانواده اش با ترس ازانگليسي‌هاي نژادپرست زندگي مي کنند و درمي يابد که بايد وارد اين ماجرا شود و شرايط را بهبود بخشد.

فيلم سينمايي « کاديلاک سياه» جمعه 1 بهمن ماه ساعت 10:30از شبکـه سه سيما پخش مي شــود .

درخلاصه داستان فيلم آمده : چند جوان براي تفريح به رستوراني خارج ازشهرمي روند و باعث درگيري مي شوند و يک جوان را به شدت کتک مي زنند و ازآنجا فرارمي کنند . درميان راه يک پليس را سوارمي کنند. کاديلاک سياهي آنها را تعقيب مي کند و قصد ازبين بردن آنها را دارد.
فيلم سينمايي « کاديلاک سياه » به کارگرداني جان مورلاوسکي محصول سال 2001 آمريکا مي باشد.

فيلم سينمايي « شوگر» با بازي آلجنيس پريزسوتو و رايني يل روفينو جمعه 1 بهمن ساعت 14:15 ازشبکه سه سيما پخش مي شود.

درخلاصه داستان فيلم آمده : «ميگل» يک بازيکن آماتور بيس‏بال و اهل جمهوري دومينيکن است. او مانند هرجوان ديگري آرزو دارد که روزي وارد ليگ‏هاي حرفه‏اي بيس‏بال آمريکا شود. بالاخره دراثرتلاش خود موفق مي‏شود نظر چند مربي آمريکايي را جلب کند و وارد يک تيم در ليگ فرعي بيس‏بال آمريکا شود. او در ابتدا خوب اوج مي‏گيرد ،اما مشکلاتي مانند دوري از وطن، نامزد و خانواده، غربت درشهرغريب، بلد نبودن زبان انگليسي و... آرام آرام بر روحيه او تاثير مي‏گذارند و باعث مي‏شوند که او در کارش افت کند.
آنا بودن درسال 2008فيلم سينمايي« شوگر» محصول کشورآمريکا را کارگرداني کرده است .

شـبـکـه چـهــار

فيلم سينمايي « در آينه» به کارگرداني سونگ هو کيم و با بازي گي تايو، هاي ناکيم و ميونگ مين کيم محصول سال 2003 کره پنجشنبه 30 دي ماه ساعت 15:40 ازشبکه چهارسيما پخش مي شود.

درخلاصه داستان فيلم مي بينيم : فروشگاه بزرگي که سال قبل براثريک آتش سوزي مشکوک از بين رفته، پس ازتعميردرآستانه ي بازگشايي است. اما ناگهان دو نفرازکارکنان اين فروشگاه به قتل مي رسند. قاتل يا قاتلين هيچ ردي ازخود به جا نگذاشته اند. حتي بين کارکنان فروشگاه اين تصور وجود دارد که شبها دراين فروشگاه اتفاقات و صداهاي عجيبي شنيده مي شود و اين افراد توسط تصوير خود در آينه کشته شده اند.

فيلم سينمايي « مسافران فضا» جمعه 1بهمن ماه ساعت 20:30 درقالب برنامه " سينما 4" از شبکه چهارسيما پخش خواهد شد .

دراين فيلم خواهيد ديد : يک گروه جوان که بسيارتحت تاثيرانيميشن ژاپني «مسافران فضا» قراردارند . اقدام به گروگانگيري دربانک کاسمو مي کنند و ازپليس مقدارزيادي پول طلب مي کنند. آنها قصد دارند به مکاني شبيه زيبا بروند که دريک کارت پستال ديده اند. اعضاي گروه نقش هايي را طبق انيميشن مذکوربرعهده مي گيرند.
تاکه شي کانه شيرو و ري فوکاتسودرفيلم سينمايي « مسافران فضا » به کارگرداني کاتسويوکي ماتاهيرو محصول سال 2000 ژاپن به ايفاي نقش پرداختند .

شـبـکـه تـهـران

فيلم سينمايي « به رسم خنده هاي گذشته » به کارگرداني جياني آملي يو 30 دقيقه بامداد  روزجمعه 1بهمن ماه ازشبکه تهـران پخش مي‌شـود .

درخلاصه داستان فيلم آمده : جيواني و پيترو دو  برادرند كه به هم علاقه فراواني دارند. پيترو براي درس خواندن به يك شهر ديگر رفته و پس از چندي جيواني هم براي كار به آنجا مي رود. جيواني دركارش پيشرفت مي كند او درآمدش را صرف تحصيل پيترو و خانواده اش مي كند . پيترو به كاركردن علاقه نشان مي دهد كه جيواني نمي پذيرد و از او مي خواهد كه فقط به درس خواندن فكر كند.
فرانچسکو جيوفريدا، انريکو لوورسو و روزايا دنزي درفيلم سينمايي « به رسم خنده هاي گذشته » محصول سال  1998کشورايتاليا در ژانر درام بازي  کرده انـد .

فيلم سينمايي « محبت ميراث بي پايان زندگي» به کارگرداني مارك گريفيث جمعه 1بهمن ماه ساعت 13:30 از شبکه تهـران پخش مي‌شـود .

درخلاصه داستان فيلم آمده : کلانتر در يک حادثه کشته مي شود و ميسي، همسر و اد، (فرزند او) از آنجايي که کس ديگري را در شهر ندارند، تصميم مي گيرند به نزد پدر و مادر ميسي بروند و زندگي خود را در آنجا ادامه دهند. در اوايل ورود ميسي و اد به شهر، آنها متوجه مي شوند که سرپرستي عده اي ازکودکان بي سرپرست به خيرين واگذار مي شود.
ارين كوترل ، ديل ميد كيف و ويكتوربراون درفيلم سينمايي « محبت ميراث بي پايان زندگي » محصول سال  2007 کشورآمريکا در ژانر درام بازي کرده انـد .

سـيـمـاي اسـتـان هـا

فيلم تلويزيوني « داور قاطع است» جمعه 1 بهمن ماه ساعت 30/13 ازسيماي استان‌ها پخش مي شود.

درخلاصه داستان فيلم مي بينيم : بهادربه نقل خاطرات خود مي پردازد. اين که چگونه به دنيا آمده و به رشته فوتبال و شغل داوري علاقه پيدا کرده است او در اين مسيربه موانعي سخت اشاره مي کند .
کيوان صباغ، احمد فخر و جواد احمدي درفيلم تلويزيوني « داور قاطع است»  به کارگرداني سعيد توکلي فر و تهيه کنندگي مهدي شريفي به عنوان بازيگران اصلي به ايفاي نقش پرداختند.