گيدو وستروله وزير امور خارجه آلمان روز چهارشنبه اعلام كرد، خروج نظاميان اين كشور از افغانستان از پايان سال جاري ميلادي آغاز مي شود و از برنامه هاي دولت است.

به گزارش ايرنا، روزنامه آلماني زبان «فوكوس» روز چهارشنبه با اعلام اين خبر ، افزود: وستروله در گفت وگو با تلويزيون «زد.دي.اف» ضمن تاكيد بر اين نكته گفت، به دولت افغانستان اين اطمينان را مي دهيم كه خروج سربازان آلماني از ايالت «قندوز» طي يك جدول زمان بندي شده صورت گيرد.

وي افزود: بدين منظور هيچ فشاري بر افغانستان وارد نخواهد شد و خروج نيروها به تدريج تا سال 2014 بطور كامل صورت خواهد گرفت بنابراين تا آن زمان مسووليت امنيت اين كشور بر عهده سربازان سازمان پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) خواهد بود.

وستروله با بيان اينكه آلمان قصد ندارد بيشتر از اين در هندوكش بماند، اضافه كرد: مايل نيستيم بيشتر ازهم پيمانان خود در اين منطقه حضور داشته باشيم. آغاز خروج نيروها هم زماني صورت مي پذيرد كه وضعيت امنيتي منطقه اجازه دهد.

وستروله با اشاره به سربازان كشته شده سال گذشته در افغانستان گفت:از نظر ما اين افراد نمرده اند ، آنها با مرگشان مانع وقوع حملات تروريستي در آلمان شدند ماموريت سربازان آلماني در افغانستان تضمين كننده آزادي و امنيت ماست.

وزير امور خارجه آلمان با بيان اينكه راه حل نظامي در افغانستان موثر نيست، بر مذاكره و گفت وگو تاكيد كرد.

كابينه دولت آلمان به رياست آنگلا مركل صدراعظم آلمان امروز درباره ماموريت در افغانستان تصميم گيري مي كند، پس از اين جلسه خروج سربازان اين كشور تا پايان سال 2011 از افغانستان قطعي خواهد شد البته در صورتي كه شرايط مهيا باشد.

يك روزنامه صهيونيستي در گزارشي از فلج شدن روند صادرات محموله‌هاي نظامي رژيم صهيونيستي ، در پي اعتصاب كارمندان وزارت خارجه اين رژيم خبر داد.

به گزارش فارس، روزنامه صهيونيستي هاآرتص در گزارشي نوشت كه اعتصاب ها و اعتراضات كارمندان وزارت خارجه اسرائيل در روزهاي اخير موجب توقف صادرات محصولات امنيتي اسرائيل شده است و مشكلات زيادي را براي تل‌آويو ايجاد كرده است.

در ادامه اين گزارش آمده است كه از جمله مشكلات ايجاد شده براي تل‌آويو، توقف ارسال قطعات هواپيمايي اسرائيل براي ارتش تركيه است كه 19 روز است در فرودگاه بن‌گوريون بدون هيچ برنامه‌اي باقي مانده است. اين در حالي است كه قرار بود، يك محموله امنيتي از طريق هوايي به تركيه برده شود. اين موضوع از يك هفته پيش از طرف صنايع هوايي به وزارت خارجه اسرائيل اعلام شده است، اما تا كنون هيچ پاسخي براي اين موضوع دريافت نشده است.

بر اساس اين گزارش، اين اعتصاب و در نتيجه تاخير در ارسال قطعات لازم به تركيه در موعد مقرر آن بر تيرگي روابط ميان تل‌آويو و آنكارا مي‌افزايد.

كارمندان وزارت امور خارجه رژيم صهيونيستي براي دومين هفته پياپي است كه به دستمزدهاي خود اعتراض مي‌كنند.

هفته پيش ، كارمندان وزارت امور خارجه رژيم‌صهيونيستي در اقدامي هماهنگ با پيراهن‌هاي مشكي بر سر كار حاضر شدند كه بر روي آن نوشته شده بود «من يك ديپلمات فقير هستم».

در پي اين شرايط، وزارت امور خارجه رژيم‌صهيونيستي تبادل تلگراف از جمله پيام‌هاي محرمانه با هيئت‌هاي سياسي اسرائيل در سراسر جهان را به حالت تعليق در آورده است.

حمله انتحاري روز چهارشنبه به يك دستگاه خودرو حامل نيروهاي دولتي افغانستان در غرب شهر كابل ، دو كشته و چندين زخمي برجاگذاشت.

به گزارش ايرنا ، بنا بر اعلام فرماندهي پليس كابل، انتحاركننده راكب يك دستگاه موتورسيكلت بود كه خودرو نيروهاي دولتي را هدف حمله قرار داد و خود نيز در دم كشته شد.

يكي از مسوولان بيمارستان ابن سيناي كابل به خبرنگاران گفته است تاكنون شش زخمي به اين مركز بهداشتي و درماني انتقال يافتند.

آخرين حمله انتحاري به نيروهاي دولتي افغانستان حدود سه هفته در شرق شهر كابل رخ داد كه در اين رويداد پنج نفر از نظاميان افغان كشته و 9 نفر هم زخمي شدند.

جواني که با شليک گلوله در ايالت آريزونا 6 نفر را به قتل رساند و 13 نفر، از جمله يک نماينده حزب دموکرات را زخمي کرد، فردي روان‌پريش خوانده شده است. اما تکرار چنين حوادثي از سستي پايه‌هاي مداراي سياسي در آمريکا خبر مي‌دهد.

در گزارش مقامات پليس از "اقدام فردي يک آدم رواني" سخن رفته است. اما اين ديدگاه براي توجيه اقدام قهرآميز يک جوان 22 ساله کافي نيست و ضرورت دارد به شرايط اجتماعي بروز چنين حوادثي توجه کرد. واقعيت اين است که گفتمان سياسي در ايالات متحده از چندين سال پيش به تعصب و نفرت آلوده شده است.

در دهه 1960 تعصب نژادي آمريکا را به آستانه‌ جنگ داخلي کشانده بود. باندهاي کوکلوکس‌کلان هر روز در گوشه‌اي به سياه‌پوستان و مدافعان حقوق آنان حمله مي‌کردند. اين خشونت ها سرانجام به قتل مارتين لوتر کينگ، مدافع فعال حقوق اقليت‌ها، منتهي شد.

ترور جان اف کندي، رئيس جمهوري و برادرش سناتور رابرت کندي نيز تنها در بستر فضايي قابل‌توضيح است، که در آن پايه‌هاي مداراجويي بي‌نهايت سست شده باشد.

با گذشت چهار دهه از آن روزگار، آمريکا بار ديگر در چنبره تعصب و نابردباري گرفتار است. فرياد خشم و نفرت از تمام بلندگوهاي رسمي و غيررسمي، فضاي خصوصي و حوزه عمومي، به آسمان بلند است.

وحدت نيروهاي افراطي

از سال 2008 و با پيروزي باراک اوباما، سياه‌پوستي از حزب دموکرات، در انتخابات رياست جمهوري، تمام اردوي متعصبان افراطي با خشم و نفرتي روزافزون کنار هم قرار گرفتند. اين تحرکات در ايالت‌هاي جنوبي آمريکا آشکارتر است.

در ايالت آريزونا در امتداد مرز مکزيک، اهالي راست‌گرا با تشکيل باندهايي بيرحم و خشن "مرزباني" را در دست خود گرفته، از ورود مهاجران غيرقانوني به کشور جلوگيري مي‌کنند. در اين ايالت خشم و خشونت بيداد مي‌کند. در فضايي که حرمت انساني و موازين حقوق بشر هيچ ارزشي نداشته باشد، طبيعي است که سياستمداران حزب دموکرات هم نمي‌توانند از جان خود ايمن باشند.

اما نبايد گمان برد که تنها دارو دسته‌هاي پراکنده و محافل واپس‌گرا به فضاي تعصب سياسي دامن مي‌زنند. جرج بوش، رئيس جمهور پيشين و دستيار او ديک چني نيز از نفرت و تعرض مخالفان سرسخت حمله آمريکا به عراق در امان نبوده‌اند. واقعيت اين است که افراط و تعصب در تمام عرصه‌هاي زندگي سياسي آمريکا شدت گرفته است.

بحث و گفت‌وگوي سياسي در بسياري از محفل و رسانه‌ها به حملات لفظي بدل شده است. دشنام‌گويي و شعارهاي تعصب‌آميز هم در فضاي مجازي جاري است و هم در تريبون‌هاي سياسي. کافي است به تبليغات جنبش راستگراي افراطي تي پارتي و سخنراني‌هاي ستاره‌ آنها سارا پيلين گوش بدهيم.

گلوله‌هايي که در ايالت آريزونا به سوي خانم گابريل گيفوردز، نماينده حزب دموکرات در کنگره و چند نفر ديگر شليک شد، بي‌ترديد آمريکا را به سکوت و حيرت فرو برده است. اما بعيد مي‌نمايد که اين رويداد غم‌انگيز بتواند در دگرگون ساختن فرهنگ سياسي در اين کشور مؤثر باشد.

دويچه وله

جنگ داخلي شمال و جنوب سودان، طولاني‌ترين جنگ داخلي در قاره آفريقا بود كه از سال 1955 شروع شد. جنگ نخست كه براي رسيدن به قدرت بين اين دو منطقه به وقوع پيوست، تا سال 1972 ادامه داشت.

طي اين 17 سال درگيري ‌ حدود 500 ‌ هزار نفر كشته شدند. پس از آن‌كه توافق انجام گرفته نتوانست تنش‌هاي بين دو طرف را به طور كامل از بين‌ببرد، آتش درگيري‌ها بار ديگر در سال 1983 شعله‌ور شد. تنها توافق صلح سال 2005 بود كه به اين نزاع‌ها پايان داد و توافق شد ‌ طي يك همه‌پرسي در 9 ژانويه سال 2011، جنوبي‌ها در مورد جدايي يا وحدت با شمال در يك همه‌پرسي شركت كنند.

موضوعات وابسته به همه‌پرسي

بعضي از موضوعات وجود دارند كه آينده آنها بستگي به نتايج همه‌پرسي دارد كه عبارتند از:

تعيين مرزهاي شمال و جنوب: به رغم سال‌ها درگيري و گزارش‌هاي تخصصي، هنوز 2 حزب اصلي شمال و جنوب در مورد 20 درصد از مرزهاي مشترك خود به توافق نرسيده‌اند.

منطقه مورد مناقشه آبيه: منطقه نفتخيزي در جنوب كه 2 طرف توافق كردند سرنوشت مالكيت آن طي همه‌پرسي مشخص شود.

تقسيم درآمد‌هاي نفتي: چگونگي تقسيم درآمد‌هاي ناشي از نفت از ديگر موضوعاتي است كه هنوز به توافق طرفين نرسيده است. 45 درصد از درآمدهاي دولت در شمال و بيش از 98 از درآمدهاي جنوب از طريق نفت‌خام تامين مي‌شود. بسياري از منابع نفتي در جنوب قرار دارند، اما تنها راه رسيدن آنها به بازارهاي جهاني عبور از پالايشگاه‌ها و بندرهاي شمال است.

وضعيت شهروندان: در صورت جدايي جنوب، اگر وزراي حزب حاكم تصميم به لغو شهروندي صدها هزار جنوبي ساكن شمال بگيرند، آنگاه ناآرامي و تنش مي‌تواند بر مشكلات عديده اين كشور بيفزايد. در حالي‌كه دولت جنوب تخمين مي‌زند تعداد اين افراد در شمال ‌ حدود 5‌/‌1ميليون نفر باشد، مقامات حزب حاكم تعداد اين آمار را 5‌/‌2 تا 5 ميليون نفر اعلام كرده‌اند.

نگراني‌هاي منطقه‌اي

بسياري از كشورهاي آفريقايي طرفدار وحدت سودان هستند، زيرا مي‌ترسند تنش‌هاي ناشي از تجزيه‌طلبي به كشورهاي آنها نيز سرايت كند. سودان نقطه اتصال بين اعراب شمال آفريقا و جنوب اين قاره به حساب مي‌آيد، بنابراين بسياري اين جدايي را ناكامي بزرگي براي غلبه بر تفاوت‌هاي اين منطقه مي‌دانند. برخي ديگر نگران هستند كه تقاضاي خودمختاري به ديگر مناطق سودان از جمله دارفور نيز كشيده شود.

مصر پيشتر پيشنهاد داد كه به جاي همه‌پرسي مي‌توان اتحادي موقتي ايجاد كرد. معمر قذافي در ماه نوامبر گذشته هشدار داد كه تجزيه جنوب مي‌تواند حركات جدايي‌طلبي در سراسر آفريقا را گسترش بدهد. مصر به ميزان بسيار زيادي به آب رودخانه نيل وابسته است و نتايج را بدقت دنبال مي‌كند، چرا كه قراردادهاي دوره استعماري بيشترين جريان سالانه آب اين رودخانه را نصيب اين كشور مي‌كند. سرنوشت نيل به اين دليل براي مصر مهم است كه يكي از 2 انشعاب‌هاي اصلي اين رودخانه از جنوب سودان عبور مي‌كند. مصري‌ها مي‌ترسند كه دولت مستقل جنوب تحت‌تاثير كشورهايي همچون اتيوپي قرار بگيرند كه همواره از مصر به دليل استفاده بيش از حد خود از آب اين رودخانه انتقاد مي‌كنند.

نكته: كشورهاي آفريقايي طرفدار وحدت سودان هستند .بعضي از رهبران آفريقايي از جمله معمر قذافي هشدار مي‌دهند كه تجزيه جنوب مي‌تواند جدايي طلبي را در‌سراسر اين قاره گسترش دهد

ديگر نگراني مصري‌ها مربوط به بروز دوباره خشونت‌ها و مهاجرت سوداني‌هاي بيشتري به اين كشور است. كميسارياي عالي پناهندگان سازمان ملل اعلام كرده كه در صورت بروز خشونت پس از همه‌پرسي، بيش از 50 هزار نفر به مصر مهاجرت كنند. اين آمار براي كشورهاي اوگاندا و كنيا 100 هزار و براي اتيوپي 80 هزار نفر خواهد بود. مقامات مصري اعلام كرده‌اند كه نگاه خوشبينانه‌اي به مهاجرت خيل عظيمي از سوداني‌ها نخواهند داشت زيرا جمعيت خود اين كشور در حال افزايش است و از كمبود زير ساخت‌ها و خدمات اجتماعي رنج مي‌برد. در حالي كه مهاجرت يكي از بدترين اتفاقات آينده براي مردم جنوب سودان به حساب مي‌آيد، بي‌خانمان شدن هزاران نفر از ديگر چالش‌هاي اصلي است.

تداوم صلح يا خشونت؟

در صورت بروز هر گونه خشونت پس از همه‌پرسي نقش جامعه بين‌الملل در بازگرداندن صلح و آرامش شايد بيش از گذشته مشخص شود. آمريكا و گروه‌هاي آفريقايي به رهبري تابو امبكي، رئيس‌جمهور سابق آفريقاي جنوبي اقداماتي را براي كاهش خشونت‌ها و تسهيل مذاكرات پس از همه‌پرسي انجام داده‌اند. واشنگتن تعهد كرده كه بدهي‌هاي خارطوم را خواهد پرداخت و در صورت برگزاري آرام و به دور از تنش همه‌پرسي، ميزان تحريم‌هاي اقتصادي عليه اين كشور را كاهش خواهد داد. آنها همچنين تعهد كرده‌اند كه در صورت پايبندي خارطوم به همه‌پرسي، احتمال دارد نام اين كشور را از فهرست حاميان تروريست‌ها حذف كنند. گزينه صلح نسبت به خشونت زماني مهم‌تر جلوه مي‌كند كه كارشناسان اروپايي و آفريقايي گزارش داده‌اند‌ جنگ داخلي تازه بيش از 100 ميليارد دلار براي سودان هزينه خواهد داشت و تبعات شكست اقتصادي آن مي‌تواند به فراتر از مرزهاي اين كشور سرايت كند.

هر اتفاقي كه بيفتد، همه‌پرسي مسلما چهره سودان را تغيير خواهد داد و اين سوال كه چه سرنوشتي در انتظار اين كشور آفريقايي است، به يكي از نگراني‌هاي اصلي تبديل شده است. با جدايي احتمالي جنوب، شمال اين كشور منابع غني و سرشار خود را از دست داده و بايد ساختارهاي دولتي و قانون‌اساسي خود را براي مواجهه با واقعيت‌هاي جديد، مورد بازبيني قرار دهد. جنوب نيز در صورت جدايي، آينده درخشان‌تري نسبت به شمال نخواهد داشت. در سرزميني به وسعت 640 هزار‌كيلومتر كه تنها 75 كيلومتر آن سنگفرش شده و فساد اداري و قبيله سالاري حرف نخست را مي‌زند، دولت مستقل جنوب با چالش‌هايي جدي روبه‌رو خواهد بود.

عليرضا ثمودي / جام‌جم

رابرت گيتس، وزير دفاع آمريکا که از چين ديدار مي کند گفته است که کره شمالي با توسعه موشک هاي باليستيک قاره پيما تا پنج سال ديگر آمريکا را مستقيما در معرض خطر قرار خواهد داد.

رابرت گيتس اين سخنان را پس از ديدار و گفتگو با هو جينتائو، رئيس جمهوري چين در پکن اظهار داشت.

رابرت گيتس گفت که به اعتقاد او، کره شمالي تا پنج سال ديگر مي تواند موشک هاي قاره پيما را تا ميزاني توسعه دهد که امنيت آمريکا را به خطر اندازد با اينکه به تصور او کره شمالي فقط به شمار محدودي از اين موشک ها دست خواهد يافت.

کره شمالي مدت هاست که سرگرم توسعه انواع موشک هايي است که تائه پودونگ نام دارد و تازه ترين موشک دوربرد اين كشور داراي بردي است كه قادر به رسيدن به خاك ايالت آلاسکا است.

دستيابي کره شمالي به موشک هاي قاره پيما باعث نگراني آمريکا شده است.

تاکنون زرادخانه موشکي کره شمالي صرفا تهديدي براي کره جنوبي و هزاران تن از نيروهاي آمريکايي مستقر در اين کشور و هم چنين متحدان منطقه اي آمريکا منجمله ژاپن به شمار مي آمد.

کره شمالي يکي از کشورهايي است که دست اندرکار تکثير و توسعه فناوري موشکي است و رابطه نزديکي با ايران دارد. در واقع بين بعضي از اجزاي برنامه موشکي اين دو کشور تشابهات زيادي وجود دارد.

سخنان رابرت گيتس وزير دفاع آمريکا هم چنين حاوي اين پيام براي ميزبانان چيني است که آمريکا خطر از جانب کره شمالي را بسيار جدي تلقي مي کند وچين نبايد اهميت آن را ناديده بگيرد.

بي بي سي

جوليان آسانژ، بنيانگذار سايت اينترنتي ويکي ليکس در دادگاه بل مارش لندن حضور يافت تا قاضي دادگاه در مورد تاريخ رسيدگي به درحواست استرداد او به سوئد تصميم گيرد.

دولت سوئد خواستار استرداد جوليان آسانژ براي بازجوئي درمورد شکايت مربوط به تعرض و تجاوز و آزار جنسي است اما  آسانژ مي گويد که اين اتهام با انگيزه سياسي به او وارد شده است.

جوليان آسانژ درحالي وارد دادگاه بل مارش شد که ده ها روزنامه نگار و فيلمبردار در انتظار او بودند.

او مدت کوتاهي در مقابل آنها براي فيلمبرداري و عکسبرداري توقف کرد و بعد وارد دادگاه شد.

در دادگاه که فقط ده دقيقه به طول انجاميد، قاضي نيکلاس اوانس موافقت کرد که رسيدگي به پرونده استرداد او ماه آينده انجام گيرد.

در پايان جلسه دادگاه، جوليان آسانژ از تصميم قاضي نيکلاس اوانس ابراز خشنودي کرد و خطاب به خبرنگاران گفت که ويکي ليکس کماکان به افشاگري هاي خود ادامه مي دهد و بزودي اسناد ديگري را منتشر خواهد کرد.

هفته گذشته آمريکا از سايت اجتماعي توييتر خواست تا در مورد کساني که با ويکي ليکس درارتباط هستند، اطلاعاتي در اختيار اين کشور قراردهد.

آسانژ بر اساس تقاضاي مقامات قضايي سوئد براي استرداد او به آن کشور در روز 7 دسامبر در لندن بازداشت شد.

روز 14 دسامبر، وکلاي او توانستند موافقت دادگاهي در لندن را با آزادي موکل خود در برابر سپردن وثيقه اي به مبلغ دويست هزار پوند (حدود سيصد و شانزده هزار دلار) به دست آورند اما اجراي حکم دادگاه با اعتراض دادستان، به حالت تعليق در آمد.

در نهايت دادگاه استيناف در لندن حکم آزادي بنيانگذار ويکي ليکس در برابر سپردن وثيقه را تاييد کرد.

بي بي سي

رئيس پيشين مجلس نمايندگان آمريکا به جرم انتقال غيرقانوني پول به هم‌حزبي هاي جمهوريخواه خود به سه سال زندان محکوم شده است.

تام ديلِي که بين سالهاي 2003 تا 2005 رهبر اکثريت جمهوريخواه در مجلس نمايندگان بود، به خاطر پولشويي و کمک هاي مالي غيرقانوني به مبارزات انتخاباتي داخلي ايالت تگزاس مجرم شناخته شده است.

تام ديلِي پنج سال پيش که رسما متهم شد از رهبري جمهوريخواهان استعفا داد.

هيات منصفه دادگاهي در تگزاس در نوامبر گذشته او را مجرم دانست.

او اين پرونده را انتقام جويي سياسي دانسته است.

ديلِي پيش از صدور حکم دادگاه گفت: "از کاري که نکرده ام پشيمان نيستم."

تجديد نظر

تام ديلِي زماني يکي از مقتدرترين سياستمداران در واشنگتن بود.

قاضي پريست او را همچنين به پنج سال زندان به جرم پولشويي محکوم کرد. اما اين امکان به وي داده شد که به جاي اين حکم اضافي، به مدت دهسال تحت نظر باشد.

دادستانها مي گويند دستياران  ديلِي در جريان انتخابات کنگره در سال 2002 ميلادي 190 هزار دلار که توسط لابي هاي مختلف به او داده شده بود را به کميته ملي جمهوريخواهان منتقل کردند. اين کميته نيز اين مبلغ را به هفت نامزد مجلس ايالتي داد.

شش نفر از اين نامزدها برنده شدند و به اين ترتيب کنترل مجلس ايالتي تگزاس به دست جمهوريخواهان افتاد. اين مجلس نيز با تغيير مرزبندي حوزه هاي انتخاباتي ايالت تگزاس توانست جمهوريخواهان بيشتري را در سال 2004 به واشنگتن بفرستد و موقعيت تام ديلِي را در کنگره تثبيت کند.

ديلِي مي گويد کليه نقل و انتقالات مالي قانوني بوده و کمک هاي شرکتها و لابي ها به اين هفت نفر داده نشده است.

وکيل او مي گويد خواستار تجديد نظر در اين حکم خواهد شد.

دنيس هسترت، يکي ديگر روساي جمهوريخواه مجلس نمايندگان در گذشته از تام ديلِي دفاع کرد و گفت هدف او کمک به طرفدارانش بوده است.

اين نماينده پيشين ايالت ايلينوي از تلاش هاي او براي پايين آوردن ماليات و نيز اعتقادات ديني اش ستايش کرد.

بي بي سي

هو جينتائو ،رئيس جمهوري چين آزمايش اولين جنگنده رادار گريز (استيلت) اين کشور را مورد تائيد قرار داده است.

تاييد اين آزمايش پس از انتشار تصاوير پرواز پانزده دقيقه اي اين جنگنده در شهر چنگدو، در چند سايت اينترنتي چين صورت گرفت.

رابرت گيتس، وزير دفاع آمريکا گفته است که هو جينتائو آزمايش اين جنگنده را در ديداري که با او در پکن داشت، مورد تائيد قرار داده اما گفته است که زمان آزمايش اين جنگنده از قبل تعيين شده بود و ارتباطي با ديدار وزير دفاع آمريکا نداشته است.

درحال حاضر آمريکا تنها کشوري است که بطور کامل از اين جنگنده استفاده مي کند.

ديدار سه روزه رابرت گيتس از چين درحالي صورت مي گيرد که آمريکا از سرعت پيشرفت فناوري نظامي چين ابراز نگراني کرده است.

رابرت گيتس، وزير دفاع آمريکا پيشتر با اشاره به برنامه‌هاي دولت چين براي توليد اولين جت‌هاي جنگنده رادار گريز، گفته بود که "به نظر مي‌رسد چين در روند توليد اين نوع جت‌ها، به مراتب بيش از پيش‌بيني نهادهاي اطلاعاتي آمريکا، پيشرفت کرده است."

آقاي گيتس گفت که "پيشرفت‌هاي نظامي اخير چين به حدي است که مي ‌تواند قابليت‌هاي آمريکا را در منطقه اقيانوسيه با خطر روبه‌رو کند."

از جنگنده استيلت جي 20 نخستين بار اوايل ماه جاري هنگام آزمايش روي باند پرواز در انستيتوي طراحي هواپيما در چنگدو تصوير برداري شد.

چين مي گويد که انتظار مي رود اين هواپيما بين سال هاي 2017 و 2019 بطور کامل مورد استفاده قرار گيرد.

وزارت دفاع آمريکا اوايل ماه جاري گفته بود که از دستيابي چين به جنگنده استيلت نگران نيست.

دريا سالار ديويد دورست، معاون اطلاعاتي وزارت دفاع آمريکا تاکيد کرده بود که تکميل اين جنگنده به زمان زيادي نياز دارد.

بودجه نظامي چين بين سال هاي 1999 و 2009 همزمان با رشد اقتصادي اين کشور افزايش يافت و در سال 2010 رسما 78 ميليارد دلار اعلام شد.

اما بودجه نظامي آمريکا بيش از 700 ميليارد دلار است که هنوز بالاترين بودجه نظامي درجهان به شمار مي رود.

بي بي سي

«محبوبيت رهبران احزاب ليبرال در آلمان و بريتانيا هم‌چنان درحال كاهش است، به گونه‌اي كه مي‌توان گفت وضعيت سياسي اين دو كشور به موازات يكديگر و به طرز متحيرانه‌اي در شرايط بحراني قرار دارد.»

به گزارش ايسنا، سايت اينترنتي دي تسايت آلمان در تحليلي با اشاره به روند نزولي افت محبوبيت ليبرال‌هاي بريتانيا و آلمان نوشته است:

«روساي احزاب ليبرال دولت‌هاي ائتلافي بريتانيا و آلمان در حالي براي آينده خود مي‌جنگند كه اين دو كشور تحت نفوذ حزب ائتلافي راست ميانه، كمتر توانسته‌اند اهداف خود در دولت را محقق كنند. در حالي كه ائتلاف زرد - سياه آلمان كه اتحاد دو حزب ليبرال دموكرات و دموكرات مسيحي است به مناسبات سياسي قديمي خود برگشته است، در بريتانيا ائتلاف بين محافظه‌كاران و ليبرال دموكرات‌ها به عنوان گامي براي ايجاد يك فضاي سياسي جديد در كشور محسوب مي‌شود.

در حال حاضر احزاب ليبرال دو كشور با فاجعه‌ افت محبوبيت خود در نظرسنجي‌ها و هم‌چنين راي منفي نمايندگان سركش مجلس روبرو هستند، به گونه‌اي كه مي‌توان گفت بحران دو حزب موجود اكنون به تهديدي براي وضعيت آن‌ها تبديل شده است.

در شرايط فعلي اين سوال مطرح است كه آيا زمان براي احزاب ليبرال به پايان نرسيده است؟

اختلاف بين احزاب دموكرات مسيحي و محافظه‌كار‌ با ليبرال دموكرات‌ها بر سر برنامه‌هايي چون حفاظت از اطلاعات و آزادي شهروندان بيش از پيش آشكار است. نتايج جديدترين نظرسنجي‌ها نيز حاكي از افت هميشگي محبوبيت رهبران ليبرال‌هاي دو كشور يعني نيك كلگ (معاون نخست‌وزير بريتانيا) و گوئيدو وستروله (وزير امور خارجه آلمان) است.

نيك كلگ كه به عنوان معاون رييس يك دولت با ثبات پا به عرصه‌ سياست گذاشت، ضمن پيشنهاد برنامه‌هاي اقتصادي خود بويژه درزمينه رياضت اقتصادي، به دليل كاستن از كمك هزينه‌هاي دانشجويي به شدت مورد انتقاد است.

وستروله نيز به عنوان وزير امور خارجه‌ آلمان بعد از انتخاب شدن به اين سمت، پياپي به عدم قطعيت در برنامه‌هاي دولت متهم است، به گونه‌اي كه بسياري وي را متهم مي‌كنند كه لياقت قرار گرفتن در چنين جايگاهي را ندارد.

اكنون سوال مطرح در مورد وي اين نيست كه آيا دورانش به پايان مي‌رسد يا خير، بلكه اين سوال مطرح است كه دوران وستروله چه زماني به پايان مي‌رسد. در هر صورت استعفاي وي چشم اندازهاي جديدي را براي دولت در آلمان ايجاد مي‌كند.»

منابع آگاه جزئياتي تازه از زندگي متهم شماره 39 تحت پيگرد مقامات عربستاني منتشر کرده اند که نشان مي دهد وي با دختر 13 ساله اسامه بن لادن در افغانستان ازداوج کرده و از نزديکترين افراد سرکرده القاعده است.

به گزارش مهر، روزنامه الحيات امروز در گزارشي به نقل از منابع آگاه خود نوشت: محمد سليم سعيد بريکان ، متهم تحت پيگردي که در فهرست 47 نفره وزارت کشور عربستان در رديف 39 قرار دارد، با توجه به نزديکي فوق العاده به بن لادن و اينکه محافظ شخصي وي محسوب مي شد با «فاطمه» دختر 13 ساله سرکرده القاعده ازدواج کرد.

وزارت کشور عربستان اخيرا اسامي و تصاوير 47 متهم تحت پيگرد وابسته به القاعده را منتشر کرده و که اين عضو نزديک به بن لادن در رديف سي و نهم آن قرار داشت.

منابع آگاه اعلام مي کنند: بريکان (داماد جديد بن لادن) که هم اکنون 40 سال دارد و در سال 1977 عربستان را به مقصد افغانستان ترک کرد. وي به صورت غيرنظامي جذب القاعده و در نهايت از نزديک ترين افراد بن لادن شد.

بريکان در اين سال ها ماموريت حفاظت از بن لادن را برعهده داشت و پس از ازداوج با فاطمه (دختر بن لادن) به ماموريت خود در اين پست حساس ادامه داد.

منابع خبري اعلام مي کنند که بريکان از طرح و برنامه هاي القاعده در افغانستان کاملا مطلع است و با توجه به اينکه از نزديکان بن لادن است پناهگاهها و مخفيگاه هاي وي را به خوبي مي شناسد.

در پي دعوتي که از رئيس جمهوري سابق آمريکا براي حضور در مراسم يک موسسه صهيونيستي در ژنو شده است، وي با حضور در سوئيس به جمع آوري کمک و اعانه براي آنها اقدام خواهد کرد.

به گزارش مهر ، «ناتي ميتوکي» از مقامات موسسه صهيونيستي کارن حيسود ، که جرج بوش را براي حضور در اين مراسم دعوت کرده است، اظهار داشت : اين مراسم در روز 12 فوريه آتي (23 بهمن ماه) در ژنو برگزار مي شود.

ميتوکي با اشاره به اينکه دعوت از بوش براي حضور در اين مراسم دعوتي ويژه بوده است، افزود: از اعضاي موسسه دعوت شده است که در اين مراسم حتما حضور داشته باشند.

وي تاکيد کرد: البته به نظر ما ، جرج دبليو بوش لياقت بسياري براي حضور در اين مراسم دارد تا شبي آرام و به يادماندني را در کنار هم بگذرانيم.

برخي از منابع خبري روسيه امروز سه شنبه نوشتند: اتحاديه اروپا، روسيه را بخاطر صدور حكم افزايش دوره حبس ميخاييل خودروكوفسكي رييس سابق شركت نفت «يوكاس» روسيه و از مخالفان سياسي نخست وزير اين كشور ،كه به اختلاس مالي متهم شده است، مورد تحريم قرار مي دهد.

به گزارش ايرنا ، روزنامه كامرسانت نوشت: بسياري از كشورهاي غربي صدور حكم عليه «خودوركوفسكي» را محكوم كرده و نمايندگان مجلس اروپا نيز خواستار اعمال تحريم ها ،عليه مقام هاي روس دست اندركار محاكمه اين فرد شده اند.

به نوشته اين روزنامه، كميسيون اروپا فهرستي از مقام هاي روس مسوول محاكمه «خودوركوفسكي» را براي اعمال تحريم ها ازجمله تحريم هاي اقتصادي عليه آنها تهيه خواهد كرد.

يك سخنگوي نماينده مجلس اروپا در گفت و گو با كامرسانت، اعمال تحريم هاي اقتصادي عليه روسيه را تنها راه واداشتن اين كشور به رعايت قانون و اولويت آن دانست.

دادگاه مسكو ، دو هفته پيش دوران محكوميت «ميخاييل خودوركوفسكي» رييس سابق شركت نفت يوكاس روسيه را كه هم اكنون بيش از شش سال به اتهام اختلاس در زندان بسر مي برد، به 13 سال افزايش داد.

صدور اين حكم ، اعتراض و دخالت آمريكا و كشورهاي غربي را برانگيخت و باعث بروز موج جديد تنش ها ميان مسكو با واشنگتن و ديگر كشورهاي غربي شد.

كاترين اشتون ، نماينده سياست خارجي اتحاديه اروپا با صدور بيانيه اي ازصدور حكم تازه قضايي براي «خودور كوفسكي» ابراز نگراني كرد.

سرگئي لاوروف وزيرخارجه روسيه در واكنش به اعتراضات امريكا و كشورهاي غربي ، محاكمه «خودوركوفسكي» را در حوزه اختيارات ساختار قضايي روسيه دانست و از دخالت آمريكا و غرب در امور قضايي اين كشور بشدت انتقاد كرد.

سخنگوي وزارت خارجه روسيه نيز اعلام كرد: «خودوركوفسكي» به اتهامات جدي خودداري از پرداخت ماليات و پولشويي درآمدهاي حاصل از راه هاي غيرقانوني متهم شده است و در هر كشوري اينگونه اقدامات مشمول مجازات هاي جزايي مي شوند و مجازات چنين اتهاماتي در آمريكا حبس ابد است.

شركت نفت يوكاس كه تا سال 2004 و زمان انحلال حدود 30 ميليارد دلار سرمايه و دارايي داشت ، بدنبال محكوميت «خودوركوفسكي» با حكم دادگاه منحل شد و بخشي از دارايي هاي آن براي پرداخت بدهي ها و خسارات به سهامداران آن اختصاص يافت.

خودوركوفسكي از رقباي سياسي ولاديمير پوتين محسوب مي شود و به عقيده برخي از كارشناسان به همين دليل مورد غضب نخست وزير روسيه قرار گرفته است.

موسس ويکي ليکس که پس از جنجالهاي ويکي ليکس و آزادي مشروط در ويلايي در حومه لندن به سر مي برد شيوه جديدي را براي اعتراض به وضعيت خود به کار گرفته است.

به گزارش خبرگزاري مهر، جوليان آسانژ که در واپسين ماههاي سال 2010 ميلادي به چهره اي خبرساز در رسانه هاي جهان تبديل شده بود به يکباره در لندن بازداشت شد و با اين کار ادامه افشاگريهاي سايت تحت مديريت وي نيز در هاله اي از ابهام قرار گرفت.

هر چند وي پس از بازداشت نيز بر ادامه کار خود تاکيد کرد و خبر از انفجار بمب اينترنتي ويکي ليکس و افشاگريهاي گسترده تر در آينده داد اما با گذشت هفته ها از اين مسئله خبري از ويکي ليکس نيست و موسس آن همچنان با تحمل شرايطي ويژه در بازداشت خانگي به سر مي برد. در عين حال با آغاز تعطيلات سال نو ميلادي رفته رفته نام آسانژ به فراموشي سپرده شده است.
 
اما گويا برخي رسانه قصد فراموش کردن اين استراليايي 39 ساله را ندارند. آنها اين بار انتشار تصاوير جديد از موسس ويکي ليکس را بهانه اين کار کرده اند. داستان اين تصاوير از اين قرار است: آسانژ که هر روز بايد به پليس لندن مراجعه و اعلام حضور کند بدون کفش و تنها با به پاداشتن جوراب به اداره پليس لندن مي رود.
 
هر چند کسي نمي داند که دليل اين کار وي چيست اما به نظر اين کار اقدامي اعتراضي در مقابل بازداشت خانگي و اجبار وي به اجراي برنامه روزانه در نظر گرفته شده از سوي پليس بريتانيا است.
 
موسس ويکي ليکس پس از جنجالهاي ناشي از انتشار اسناد محرمانه جنگ افغانستان و اسناد ديپلماتيک آمريکا و در پي شکايت دو زن سوئدي به اتهام آزار جنسي در لندن بازداشت شده و چند روز را در ماه دسامبر در زندان گذراند.
 
وي سپس با تلاشهاي وکلايش توانست با گذاشتن وثيقه آزاد شود اما گويا اين آزادي مشروط براي او چندان هم خوشايند نبوده است. آسانژ در حال حاضر در يک ويلاي 10 خوابه در حومه لندن زندگي مي کند، اين ويلا در 80 کيلومتري پايتخت بريتانيا واقع شده و با وسعت 270 هکتار داراي پارک، درياچه و محيطي آرام است.
 
شايد خيلي ها حسرت داشتن زندگي در چنين قصري را داشته باشند اما بودن در آن براي اين مرد جنجالي چندان هم لذتبخش نيست چرا که پليس بريتانيا در اينجا هم دست از سر وي بر نمي دارد.
 
طبق مقررات آسانژ بايد هر شب حضورش را به اطلاع پليس برساند. او موظف است که بين ساعات 10 تا 14 و 22 تا 2 در داخل اتاقش بماند. در تمام مدت شبانه روز يک دستبند الکترونيکي را حمل کند و بدتر اينکه حق استقاده از روزنامه و اينترنت را ندارد.
 
اينها به جز فشارهايي است که روزانه از سوي مقامهاي غربي به ويژه آمريکا متوجه آسانژ مي شود و وي را درباره آينده خروجش از اين بازداشتگاه بزرگ نگران مي کند. به گفته خود آسانژ اين نگراني هنوز وجود دارد که سوئد وي را تحويل دولت آمريکا بدهد. خبرها از واشنگتن نيز حاکي است که آمريکايي‌ها به دنبال متهم کردن موسس ويکي ليکس به جاسوسي و کشاندن وي به اين کشور هستند.
 
اين در حالي است که با وجود تکذيبهاي بي شمار آسانژ و همقطارانش هنوز پرونده شکايت دو زن سوئدي از وي در دستگاه قضايي اين کشور جريان است و وکلاي ويکي ليکس درگير رسيدگي به اتهام سوء استفاده موکلشان از اين دو هستند.

در آخرين تحولات ويکي ليکس اين سايت از "گوگل" بزرگترين موتور جستجوگر جهان و شبکه اجتماعي اينترنتي فيس بوک خواسته تا اقدام به انتشار مطالبي کنند که در آنها آمريکا خواستار دريافت گزارشهاي مربوط به کاربران آنها شده است.

در بحبوحه‌ نگراني‌هاي آمريكا در رابطه با تسليحات پيشرفته چين، وزير دفاع آمريكا روز دوشنبه به منظور تقويت روابط نظامي كشورش با پكن ديدارهايش را با ژنرال‌هاي ارشد چيني آغاز كرد.

به گزارش ايسنا، اين دومين بار است كه رابرت گيتس، وزير دفاع آمريكا از زمان بدست گرفتن اين پست در دسامبر ‌2006 به چين سفر كرده است.

اين سفر چند روز پيش از ديدار هوجينتائو، رئيس جمهور چين از واشنگتن صورت گرفت و هر دو طرف تمايل دارند پيشرفت‌هايي در زمينه روابط دفاعي صورت گيرد.

به گزارش خبرگزاري شينهوا، رئيس پنتاگون اوايل روز دوشنبه با ژنرال ليانگ گوآنگلي، وزير دفاع چين به گفتگو نشست.

در ژانويه ‌2010 واشنگتن حدود ‌4/6 ميليارد دلار تسليحات را به تايوان، رقيب چين فروخت كه منجر به قطع روابط نظامي پكن و آمريكا شد و طرح‌هاي احتمالي ديدار گيتس از اين كشور لغو شد.

خبرگزاري فرانسه نيز گزارش داد: مقام‌هاي رسمي آمريكا از جمله گيتس، به مدت چهار سال از چين خواسته‌اند پيشنهاد يك مذاكره دايمي بين سران نظامي دو كشور را بدون مناقشات سياسي بپذيرد، اما چيني‌ها همواره به قضيه روابط دفاعي مانند برگ برنده نگاه كرده‌اند.

چين شاهد شكوفايي اقتصادي بوده و با طرح‌هاي جاه طلبانه براي سرمايه‌گذاري در هواپيماهاي پيشرفته، موشك‌ها، كشتي‌ها و زير دريايي‌ها قدرت نظامي‌اش را تقويت كرده است.

دو هفته پيش ليانگ گوانگلي وعده داد هم چنان سرمايه‌گذاري‌هايش را در سلاح‌هاي جديد ادامه خواهد داد و اعلام كرد: چين در تمام زمينه‌هاي استراتژيك، به تداركاتش براي مناقشه نظامي ادامه خواهد داد.

اين در حالي است كه آمريكا كه از نظر‌ مالي تحت فشار فزاينده است و از آنجا كه درگير جنگ افغانستان است و هنوز دهها‌ هزار سرباز در عراق دارد بايد برنامه‌هاي تسليحاتي‌اش را كاهش دهد.

گيتس در گفتگو با خبرنگران گفت: آنها اين پتانسيل را دارند كه برخي از قابليت‌هاي ما را در خطر بيندازند. بايد به آنها توجه كنيم و بايد با برنامه‌هاي خود به درستي به آنها پاسخ دهيم.

وي افزود: اميدوارم از طريق انجام مذاكرات استراتژيك نياز براي برخي از اين قابليت‌ها كاهش يابد.

چين به كرات پافشاري كرده كه رشد نظامي‌اش هيچ تهديدي در پي ندارد.

خبرگزاري رويترز نيز گزارش داد: وزير دفاع چين پس از گفتگو با رابرت گيتس اعلام كرد تكنولوژي نظامي چين دهها سال با پيشرفته‌ترين نيروهاي مسلح در جهان فاصله دارد و براي هيچ كشوري تهديد محسوب نمي‌شود.

وي در گفتگو با خبرنگاران گفت: تلاش‌هايي كه ما صرف تحقيق و ساخت سيستم‌هاي تسليحاتي كرده‌ايم به هيچ وجه متوجه هيچ كشور سومي در جهان نيست به هيچ وجه هيچيك از كشورهاي جهان را تهديد نخواهد كرد.

مقام‌هاي رسمي آمريكا از پيشرفت‌هاي سريع در برنامه موشكي بالستيك ضد كشتي چين خبر داده‌اند كه مي‌تواند ناوهاي هواپيمابر آمريكايي را به چالش فرا بخواند.

همچنين ممكن است چين اولين ناو هواپيمابرش را در سال ‌2011 به آب بياندازد كه سرعت آن بيشتر از مقداري است كه تخمين زده شده است و طبق عكس‌هاي جديد گرفته شده، نمونه جنگنده استيلت را حمل مي‌كند.

گيتس پس از پايان مذاكراتش با چين در روز چهارشنبه عازم توكيو خواهد شد و جمعه براي حل بحران كره به سئول پرواز خواهد كرد.

کلان‌شهر پر جمعيت بمبئي نمادي است براي توسعه و پيشرفت و در عين حال جايي است که در آن فقر موج مي‌زند. الطاف تايروالا، نويسنده جوان هندي در نخستين کتاب خود درباره تناقض‌هاي موجود در اين شهر نوشته است.

صداي بوق اتومبيل‌ها و اتوبوس‌ها مانند نوايي دائمي در کوچه‌ها و خيابان‌هاي شهر بمبئي شنيده مي‌شود. همه جا جمعيت موج مي‌زند و به نظر مي‌رسد که راه‌بندان‌ها در خيابان‌هاي اين کلان شهر بي‌پايان هستند.

الطاف تايروالا  نويسنده 33 ساله هندي در يکي از محله‌هاي قديمي در جنوب بمبئي زندگي مي‌کند. اما او براي خود پارکي سرسبز در فاصله دو کيلومتري شهر بمبئي را انتخاب کرده تا گاهي اوقات از شلوغي اين شهر عجيب و پرضد ونقيض به مکاني سبز و آرام پياه ببرد. الطاف مي‌گويد:«من در بمبئي متولد شده‌ام و اين شهر را وطن خود مي‌دانم. در بمبئي به طور غيرمنتظره‌اي پيشرفت کرده‌ام. در عين حال عقب‌گرد هم تجربه کرده‌ام.»

رويا يا کابوس؟

شهر بمبئي شهري است که در آن تناقض‌هاي آن در هم آميخته‌اند. نيمي از جمعيت بيست ميليوني بمبئي به آب لوله‌کشي دسترسي ندارد و در آلونک‌هايي با سقف‌هاي حلبي در فقر زندگي مي‌کند. اما دقيقا در چنين شهري 200 مرکز نظام درماني وجود دارد.

بمبئي ثروتمندترين شهر هند محسوب مي‌شود و در عين حال کثيف‌ترين. بنا بر گزارش سازمان جهاني بهداشت، تنفس در هواي آلوده‌ اين شهر مانند کشيدن دو پاکت سيگار در روز است.

دقيقا همين تناقض‌ها هستند که الطاف را به نوشتن در مورد بمبئي واداشته است. او در کتاب خود به تناقض‌هاي موجود در زندگي روزمره در بمبئي پرداخته است. از نظر او زندگي در اين شهر هم پرهيجان است و هم پيچيده.

در بمبئي براي الطاف داستان‌هاي جالب بسياري وجود دارند که هنوز بازگو نشده‌اند. او مي‌گويد: «هنگام نوشتن کتابم مجبور بودم خودم را در موقعيت ديگران تصور کنم. به تدريج برايم روشن شد که زندگي براي افرادي که از واقعيت‌هاي تلخ موجود در جامعه ايمن نيستند، چقدر سخت است.»

تأثيري شبيه به تأثير مواد مخدر

الطاف در سن 18 سالگي به آمريکا رفته و آنجا در رشته اقتصاد تحصيل کرده است. اما پس از پايان تحصيلاتش دوباره به بمبئي بازگشته است. او در شهر نيويورک زندگي مي‌کرده و با زوايايي از اين کلان‌شهر آشنا شده که معمولا براي دانشجويان خارجي پنهان باقي مي‌مانند. الطاف گاهي اوقات مجبور بوده از غذا خوردن چشم‌ بپوشد تا بتواند اجاره‌خانه خود را بپردازد.

کيران ناگارکر، نويسنده هندي ديگري است. او عقيده دارد که بمبئي مانند مواد مخدر است. فرد گاهي نسبت به آن احساس بيزاري مي‌کند، اما به جاي چشم‌پوشي حاضر است زندگي خود را براي آن بدهد. اما اين جملات براي الطاف اغراق‌آميز هستند. او بمبئي را شهري اميدبخش مي‌داند.

دلبستگي به شهر تناقض‌ها

الطاف همراه با همسر و مادرش و همين‌طور پسر يک ساله خود در آپارتماني کوچک واقع در جنوب بمبئي زندگي ‌مي‌کند. او در خانواده‌اي مسلمان و روشنفکر بزرگ شده است. بمبئي بيشترين تنوع فرهنگي را دارد، اما به نظر الطاف همواره پيش‌داوري‌هاي زيادي نسبت به اسلام و مسلمانان وجود دارد.

الطاف تايروالا اعتراف مي‌کند که گاهي اوقات از تصور اينکه هميشه در بمبئي بماند احساس ترس مي‌کند. به همين دليل دو سال پيش براي گرفتن گرين کارت اقدام کرد و براي گذراندن مراحل اداري به آمريکا رفت، اما دو ماه بعد دوباره به هند بازگشت. الطاف خود مي‌گويد: «فکرکنم که طلسم شده‌ام. من جذابيت‌هاي مهاجرت به غرب را انکار نمي‌کنم. در عين حال من به قشري از جامعه تعلق دارم که امکان مهاجرت کردن دارد. سفر به آمريکا فرصتي بود که به من نشان داد که هنوز آمادگي ترک زادگاهم را ندارم، زيرا آرامش واقعي را تنها اينجا حس مي‌کنم، نه جاي ديگر.»

دويچه وله