پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.



اتكا به بمب اتم "ابلهانه " است
نوشته شده در سه شنبه 23 دی 1389
بازدید : 25
نویسنده : مولوی
رئيس مرکز آزمون دانشگاه پيام نور از ثبت نام بيش از 3 هزار نفر براي پذيرش بدون کنکور در مقطع کارشناسي ارشد 9 رشته محل در مراکز بين‌المللي کيش و عسلويه دانشگاه پيام نور خبر داد.

محمدهادي امين ناجي در گفتگو با مهر با بيان اين خبر گفت: در مرکز بين‌المللي عسلويه مقطع کارشناسي ارشد 6 رشته مديريت بازرگاني، حسابداري، فناوري اطلاعات، مهندسي صنايع، حقوق بين‌الملل و روانشناسي دانشجو پذيرش مي‌شود.

رئيس مرکز آزمون دانشگاه پيام نور افزود: در مرکز بين‌المللي کيش نيز در مقطع کارشناسي ارشد سه رشته مديريت بازرگاني، مديريت دولتي گرايش منابع انساني و جغرافيا گرايشي اقليم شناسي دانشجو پذيرش خواهد شد.

امين ناجي از اعلام زمان مصاحبه پذيرفته شدگان اوليه کارشناسي ارشد بدون کنکور مراکز بين المللي کيش و عسلويه دانشگاه پيام نور در هفته سوم دي ماه خبر داد.




بازدید : 22
نویسنده : مولوی
مديرکل دفتر آموزش آزاد و چند رسانه‌اي دانشگاه پيام نور از موافقت وزارت علوم، تحقيقات و فناوري با پذيرش دانشجوي کارشناسي ارشد مجازي در 160 رشته محل پيام نور از طريق کنکور متمرکزي که توسط سازمان سنجش برگزار مي‌شود خبر داد.

احمد علمشاهي در گفتگو با مهر با بيان اين خبر درباره جزئيات پذيرش متمرکز دانشجوي ارشد مجازي در دانشگاه پيام نور گفت: وزارت علوم، تحقيقات و فناوري با پذيرش دانشجوي کارشناسي ارشد مجازي در 160رشته محل و 70 گرايش کارشناسي ارشد در دانشگاه پيام نور موافقت کرد.

وي درباره ظرفيت پذيرش دانشجوي کارشناسي ارشد مجازي در دانشگاه پيام نور گفت: در هر رشته محل کارشناسي ارشد مجازي پيام نور 20 دانشجو از طريق کنکور سراسري که توسط سازمان سنجش آموزش برگزار مي شود پذيرش خواهد شد.

مديرکل دفتر آموزش آزاد و چند رسانه‌اي دانشگاه پيام نور درباره زمان تشکيل کلاس هاي دانشجويان کارشناسي ارشد مجازي پيام نور نيز گفت: بر اساس اعلام وزارت علوم، تحقيقات و فناوري نتايج پذيرفته شدگان مجازي کنکور کارشناسي ارشد در اسفند ماه اعلام مي شود.

علمشاهي از آغاز کلاس هاي دانشجويان کارشناسي ارشد مجازي پيام نور بلافاصله پس از اعلام نتايج خبر داد و گفت: هفته آينده جلسه اي با معاونان آموزشي دانشگاه پيام نور استان ها برگزار مي شود تا طي هماهنگي هايي که بعمل مي آيد آمادگي هاي اجرايي لازم در استان ها ايجاد شود.




بازدید : 21
نویسنده : مولوی
رئيس کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس شوراي اسلامي با اعلام جزئيات نحوه استخدام نيروهاي حق التدريس جديد گفت: برخي از اين نيروها بايد در آزمون استخدامي شرکت کنند.

علي عباسپور تهراني فرد در گفتگو با خبرنگار مهر درباره زمان دقيق استخدام معلمان حق التدريس در آموزش و پرورش که اوايل ديماه مجلس به آن راي داد گفت: برخي از معلمان حق التدريس که ناپيوسته در مدارس تدريس داشته اند يا به مدت يک يا دو سال به عنوان معلم شرکتي فعاليت مي کردند بايد در آزمون استخدامي که وزارت آموزش و پرورش مکلف به برگزاري آن شد، شرکت کنند.

نماينده مردم تهران افزود: همچنين وزارت آموزش و پرورش موظف شده که تا 6 ماه پس از تصويب قانون يعني تا پايان تيرماه سال 1390 اين آزمون را براي معلمان حق التدريس برگزار کند.

رئيس کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس درباره زمان استخدام معلمان حق التدريسي که سابقه آنها کامل است، گفت: اما معلماني که با مدرک کارداني پنج سال سابقه پيوسته و کارشناسي چهار سال سابقه پيوسته دارند بايد از زمان تصويب قانون تا کامل شدن ظرفيت 60 هزار نفر استخدام شوند.

بر اساس مصوبه اخير مجلس مقرر شد تا معلمان حق‌التدريس با مدرک کارشناسي و با چهار سال سابقه و نيز با مدرک کارداني و با پنج سال سابقه در قالب قانون استخدام 60 هزار معلم حق‌التدريسي در اولويت استخدام آموزش و پرورش قرار گيرند و در رابطه با آموزشياران نهضت سواد‌آموزي نيز کساني که تا کنون 60 ماه سابقه فعاليت مستمر دارند در اولويت استخدام قرار دارند.




بازدید : 22
نویسنده : مولوی
كارشناس مسئول متوسطه نظري اداره كل آموزش و پرورش شهر تهران گفت: ادامه تحصيل فارغ‌التحصيلان دي 89 دوره متوسطه در پايه چهارم صرفاً در واحد آموزشي بزرگسالان يا به صورت داوطلب آزاد خواهد بود.

به گزارش فارس، احمد اسماعيلي گفت: با عنايت به اينكه برخي از دانش‌آموزان دوره متوسطه در دي 89 موفق به فارغ‌التحصيلي در دوره متوسطه خواهند شد لذا ادامه تحصيل آنان در پايه چهارم (دوره پيش‌دانشگاهي) برابر بخشنامه 23 آذر 88 خواهد بود.

وي افزود: ادامه تحصيل فارغ‌التحصيلان دي ماه 89 دوره متوسطه در پايه چهارم صرفاً در واحد آموزشي بزرگسالان يا به صورت داوطلب آزاد خواهد بود و اين قبيل دانش‌آموزان نمي‌توانند در واحد آموزشي روزانه در پايه چهارم (پيش‌دانشگاهي) ادامه تحصيل كنند.

اسماعيلي افزود: داوطلبان متقاضي شركت در مراكز روزانه كه در دي 89 فارغ‌التحصيل شده‌اند مي‌توانند از مهر سال آينده در مراكز روزانه ثبت‌نام و ادامه تحصيل دهند. بديهي است در صورت انتخاب اين روش از يكسال معافيت تحصيلي روزانه آنان كسر شده و صرفاً يكسال ديگر حق ادامه تحصيل خواهند داشت؛ دانش‌آموزان پسر از دي تا مهر آينده از معافيت تحصيلي برخوردار خواهند بود.

وي با بيان اينكه دانش‌آموزان ‌بايد موقع ثبت‌نام هزينه دروس حضوري و غيرحضوري را پرداخت كنند، اضافه كرد: بر اساس مقررات نظام وظيفه عمومي، ثبت‌نام پسران به صورت داوطلب آزاد (متفرقه) ترك تحصيل تلقي شده و از فروردين 90 متولدان 1372 مشمول شناخته خواهند شد و معافيت تحصيلي براي آنان صادر نخواهد شد لذا ضروري است اين موضوع در هنگام ثبت‌نام به اطلاع دانش‌آموزان و اولياء آنان رسانده شود.

كارشناس مسئول متوسطه نظري اداره كل آموزش و پرورش شهر تهران گفت: دانش‌آموزان متقاضي ادامه تحصيل در مراكز بزرگسالان ‌بايد تا 7 بهمن 89 نسبت به مراجعه حضوري و ثبت‌نام اقدام كنند؛ زمان ثبت‌نام نيمسال اول داوطلب آزاد از 7 تا 20 بهمن 89 و زمان ثبت‌نام نيمسال دوم داوطلب آزاد از 7 بهمن 89 تا 5 ارديبهشت 90 است.




65درصد مدارس غيردولتي استيجاري هستند
نوشته شده در سه شنبه 23 دی 1389
بازدید : 15
نویسنده : مولوی
معاون وزير و رييس سازمان مدارس غيردولتي و توسعه مشاركت هاي مردمي وزارت آموزش و پرورش گفت: از حدود 15 هزار مدرسه غيردولتي بين 60 تا 65 درصد آن استيجاري هستند.

علي باقرزاده در گفتگو با ايرنا افزود: مالكان مدارس استيجاري بايد استانداردهاي آموزش و پرورش در بخش هاي مختلف از جمله استحكام بنا را رعايت كنند.

وي با بيان اينكه سازمان مدارس غيردولتي آيين نامه اي با موارد مختلف براي مدارس غيردولتي تعريف كرده است، گفت: استحكام بنا، رعايت فاصله تعداد مدارس قرار گرفته در راستاي يك خيابان و همچنين نبودن مدرسه در كوچه بن بست ، از جمله مواردي است كه در آيين نامه تاسيس مدارس غيردولتي آمده است و تمام موسسان ملزم به رعايت آن هستند.

رييس سازمان مدارس غيردولتي و توسعه مشاركت هاي مردمي وزارت آموزش و پرورش گفت:حدود 15 هزار مدرسه غير دولتي در سطح كشور فعال است.

وي با بيان اينكه 16 هزار موسس مجوز تاسيس مدارس غيردولتي را اخذ كرده اند، گفت: 8.12 درصد دانش آموزان كشور در مدارس غير دولتي تحصيل مي كنند.

به گفته رييس سازمان مدارس غيردولتي و توسعه مشاركت هاي مردمي وزارت آموزش و پرورش ، 11.5 درصد مدارس و 15 درصد كلاس هاي درس كشور شامل مدارس غير دولتي است.




بازدید : 21
نویسنده : مولوی
رئيس دانشگاه آزاد اسلامي گفت: هم اکنون بيش از 900هزار نفر در سراسر کشور داوطلب تحصيلات تکميلي در دانشگاه آزاد هستند.

به گزارش مهر ، عبدالله جاسبي عصر پنجشنبه در مراسم افتتاح سه دانشکده آموزشي و پژوهشي و مجتمع ورزشي دانشگاه آزاد آمل افزود: تعداد داوطلبان پارسال حدود 800 هزار نفر بوده  که امسال به 900 هزار نفرافزايش يافته است.

وي تصريح کرد: هم اکنون حدود 85 درصد داوطلبان تحصيلات تکميلي در دانشگاه هاي دولتي در صف کنکور هستند و حتي بسياري از آنان به علت فراهم نشدن حضور در دانشگاه ها به خارج از کشور سفر مي کنند.

رئيس دانشگاه آزاد اسلامي با اشاره به اينکه کنکور در آستانه حذف از اين دانشگاه است، اضافه کرد: اکنون جمع زيادي از دانشجويان کشوري به مرحله تحصيلات تکميلي رسيد و دانشگاه آزاد به دنبال افزايش رشته هاي تحصيلات تکميلي و پذيرش دانشجويان در اين مقطع است.

جاسبي به پيشرفت هاي دانشگاه آزاد در بيش از گذشت 28 سال از تاسيس آن اشاره کرد و گفت: دانشگاه آزاد پس از پشت سرگذاشتن دهه هاي اول تا سوم که به تثبيت، توسعه مکاني و کيفيت دانشگاه آزاد بوده در آغاز دهه چهارم تأسيس خود به دنبال کسب رقابت با معتبرترين دانشگاه هاي دنياست.

وي با بيان اينکه هم اکنون يک ميليون و 600 هزار دانشجو در دانشگاه‌هاي آزاد سراسر کشور مشغول به تحصيل هستند، ادامه داد: اين دانشجويان در 400 واحد دانشگاهي در کشور تحصيل مي کنند.

وي با اشاره به اينکه سالانه يک ميليون متر مربع به فضاي آموزشي و رفاهي دانشگاه آزاد اسلامي کشور اضافه مي‌شود اين ميزان فضاي آموزشي و رفاهي در دانشگاه هاي آزادکشور را حدود 20 ميليون متر مربع اعلام کرد.

رئيس دانشگاه آزاد اسلامي کشور وجود 600 واحد آموزشي سما با 60 هزار دانش آموز، حدود 50 مرکز آموزشي و تحقيقاتي ، 10 بيمارستان متعلق به دانشگاه، حدود 10 هزار دانشجو در باشگاه پژوهشگران جوان و تحصيل پنج هزار دانشجوي دکتراي تخصصي و هشت هزار دانشجوي کارشناسي ارشد را از ديگر نمونه هاي آماري اين دانشگاه عنوان کرد.

وي با بيان اينکه از دو سال گذشته تاکنون 20 شعبه واحد علوم و تحقيقات دانشگاه آزاد در استان هاي  کشور راه‌اندازي شده است از ايجاد شعبه واحد علوم و تحقيقات دانشگاه آزاد در مازندران خبر داد.

رئيس دانشگاه آزاد اسلامي با بيان اينکه در حال استاني کردن دانشگاه آزاد در استانها هستيم، بيان کرد: با مصوبه هيئت امناي دانشگاه آزاد تاکنون در10 استان کشور استاني شدن دانشگاه آزاد تشکيل شده و در 20 استان ديگر نيز مقدمات استاني شدن در حال سپري شدن است.




نحوه برخورد با دانشجويان متقلب
نوشته شده در سه شنبه 23 دی 1389
بازدید : 28
نویسنده : مولوی
دبير شوراي مرکزي کميته انضباطي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري با بيان اينکه بيشترين آمار پرونده هاي کميته هاي انظباطي دانشجويان به تقلب در امتحان اختصاص دارد ، گفت: در صورت اثبات تخلف، درج نمره 25 صدم يا محروميت از تحصيل براي دانشجو در نظر گرفته مي شود.

حسين شمسيان در گفتگو با مهر با اشاره به بيشترين موارد مراجعه به کميته هاي انضباطي گفت: مي توان گفت تخلفاتي که در حوزه هاي امتحاني انجام مي شود و به نوعي ما آنها را تقلب مي دانيم، بالاترين آمار پرونده هاي کميته هاي انظباطي را به خود اختصاص داده است.

دبير شوراي مرکزي کميته انضباطي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري گفت: البته با پيشگيري و تغيير روش در برگزاري آزمونها در سال هاي اخير در اين مورد نيز با سراشيبي مواجه هستيم.
 
وي درباره نحوه برخورد کميته هاي انضباطي با دانشجوياني که در امتحان تخلف کرده اند ، گفت: اگر اثبات شود که تخلفي در امتحان صورت گرفته است، دانشجو در درسي که در آن تقلب کرده نمره 25 صدم مي گيرد دانشجو راه گريزي از آن ندارد و اين نمره هرگز از پرونده اش حذف نمي شود.
 
شمسيان اظهار داشت: همچنين اگر دانشجويي سابقه چنين تخلفاتي داشته باشد، مسئولين دانشگاه مي توانند از يک تا دو ترم محروميت از تحصيل را براي دانشجو درنظر بگيرند.




اعلام جزئيات‌ 2 کنکور فراگير ،19دي
نوشته شده در سه شنبه 23 دی 1389
بازدید : 16
نویسنده : مولوی
معاون اجرايي سازمان سنجش آموزش کشور گفت: سازمان سنجش شرايط ، ضوابط ، تاريخ و نحوه ثبت نام در آزمون هاي فراگير کارشناسي ناپيوسته (کارداني به کارشناسي) و کارشناسي ارشد سال 90 دانشگاه پيام نور را يکشنبه 19 دي ماه اعلام مي کند.

حسين توکلي در گفتگو با مهر افزود: از ساعت 14 روز 19 دي ماه اين جزئيات بر روي سايت سازمان سنجش به نشاني www.sanjesh.org قرار مي گيرد و در نشريه پيک سنجش روزهاي دوشنبه 20 و 27 ديماه نيز منتشر مي شود.

وي اظهار داشت: داوطلبان علاقمند به ثبت نام و شرکت در اين آزمون ضرورت دارد با مطالعه اطلاعيه مذکور و در صورت واجد شرايط بودن براي ثبت نام اقدام کنند.

معاون اجرايي سازمان سنجش گفت: ثبت نام براي شرکت در آزمون از طريق شبکه اينترنت اين سازمان و از روز يکشنبه 26 دي ماه آغاز و در روز شنبه 2 بهمن ماه پايان مي پذيرد.

توكلي اظهار داشت: براساس برنامه زماني پيش بيني شده آزمون هاي فراگير کارشناسي ناپيوسته و کارشناسي ارشد سال 1390 دانشگاه پيام نور در بعدازظهر روز جمعه 30 ارديبهشت برگزار مي شود.




بازدید : 39
نویسنده : مولوی
اسامي پذيرفته شدگان تکميل ظرفيت آزمون پزشکي سال 89 دانشگاه آزاد اسلامي از امروز پنجشنبه 16 دي ماه در پايگاه اطلاع رساني مرکز آزمون اين دانشگاه قابل مشاهده است.

به گزارش مهر ، داوطلباني مي توانند براي مشاهده نتايج تکميل ظرفيت به نشاني www.azmoon.net مراجعه کنند.

داوطلبان مي‏توانند ضمن مراجعه به اين پايگاه با ارائه مشخصات نتيجه خود را مشاهده کنند.

اطلاعيه مربوط به زمان و مکان ثبت نام از طريق همين پايگاه در دسترس داوطلبان قرار داده مي شود.

پذيرفته شدگان اين مرحله مي توانند روز چهارشنبه 22 دي ماه جهت ثبت نام به واحدهاي دانشگاهي محل پذيرش مراجعه کنند.




بازنگري 52مورد از منابع درسي علوم انساني
نوشته شده در سه شنبه 23 دی 1389
بازدید : 31
نویسنده : مولوی
وزير علوم ، تحقيقات و فناوري از بازنگري 38 سرفصل و 52 مورد از منابع درسي علوم انساني دانشگاه ها تا کنون خبر داد و گفت: کارگروه ويژه بازنگري علوم انساني با حضور استادان و صاحبنظران حوزه هاي مختلف اين علوم در حال فعاليت است و در هر رشته از نظرات کارشناسي متخصصان آن رشته استفاده خواهد شد.

به گزارش مهر، کامران دانشجو در سومين سفر استاني هيئت دولت به سمنان در ديدار با اعضاي هيئت علمي دانشگاه ها و موسسات آموزش عالي اين استان از متخصصان و صاحبنظران زيرگروه هاي مختلف علوم انساني دعوت کرد تا در بازنگري و اصلاح متون و سرفصل هاي درسي اين رشته ها به معاونت آموزشي وزارت علوم ياري رسانند.

وي افزود: بازنگري در سر فصل دروس علوم انساني به منزله حذف نظريات غربي نيست، بلکه بايد تلاش کرد تا نظريات اسلامي و بومي نيز در سر فصل اين دروس قرار گيرد به نحوي که امکان نقد نظريات غربي را فراهم کند.

وزير علوم با قدرداني از نقش برجسته دانشگاهيان در نهم دي سال گذشته اظهار داشت: دانشگاهيان کشور نشان دادند که در مواقع حساسي همانند حماسه 9 دي ماه با وجود اختلاف سليقه، همواره چشم به اشاره مقام عظماي ولايت دارند و در اطاعت از فرامين رهبري افسران و فرماندهان مقبولي هستند.

وي از دانشگاه به عنوان محل تضارب انديشه ها ياد کرد و افزود: وظيفه دانشگاه کادرسازي براي نظام است و فارغ التحصيلان دانشگاه هاي ما بايد طوري تربيت شوند تا با تخصصي توام با تعهد مسئوليت اداره کشور را به عهده گيرند.
 
دانشجو در پاسخ به سئوالي در خصوص ايجاد مراکز آموزش عالي جديد در استان سمنان گفت: ايجاد مراکز آموزش عالي جديد در جوار دانشگاه هاي فعلي اين استان اصلا مقرون به صرفه نيست و از نظر ما ايجاد دانشکده هاي جديد در دانشگاه هاي فعلي قابل توجيه است و از آن حمايت مي کنيم.
 
وي تقويت دانشگاه هاي موجود و افزايش کيفيت دانشگاه ها را از سياست هاي اصلي وزارت علوم دانست و گفت: تقويت دانشگاه هاي موجود علاوه بر کاهش هزينه ها و افزايش بازدهي به حفظ شان و جايگاه دانشگاه و ارتقاي کيفيت خدمات آموزشي، پژوهشي، فرهنگي و رفاهي آن کمک زيادي مي کند.
 
وزير علوم با اظهار رضايت از حاکميت  فضاي منطقي و عقلايي بر دانشگاه ها گفت: اميدوارم با گسترش فعاليت کرسي هاي آزاد انديشي اين روند همچنان تداوم يافته و دانشگاهيان همچون گذشته با عملکرد هوشمندانه خود، ضمن تبادل نظرات مختلف در فضاي منطقي ، سوء استفاده دشمن از محيط دانشگاه را ناکام بگذارند.




آغاز ثبت نام آزمون کارشناسي فراگير
نوشته شده در سه شنبه 23 دی 1389
بازدید : 32
نویسنده : مولوی
ثبت نام در آزمون کارشناسي فراگير دانشگاه پيام نور آغاز شده است و داوطلبان مي توانند تا روز سه شنبه 21 دي ماه نسبت به ثبت نام در اين آزمون از طريق سايت سازمان سنجش آموزش کشور اقدام کنند.

داوطلبان براي دسترسي به اطلاعات اين آزمون مي توانند از طريق سايت سازمان سنجش به نشاني www.sanjesh.org و يا نشريه روز دوشنبه 13 و دوشنبه 20 دي ماه اقدام کنند.

داوطلبان علاقه مند با مطالعه اطلاعيه و در صورت واجد شرايط بودن مي توانند از طريق سايت سازمان سنجش در آزمون ثبت نام کنند.
 
آخرين مهلت ثبت نام نيز روز سه شنبه 21 دي ماه تعيين شده است.
 
آزمون دوره هاي فراگير کارشناسي دانشگاه پيام نور در روز جمعه 30 ارديبهشت 90 برگزار مي شود.
 
همچنين براساس اعلام سازمان سنجش، داوطلبان کنکورهاي کارشناسي ناپيوسته و کارشناسي ارشد فراگير پيام نور مي توانند طي روزهاي 26 ديماه تا 2 بهمن ماه براي ثبت نام اقدام کنند.




بازدید : 17
نویسنده : مولوی
معاون آموزش و نوآوري آموزش و پرورش شهر تهران از اجراي طرح حمايت از دانش آموزان نخبه و منتخب در پايه چهارم دبيرستان هاي پايتخت خبر داد.

محمود حسيني در مصاحبه با واحد مرکزي خبر در اين باره افزود : براي اجراي اين طرح ، 5500 دانش آموز که معدل آزمون نهايي آنان در سال گذشته بالاي 18 بود شناسايي و پس از شرکت در آزموني ويژه 1850 نفر آنان ، مشمول اين طرح حمايتي شدند.

وي هدف از اجراي اين طرح را شناسايي و حمايت از دانش آموزان مستعد و ارائه برنامه هاي مکمل براي دستيابي به نتايج برتر در آزمون سراسري دانشگاه ها در سال آينده بيان کرد.

حسيني گفت:براي موفقيت اين دانش آموزان در کسب رتبه هاي تک و دو رقمي در آزمون سراسري دانشگاه ها ، برنامه هايي در چهار محور درحال اجراست.

وي ، اصلاح برنامه هاي مطالعاتي با اجراي مشاوره هاي فردي و گروهي ، برگزاري دوره هاي

تکميلي و ايجاد کلاس هاي جمع بندي ، برپايي آزمون هاي علمي در سه مرحله و ايجاد پايگاه هاي مطالعاتي در تعطيلات نوروز را مهمترين اين برنامه ها برشمرد.

حسيني گفت : دانش آموزان شهر تهران سال گذشته با اجراي اين طرح 57 درصد رتبه هاي تک رقمي آزمون سراسري دانشگاه ها را از آن خود کردند.

وي افزود : سال گذشته 1200 دانش آموز نخبه پايه چهارم دبيرستان مشمول اين طرح حمايتي قرار گرفتند که اين رقم امسال به 1850 دانش آموزان افزايش يافته است .

حسيني گفت : بر اين اساس انتظار داريم دانش آموزان شهر تهران امسال در آزمون سراسري دانشگاه ها بيش از 70 درصد رتبه هاي تک رقمي را کسب کنند.

طرح حمايت از دانش آموزان نخبه دبيرستان هاي تهران ، نخستين بار ، سال گذشته اجرا شد.




تغييرات پياپي؛ آفت نظام آموزشي
نوشته شده در سه شنبه 23 دی 1389
بازدید : 15
نویسنده : مولوی
«به زودي نظام آموزشي مدارس تغيير مي يابد» اين جمله اي است که طي اين سالها بارها از زبان مسئولان شنيده شده اما در همه اين سالها آنچه که مغفول مانده وضعيت دانش آموزان و معلماني است که مجبورند مدام خود را با شرايط جديد تطبيق دهند.

به گزارش مهر، بيش از يکسال است که تغيير نظام آموزشي مدارس در دستور کار شوراي عالي آموزش و پرورش و شوراي عالي انقلاب فرهنگي قرار دارد که البته هنوز به تصويب نهايي نرسيده و زمان اجراي آن مشخص نيست.

براساس طراحي اوليه قرار شد دوره هاي تحصيلي به سه دوره 6 سال ابتدايي، سه سال راهنمايي و سه سال متوسطه تبديل شود اما بعد از چندي دبير شوراي عالي آموزش و پرورش از امکان تبديل نظام آموزشي به چهار دوره سه ساله نيز خبر داد و گفت: بنا داريم دانش آموزان پيش دبستاني تا سوم ابتدايي را از دانش آموزان چهارم تا ششم ابتدايي تفکيک کنيم.

همچنين معاون آموزش متوسطه اين وزارتخانه از امکان ادغام رشته هاي نظري خبر داده و عنوان کرده که اين طرح هم اکنون در حال بررسي و ارزيابي در اين معاونت است.

البته اين براي اولين باري نيست که تغيير نظام آموزشي از سوي مسئولان آموزش و پرورش مطرح مي شود اما تا کنون هيچيک از آنها دليل واضح و مشخصي را براي اين همه تغييرات نياورده اند. تنها دليلي که مسئولان آموزش و پرورش از آن سخن مي گويند " تحول بنيادين" در نظام آموزشي است که مشخص نمي کند با تغيير مقاطع تحصيلي حاصل مي شود يا نه؟

تغيير مقاطع تحصيلي از سال 1346 تا کنون

تغيير اساسي و بنيادين مقاطع تحصيلي به سبک آموزشي نوين در سال 1346 آغاز شد. طبق اين تغيير نظام آموزشي 6-6 يعني دو دوره ابتدايي و متوسطه به 5-3-4 يعني پنج سال ابتدايي، سه سال راهنمايي و چهار سال متوسطه تبديل شد که اين نوع نظام آموزشي پس از انقلاب تا سال 1370 در مدارس کشور اجرا شد تا اينکه در اين سال، شوراي عالي آموزش و پرورش دوره پيش دانشگاهي را از دوره متوسطه جدا کرد.

طبق نظام آموزشي جديد که به «نظام جديد» معروف شد، دانش آموزان پنج سال ابتدايي، سه سال راهنمايي، سه سال تا ديپلم و يک سال دوره پيش دانشگاهي را مي گذراندند تا بتوانند به دانشگاه راه يابند. البته دانش آموزان در طرح نظام جديد بايد براي ورود به پيش دانشگاهي امتحان ورودي مي دادند و در صورت کسب نمره قبولي مي توانستند در اين دوره شرکت کنند و سپس در کنکور سراسري ثبت نام کنند.

بعد از گذشت چند سال و کاهش جمعيت داوطلبان دانشگاهي، امتحان ورود به پيش دانشگاهي برداشته شد و دانش آموزان پس از کسب ديپلم و در صورت علاقه مي توانستند در اين دوره نيز شرکت کنند.

اگرچه در طول سالهاي گذشته در دو مقطع تحصيلي ابتدايي و راهنمايي تغيير ايجاد نشد اما دوره متوسطه شامل تغييرات زيادي همچون تبديل نظام "ترمي واحدي" به "سالي واحدي" يا تفکيک دوره پيش دانشگاهي از مدارس متوسطه شد.

زمان تغيير

سيستم نظام آموزشي

سال 1346 به قبل 6 سال ابتدايي- 6 سال متوسطه
سال 1346 5 سال ابتدايي- سه سال راهنمايي- 4 سال متوسطه
سال 1370 پنج سال ابتدايي- 3 سال راهنمايي- سه سال متوسطه- يک سال پيش دانشگاهي
سال 1382 تبديل دوره متوسطه از ترمي واحدي به سال واحدي
سال 1388 اعلام براي تغيير نظام آموزشي به دو دوره 6 ساله ابتدايي و راهنمايي
سال 1389 اعلام دوباره براي تغيير نظام آموزشي به 6 سال ابتدايي، سه سال راهنمايي و سه سال متوسطه

البته در سال 1389 بار ديگر مراکز پيش دانشگاهي که در سال 1383 از مدارس متوسطه تفکيک شده بودند به دوره متوسطه متصل شد و هم اکنون در دبيرستانهاي متوسطه برگزار مي شود.

اما  وزير آموزش و پرورش در اواخر سال 1388 از تغيير دوباره  نظام آموزشي به دو دوره 6-6 يعني 6 سال دوره ابتدايي و 6 سال دوره متوسطه خبر داد و حتي معاونتهاي جديد خود را براساس اين طرح انتخاب کرد به طوري که هم اکنون وزارت آموزش و پرورش دو معاونت ابتدايي و متوسطه دارد. اين طرح نيز پس از گذشت مدت کوتاهي تغيير کرد و اعلام شد که نظام آموزشي به سه دوره 6-3-3 تبديل مي شود يعني 6 سال ابتدايي، سه سال راهنمايي و سه سال متوسطه. علت تغيير هم اين مسئله عنوان شد که در کنار هم قرار گرفتن دانش آموز اول راهنمايي با سوم دبيرستان ناهماهنگيهايي را در امر تربيتي به وجود مي آورد و اجراي اين طرح به صلاح نيست.

اما هم اکنون در حالي که اين طرح در شوراي عالي انقلاب فرهنگي در حال بررسي است و زمان اجراي آن هم مشخص نشده  دبير شوراي عالي آموزش و پرورش از اجراي نظام آموزشي 3-3-3-3 خبر داد. دليل تفکيک دوره ابتدايي به دو دوره سه ساله نيز همان مسئله قبلي يعني ناهماهنگي در امور آموزشي و تربيتي در مدارس ابتدايي عنوان شده است.

دانش آموزان و خانواده ها نگران از اعلام تغييرات پياپي

اعلام اين تغيير و تحولات در حالي است که بيش از 13 ميليون دانش آموز منتظر آخرين تصميم وزارت آموزش و پرورش هستند و نگران از اينکه چه اتفاقي براي آنها رخ خواهد داد؟ آيا آنها نيز شامل نظام آموزشي جديد مي شوند يا اينکه اين تغييرات تنها شامل ورودي هاي جديد است؟ آيا بايد بالاخره دوره پيش دانشگاهي را بگذرانند يا پس از کسب ديپلم مي توانند در کنکور شرکت کنند؟ آيا دوره پيش دبستاني اجباري مي شود؟ آيا قرار است در دوره پيش دبستاني درسهاي پايه اول آموزش داده شود يا دروس جديدي براي اين دوره پيش بيني مي شود و سئوالهاي بسيار ديگر که ذهن دانش آموزان و خانواده هاي آنها را درگير کرده است.

شيرزاد عبدالهي کارشناس مسائل آموزشي در اين باره مي گويد:  به باور من بيشتر تغييراتي که در نظام آموزشي کشور اتفاق مي افتد در مرحله حرف و سخن باقي مي ماند و ابتر است.

وي افزود: مهم ترين تغيير بعد از انقلاب اجراي نظام جديد متوسطه در سال 1370 بود که اين تغيير بعد از چند سال متوقف شد. دليل ابتر ماندن طرح ها و تغييرات آن است که وزراي آموزش و پرورش به جاي انجام وظايف ذاتي اين دستگاه در فکر انجام کارهاي بزرگ و غير مرتبط با وظايف آموزش و پرورش هستند و به جاي آن که در قامت يک مقام اجرايي ظاهر شوند، دوست دارند در نقش نظريه پرداز و فيلسوف ظاهر شوند، اما چون توانايي اين کار را ندارند در اين کار هم در مي مانند.

عبداالهي با بيان اينکه اصولا تغيير ساختار آن ميزان که  تبليغ مي کنند مهم و بنيادي نيست، بلکه موضوعي جزئي و پيش پا افتاده است، تصريح کرد:  چراکه مهم ترين نکته اين طرح حذف پيش دانشگاهي از ساختار مقاطع و افزودن يک سال به دوره دبستان است.

اين کارشناس مسائل آموزشي افزود: آنچه که از صحبت هاي وزير آموزش و پرورش مي توان برداشت کرد اين است که وي و دوستانشان تصميم گرفته اند دوره تحصيلات را به دو دوره 6 ساله تقسيم و سپس درباره جزئيات و تبعاتش تصميم گيري کنند.

بازدید : 18
نویسنده : مولوی
رئيس‌جمهور كشورمان اتكا به بمب اتم در معادلات بين‌المللي را اقدامي ابلهانه دانست.

 

به گزارش فارس، محمود احمدي‌نژاد رئيس جمهور صبح امروز پنجشنبه طي سخناني در نشست مسئولان ستادهاي فناوري‌هاي راهبردي با بيان اينكه امروز يكي از بهترين‌ روزهاي عمر من است، گفت: امروز كارهايي را ديديم كه بعضي‌ از آنها شايد آرزوي تاريخي بودند نه اينكه از آن وزنه‌اي در عالم هست بلكه اراده و باوري كه پشت آن قرار گرفته آرزوي تاريخي بود.

وي در ادامه سخنان خود انسان را مهمترين موضوع هستي دانست و تاكيد كرد: انسان بايد تجلي خدا باشد و زيباترين و اصلي‌ترين جلوه گونه انسان علم و عالمي است چرا كه اگر علم آمد بقيه صفات و اسماء خداوند هم خواهد آمد.

رئيس جمهور افزود: حقيقت انساني از مسير علم و تلاش علمي محقق مي‌شود.

احمدي‌نژاد تصريح كرد:‌ ملت ما در طول تاريخ پرچم‌دار علم بود و در يك بازده زماني ركود و عقب‌گردي بر ملت ما تحميل شد اما خوشبختانه با خيزش عظيم انقلاب اسلامي بسياري از موانع از سر راه ملت ايران برداشته شده اما هنوز آزادي واقعي از اسارت‌هاي تاريخي حاصل نشده تا در بي‌نهايت هستي پرواز كنيم، اما حركتي كه آغاز كرده‌ايم حركت بسيار مباركي است.

وي با اشاره به اينكه روح جمعي ملت ايران روحي خداجو و علم‌طلب است، اظهار داشت: علم در ميان مردم ما امري مقدس بوده و است و اين امر برآمده از فطرت الهي مي‌باشد.

رئيس‌جمهور ادامه داد: نهايت علم رسيدن به خدمت‌گذاري به مردم است يعني علمي كمال يافته است كه به يك خدمت تبديل شود.

احمدي‌نژاد گفت:‌خدا را شاكريم كه روح جمعي ملت ايران روح خداجو و عاشق علم است كه امروز دوباره بيدار شده و خود را پيدا مي‌كند.

وي همچنين بر لزوم حركت بر مبناي روش در چارچوب ايران اسلامي، خاطرنشان كرد: در كار علمي اگر بنا باشد همان مسيري را كه ديگران رفته‌اند، برويم هميشه از آنان عقب هستيم. كي مي‌توانيم پيشرفت كنيم؟ زماني كه ريل را عوض و قله‌هاي بالاتري را تعريف و روش‌هاي جديدي را ابداع كنيم.

رئيس‌جمهور با اشاره به مهندسي دقيق ايراني در تدوين تقويم جلالي كه بيش از هزار سال پيش انجام شده، گفت: هزار سال قبل بقدري به نور و حركت مسلط بوده‌ايم كه اگر آن تسلط را با الان مقايسه كنيم مي‌بينيم اصل تسلط تفاوتي پيدا نكرده است. ما مي‌توانيم با نگاه و روش خودمان جلو بيفتيم كه اين شدني است البته هر كار ارزشمندي زحمت دارد و هيچ دستاورد مثبتي بدون زحمت بدست نيامده است.

احمدي‌نژاد يادآور شد: اين نهضت و تجديد حيات، خودباوري و خودبازيابي را بايد غنيمت شمرده و جلو برويم چرا كه ملت ايران ظرفيت ايجاد كارهاي بزرگي را دارد.

وي بحث اجراي موفق هدفمند كردن يارانه‌ها را مورد اشاره قرار داد و تصريح كرد: برخي از آقايان مي‌گفتند هدفمند كردن يارانه‌ها كار خيلي خطرناكي است، علاوه بر اينكه دولت مي‌رود بايد مراقب باشيم كه كل نظام ساقط نشود كه بنده گفتم اشتباه مي‌كنيد چرا كه ملت ايران را نمي‌شناسيد. ملت ايران ظرفيت عظيمي دارد و ديديد چقدر آسان از بحث هدفمند كردن يارانه‌ها عبور كرد و اتفاقي نيفتاد و اين از عنايات خداوند متعال و امام زمان (عج) بود.

وي با اشاره به اينكه بايد به جايي برسيم كه هيچ ايراني پيدا نشود كه خود را در دنيا دست دوم بپندارد، گفت: بايد به قله‌هاي پيشرفت برسيم و اين پيشرفت نه اينكه استكبار و سلطه‌گري بلكه كمال‌جويي، خداجويي، دوستي، عدالت و پاكي است.

رئيس‌جمهور با بيان اينكه راه همه خوبي‌ها از مسير علم است، خطاب به مسئولان ستادهاي فناوري‌هاي راهبردي تاكيد كرد: از شما كه در مسير علم قدم گذاشته‌ايد تشكر مي‌كنم. وظيفه دولت حمايت از شماست كه آن‌را انجام مي‌دهيم.

احمدي‌نژاد با اعلام خبر شروع به كار صندوق نوآوري و شكوفايي با 3 هزار ميليارد تومان سرمايه كه از فروردين‌ ماه كار خود را شروع مي‌كند، اظهار داشت: هر ايراني در هر كجا كه كار مي‌كند، بايد بداند كه در جهت اعتلاي ايران فرهنگ ناب اين سرزمين كار مي‌كند.

وي در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به هديه مقامات ايراني در ملاقات‌هاي خارجي كه فناوري‌هاي محققان و انديشمندان كشورمان است، يادآور شد: شياطين عالم در صددند كه نگذارند ما سوار مركب علم شويم و از اين ناراحت هستند. كشوري 5 هزار بمب اتم دارد فرض كنيد ما هم يك بمب بسازيم كه مقابل آن چيزي نيست و اما بايد بگويم كه ما هم بايد خيلي ابله باشيم كه در معادلات بين‌المللي بر مبناي بمب اتم حركت كنيم. درحالي كه بمب اتم ما بي‌صدا است و جسم ندارد و پايه‌هاي آنها را از هم مي‌پاشاند و مزيت ما فرهنگ، تمدن و انسانيت است.

رئيس‌جمهور از تحمل سختي‌ها در مسير علم تاكيد و خاطرنشان كرد: بايد سختي‌ها را در مسير علم تحمل و يك دوره 15 الي 20 ساله را محكم بايستيم چرا كه ديگر كسي نمي‌تواند با ملت‌ مقابله كند.

احمدي‌نژاد با اشاره به اينكه بايد به نقطه‌اي برسيم كه مرجع علمي و فناوري دنيا باشيم، اظهار داشت‌: صدها سال ايران كانون علم و انديشه بوده كه اين مي‌تواند تكرار شود و تكرار مي‌شود.

وي همچنين بر لزوم معرفي دستاوردهاي علمي محققان و انديشمندان كشورمان به مردم دنيا و مردم ايران تاكيد كرد و گفت: آينده پر افتخار به واسطه ملت ايران براي همه بشريت در دسترس و انتظار ما است.




ماجراي ويندوز قرمز
نوشته شده در سه شنبه 23 دی 1389
بازدید : 18
نویسنده : مولوی
عامل اصلي ترور شهيد دکتر مسعود علي‌محمدي و از اعضاي يکي از شبکه هاي تروريستي موساد بخشي از چگونگي آموزش ترور را در پادگاني در نزديکي تل آويو ، ارتباط با عوامل موساد ، چگونگي ترور اين استاد دانشگاه و ... تشريح کرد.

به گزارش واحد مركزي خبر متن کامل اظهارات مجيد جمالي فش عامل اصلي ترور شهيد دکتر مسعود عليمحمدي که از تلويزيون پخش شد، به شرح زير است.

*من مجيد جمالي فش هستم و اولين آشنايي من با سرويس اطلاعاتي اسرائيل در حدود 3 سال پيش بود که براي دومين بار به استانبول سفر کرده بودم و در آنجا با فردي به نام رادپور آشنا شدم که ايشان پيشنهاد رفتن به کنسولگري را به من داده بودند و من هم به علت اينکه مشتاق بودم با هم به کنسولگري رفتيم و آنجا طبق يکسري تشريفاتي که انجام شد وارد اتاقي شدم ولي از هم جدا بوديم يکسري سوالات زياد از من کردند طبق آن سوالات يکسري فرم ها به من دادند فرمهاي مشخصات بود و چگونگي همکاري با آنها.

البته کسي را نمي ديدم و از پشت ميکروفون با هم صحبت مي کرديم همانجا بود که به من گفتند فردا تنها بيايم بدون رادپور.

*البته در همان سفر حتما تاکيد داشتند که با رادپور و دوستان ايراني ام تماس نداشته باشم يعني در آن خانه اي که در آن زندگي مي کردم به من گفتند که بايد به هتل بروي و تمام هزينه هايش را هم دادند. من هم طبق دستورالعملي که به من داده بودند به هتل رفتم در حدود يک هفته طول کشيد که کار آنها تمام شد يک ماموريت جمع آوري اطلاعات در ايران به من دادند و من به ايران برگشتم.

*من به ايران برگشتم و همان ماموريتي که به من داده بودند جمع آوري اطلاعات بود در مورد يک محل مشخصي انجام دادم به طور کامل و در زمان معيني حدود 3 ماه بعد بود دوباره به ترکيه بازگشتم بعد طبق همان سيري که داشتم تماس گرفتم وارد کنسولگري شدم البته مدارک و اطلاعات را روي کاغذ نوشته بودم و در کاغذ حمل مي کردم در حدود 30 صفحه بردم آنجا تحويل دادم و خيلي هم خوششان آمد البته يکسري ايرادها را برطرف کردند نواقصش را گرفتند توضيحاتي دادند و تقريباً در حدود 10 روز طول کشيد که از پشت ميکروفون اطلاعات جديد و آموزشهاي جديد به من مي دادند و در آن موقع در سفر دومي که به کنسولگري رفته بودم با فردي به نام بهرام که رابط من و سرويس اطلاعاتي اسرائيل شد.

*در حدود سومين سفر بود که انجام شد وقتي برگشتم يک تست پلي گراف يا همان دروغ سنج از من گرفتند که 2 روز طول کشيد يک روز تستش را انجام دادند و روز بعد تست اصلي انجام دادند که يک دکتر اسرائيلي بود به همراه يک فرد ايراني که کار مترجمي را انجام مي داد البته بهرام هم از پشت ميکروفون صحبت مي کرد.

*** آموزشها شروع شد ،آموزشهاي جمع آوري اطلاعات در مورد مکانها مثل پارک ها ، جاده ها ،‌پادگان ها تقريباً مکانهايي که بيشتر عمومي بودند مثل پارک هاي تهران ،‌جاده ها که چه چيزهاي امنيتي دارد چه دوربين هايي دارد چه اشخاصي در آنجا تردد مي کنند چه ارگان هاي دولتي در آنجا هست سير اطلاعاتشان در همين حد بود که چه چيزهايي براي انجا عمليات مضر بود.

در اين سفر بود که يک پله جلوتر رفتم و گفتند که براي ارائه اطلاعات نمي خواهد بر روي کاغذ بياوري يک دوربين ديجيتال به همراه کمربند حمل مموري دوربين ديجيتال که يک دوربين معمولي بود که مموري مي خورد ولي کمربند چرم قهوه اي – مشکي بود که سگگ آن باز مي شد توسط يک آچار آلن و مموري در آن جاسازي مي شد اين تکنولوژي جديد را در آن سفر به من دادند و گفتند از اين به بعد مي تواني اطلاعات را از اين طريق براي ما بياوريد.

*بعد از اين دوره من برگشتم ايران. يک ماموريت جمع آوري اطلاعات بود در مورد يک مکان خاص در تهران به من دادند جمع آوري اطلاعات را طبق آن چيزي که گفته بودند بر روي کاغذ مي نوشتم و از آن عکس مي گرفتم و عکس را داخل کمربند مي گذاشتم و از ايران کمربند را خارج مي کردم

*بعد از آن سفر که برگشتم يک ميل به من دادند و گفتند از اين به بعد تاريخ هاي سفر را ما تعيين نمي کنيم که در اين ساعت بيا از قبل تعيين نمي کنيم طبق اين ميل ما با شما در ارتباط هستيم البته به صورت کد گذاري شده يکسري کشورها را براي من کد گذاري کردند که مثلاً کشور تايلند جنوب ، کشور ترکيه شمال که از طريق آن بتوانم يکسري تاريخ ها و محل ها را براي ملاقات تعيين کنيم. اولين سفرمان قرار شد آسياي جنوب شرقي باشد و طبق همان چيزي که گفته بودند يک تاريخي را به من گفتند و من به آنجا رفتم بعد از اينکه به آن کشور رفتم قرار شده بود شماره تلفن و آدرسم را در ميل بگذارم که در حدود 3 يا 4 ساعت بعد با من تماس گرفتند و يک محلي را براي ملاقات بهرام به من داد يک محلي را براي ملاقات آدرس داد يک هتلي بود و من تاکسي گرفتم و به آنجا رفتم ، آنجا اولين ديدار حضوري من و بهرام در خارج از کنسولگري بود در حدود 4 – 5 ساعت با من صحبت کرد که چه طوري است و از اين به بعد کارهايمان عملي مي شود و به صورت عملي شما را آموزش مي دهيم يکسري معلم ها هستند که بهترين هاي اسرائيل هستند و ما انتخاب کرديم که تو را آموزش دهند و همين طور يک سيم کارت و گوشي به من دادند که از اين به بعد با آن در تماس هستيم. فرداي آن روز رسيد و 2 نفر افراد جديد بودند که من با آنها آشنا شدم 2 افسر اسرائيلي بودند و عبري صحبت مي کردند و بهرام مترجم ما بود يعني رابط بين ما بود شخص هايي به نام اومر و جوني بودند که جوني متخصص فني و کامپيوتر بود و اومر مخصوص کارهاي عملياتي بود و آموزش عملياتي مي داد.

در آن سفر يکسري آموزشهايي به من دادند مثل تعقيب و گريز ،‌ضد تعقيب ، تعقيب ماشين ، جمع آوري اطلاعات از يک محل خاص ، چسباندن بمب به زير ماشين در همين حد البته آموزشهاي عملي به صورت عملي و خودشان نظارت داشتند روي اين کار و چيز مهمي که در آن سفر آموزش دادند ارتباط sayf(رودررو) از طريق لپ تاپ بود. يک لپ تاپ را به من آموزش دادند که از طريق آن مي تواني به صورت رودرو و راحت هر چيزي را که مي خواهي بتواني صحبت کني اما به دليل اينکه من لپ تاپ شخصي داشتم گفتند که نمي توانيم در اين سفر به شما لپ تاپ بدهيم چون از لحاظ پوششي مشکل دارد نمي تواني همزمان 2 تا لپ تاپ را به ايران ببري به خاطر همين موکول کردند به سفر بعد. دوباره يک ماموريت جمع آوري اطلاعات يک نقطه خاص تهران را به من دادند و من را راهي تهران کردند يعني عين سفرهاي قبلي.

اين لپ تاپ در ظاهر يک لپ تاپ معمولي بود که همه داشتند و اگر کسي هم مي ديد چيزي را متوجه نمي شد در اصل 2 ويندوز xp داشت که يکي از ويندوزها 2 ويندوز بود يک ويندوز sayf داشت که بايد يکسري مراحل را طي مي کردي تا برسيم به آن ويندوز اصلي که به آن ويندوز قرمز مي گفتند.

*اين لپ تاپ در ظاهر يک لپ تاپ معمولي بود که همه داشتند و اگر کسي هم مي ديد چيزي را متوجه نمي شد در اصل 2 ويندوز xp داشت که يکي از ويندوزها 2 ويندوز بود يک ويندوز sayf داشت که بايد يکسري مراحل را طي مي کردي تا برسيم به آن ويندوز اصلي که به آن ويندوز قرمز مي گفتند. 2 ويندوز آشکار و يک ويندوز پنهان در اصل 3 ويندوز داشت. زمانيکه لپ تاپ را روشن مي کرديد اگر دست به چيزي نمي زديد وارد يک ويندوز معمولي و عادي مي شد و کسي متوجه نمي شد وقتي مي خواستيم وارد ويندوز sayf بشويم وقتي لپ تاپ را روشن مي کرديم بعد از چند ثانيه از گزينه کامپکت 2 گزينه مي آمد وقتي دکمه اسکيس (ESC) را چند بار مي زديم وارد منوي اصلي لپ تاپ مي شد منوي اصلي شامل 3 گزينه بود يک برنامه ريکاوري برنامه اي بود که خودشان تنظيم کرده بودند در صورت بروز هرگونه مشکلي براي کامپيوتر طبق آن ريکاوري مي توانستيم برگرديم به همان حالت اول برنامه ريزي خودشان يعني به حالتي که روز اول لپ تاپ را به من داده بودند نه حالت کارخانه. گزينه دوم ويندوز 2 بود ويندوزي که از طريق آن مي توانستي وارد ويندوز قرمز شوي از آنجا روي کيبورد آن گزينه را انتخاب مي کرديم وارد ويندوزي که شبيه ويندوز معمولي بود از گزينه استارت 3 گزينه را بايد فعال مي کرديم اولين گزينه در پنجره اول گزينه دوم در پنجره دوم و گزينه سوم در پنجره سوم HP سه مرحله بود که 3 پنجره فعال مي شد وقتي سومين پنجره را فعال مي کرديم يک دفعه پنجره ها محو مي شد و يک پنجره جديد باز مي شد که روي آن پسورد را مي نوشتيم يک پسورد داده بودند که البته آن SONY 777 بود آن را تايپ مي کرديم اينتر (ENTER) را مي زديم در آن زمان کليد فلش مموري را مي خواست يک فلش مموري که مخصوص وارد شدن به قسمت قرمز بود آن زمان کليد کامپيوتر را وارد مي کرديم اينتر مي کرديم در عرض يک ثانيه ويندوز تغيير مي کرد و رنگ صفحه قرمز مي شد و عملاً وارد قسمت قرمز شده بوديم.

*در مورد گوشي هم يک چيزي شبيه همين بود. 2 عدد ويندوز داشت گوشي موبايل ، يک گوشي سامسونگ بود که 2 عدد ويندوز داشت که از ويندوز اصلي يک سري مراحل را طي مي کرديم بعد مي رسيديم به جائيکه رمز مي داديم وقتي رمز را وارد مي کرديم بعد از 5 ثانيه يک نوار پر مي شد و خودبخود وارد قسمت قرمز مي شد و آن هم همينطور بود با اين تفاوت که در گوشي مي توانستي در قسمت قرمز چيزي را ذخيره کني همانطور که گفته بودم نمي شد در قسمت قرمز چيزي را ذخيره کرد و فقط زماني که وارد قسمت قرمز مي شدي مي توانستي آن چيزها را ببيني که اين گوشي بيشتر براي فيلمبرداري و عکسبرداري هاي مخفي بود چون حالتي داشت که وقتي وارد قسمت قرمز مي شديد اگر دکمه قرمز را 2 بار فشار مي دادي و يکبار دکمه بغل را صفحه نمايش سياه مي شد و تا دوباره اين دکمه ها را فشار نمي دادي طبق مراحل خودش روشن نمي شد اگر کسي هم به آن دست مي زد خودبه‌خود خاموش و روشن مي شد برمي گشت به ويندوز اصلي ، اين دو دستگاه را در سفر دومي که به آسياي جنوب شرقي رفته بودم به من دادند البته طرز کار آن را در آن دو سفر به من ياد داده بودند.

*با من تماس گرفتند و گفتند که بليط بگير و بيا و برو به فلان هتل . اسمت را بگو پاسپورت را نشان بده و ما براي تو اتاق رزرو کرده ايم من اين کار را کردم بعد رفتم همان هتل درست بود براي من اتاق رزرو کرده بودند بعد با من تماس گرفتند طبق همان شرايط قبلي يک تلفن دادند و يک تلفن براي خودشان براي ارتباط بود دوباره ترجمه شروع شد با اين تفاوت که در اين سفر به جاي جوني که مسول کامپيوتر و فني بود نيامده بود يک خانمي آمده بود به نام ( اِما) که حامله بود يعني خانم اما با بهرام و اومر آمده بودند 3 نفر. آن 2 نفر سرجايشان بودند و يک نفر جديد آمده بود دوباره آموزش ها شروع شد از فرداي آن روز ولي يک تفاوت داشت با دوچرخه شروع کردند يک دوچرخه آورده بودند که سواري دوچرخه را ياد دادند که ببينند چطور است مهارت سوار شدن . بعد يکسري راهها مي دادند و مي نشستند در يک رستوران و مي گفتند از روي نقشه از اين راه بروي تا به اين جا برسي بعد از اينکه رسيدي يک زنگ مي زني تا ما بگوييم بيايي کجا پيدا کردن مسير بود با دوچرخه بعد از آن يک سبد پلاستيکي گذاشتند پشت آن که خالي بود.

*در آن سفر قبلي باز هم يک کيف جاساز پول به من دادند که البته 2 عدد بود در حدود 30 هزار دلار بعد من برگشتم که در آن سفر خانم من هم آمده بود و بعد با هم برگشتيم.

بعد از اينکه برگشتيم ايران يکسري ماموريت ها به من داده بودند جمع آوري اطلاعات از يک مکان هاي خاصي بود تا اينکه برنامه ريزي کردند تا من به يک کشور اروپايي بروم يک کمپي بود در آنجا براي شخصي بود به نام استپان کيرالي که البته ميلش را به ايميل من فرستاد قرار بود من بروم آنجا براي آموزش بوکس که طبق چيزهايي که گفته بودند آنجا کنسل شد و سفرم موکول کردند به کشور ديگري.من زميني به آنجا رفتم طبق همان شرايط قبلي يک قرار ملاقات اوليه گذاشتم با بهرام و گوشي موبايل به من داد و از فرداي آن روز رفتيم براي خريد کردن يکسري لوازم براي من خريد کردند کل لباسها از کفش گرفته تا لباس زير ، شلوار ، پيراهن و ... همه چيز را گرفتند و گفتند هيچ کداميک از لباس ها را که از ايران آورده اي نمي تواني همراه خود بياوري يک ساک چمدان هم براي من گرفتند.

*در حدود 3 روز بعد قرار گذاشتند که صبح زود ساعت 7 صبح جلوي يک هتل با من قرار گذاشتند و من با آنها رفتم البته تمام لباس هاي من را گرفتند و  لباسهاي ديگري دادند، فقط حلقه ام را به من دادند.

*با بهرام به فرودگاه رفتيم در فرودگاه آن آقاي مسئول پشتيباني بود آنجا ديدم آمد دوباره در رستوران فرودگاه يکسري توضيحات را از اول به من دادند و پاسپورت را به من تحويل دادند در سفر گفتند که من را نمي شناسيد برنگرد به من نگاه کن ، خيره نشو ، حرف نزن تنها کسي که همسفر توست بهرام است. از فرودگاه پرواز کرديم به تل آويو وقتي رسيديم به تل آويو طبق مهري که در پاسپورت خورده بود من يک اسرائيلي بودم . وارد فرودگاه تل آويو شديم که البته آنجا مسئول مهر کردن پاسپورت ها به من گير داد چون يک سوالي از من پرسيد و من که عبري بلد نبودم مشکوک شد که همان آقاي مسئول پشتيبان وارد عمل شد و کارتي را نشان داد پاسپورت من و بهرام را گرفت و از يک راه ديگري بود يعني مسافرهاي عادي از يک خرطوم رد مي شدند ما را از خرطوم ديگري رد کردند وقتي آخر خرطوم رسيديم اومر آنجا بود. بعد از سلام ما را سوار کرد البته آن فرد از ما جدا شد و من و بهرام و اومر سوار ماشين اومر که يک تويوتا دوکابين بود شديم از فرودگاه خارج شديم و رفتيم به سمت تل آويو . از تل آويو رد شديم و رفتيم به شهر هرتزليا که در آنجا يک هتلي بود که کنار ساحل بود آنجا يک اتاق به من نشان دادند که اتاق سوئيت مانند بود که گفتند اينجا محل اقامت توست در حدود 1000 شگل بود و پول اسرائيلي هم به من دادند و گفتند اگر اتفاقي افتاد پول پيش شما باشد يک گوشي موتورولا با سيم کارت اسرائيلي به من دادند و گفتند که البته تماس نمي گيري و رفتند و گفتند بعداً برمي گرديم استراحت کن. بهرام و جوني آمد اولين کسي که در اسرائيل آمدند براي آموزش و در همان سوئيت هتل آموزش را شروع کردند يکسري برنامه ريزي ها بود که مي خواستند به من نشان دهند مثل راهها را چطور بروم آموزش هايي که چه کارهايي را بايد انجام بدهم به صورت تئوري جوني به من ياد داد.

*فرداي آن روز گفتند که آموزش عملي شروع مي شود فرداي صبح آن روز بهرام آمد و ماشين کرايه بود از اين دو کابينه ها ، ماشين کرايه اي تل آويو. رفتيم فروشگاه يکسري چيزها خريد آب و ... از تل آويو خارج شديم حدود نيم ساعت گذشت وارد يک پادگان شديم. از تل آويو خارج شديم اتوبان تل آويو – اورشليم در حدود نيم ساعت طول کشيد تا رسيديم به درب پادگان فکر کنم دقيقاً مجاورت اتوبان تل آ‌ويو – اورشليم بود وارد پادگان شديم و از يک پل روگذر وارد خود پادگان مي شديم حدود 3 -4 کيلومتر از کنار فنس ها مي رفتيم دور تا دور پادگان را فنس کشيده بودند.

*خلاصه آموزشهاي حرفه اي موتور شروع شد طي 2 روز آموزش حرفه اي موتور گذاشتند يکسري موانع که آنها را چطوري رد کنم روز اول يک موتور نيمه سنگين در حدود 200 بود ولي موتوري که در شهر اسرائيل – تل آويو مي ديديم. فرداي آن روز وارد آن جا شديم 2 تا هوندا 125 نو ايران آنجا گذاشته بودند صفر صفر بود تعجب کردم که چطور اينها را آورده اند دقيقاً مارک آنها ايراني بود که کارخانه ايران درست کرده بود صفر بود از فردا شروع کردم روي آن تمرين کردم فقط روي هوندا 125 انجام مي داديم.

*من خيلي تعجب کردم پرسيدم گفتند دقيقاً‌ساخت ايران است همان موتوري است که در ايران دارند سوار مي شوند ديگر آموزش ها روي اين موتور است چون سخت تر است لاستيک آن کوچکتر و باريکتر و قدرتش هم کمتر است و اين موتوري است که کار اصلي را بايد با آن انجام بدهي بعد يک جعبه بزرگ روي موتور نصب کردند يعني پيچ کردند دو پيچ روي آن بستند روي آن يک جعبه در حدود 20-30 کيلو بود موتور سواري را با آن شروع کردم تئوري آن را گفتند که اگر يک جعبه سنگين روي موتور باشد بايد کجاي موتور بنشيني تئوري را به من گفتند اول خودش نشست تمام مراحل را رفت و بعد گفت به من نگاه کن تا من شروع کنم باز هم کارهاي مهارتي را با آن انجام دادم .

*آموزشها ادامه داشت با جعبه سنگين پشت موتور. جعبه هميشه پشت موتور بود تا روزي که باعث تعجب من شد با آن موتور توي شهر من را آموزش مي دادند در شهر تل آويو. چند روز آينده را فقط روي موتور تاکيد مي کردند که البته بعداً بهرام حذف شده بود چون ارتباط من با ميکي انگليسي بود بقيه با تمام کسياني که با آنها ارتباط داشتم عبري صحبت مي کردند بهرام حتماً حضور داشت براي مترجمي. ولي چون ميکي انگليسي اش خوب بود البته با بقيه عبري صحبت مي کرد ولي با من انگليسي صحبت مي کرد

*ميکي چند روز با من تمرين موتور سواري مي کرد روز آخر آموزش يک برنامه ريزي کردند توي شهر تل آويو يعني با موتور 125 ايراني که يک بسته پشتش بود از يک نقطه بايد مي رفتم يک نقطه ديگر.

*براي تيراندازي آنجا 2 روز اومر آموزش کلت به من داد و گفتند که اين کلت ساخت اسرائيل هست تقريباً کلت کوچکي بود بزرگ نبود يکي کمي بزرگتر از شاه کش که گفتند ساخت خود اسرائيل هست و 13 تا تير مي خورد در آن 2 روز آموزش تيراندازي را به من ياد دادند اول ايستادن ، سراپا ، نشسته ، خوابيده ، موانع مختلف ، تيراندازي هاي عملياتي و خيلي چيزها را به من آموزش دادند و ازتمام مراحل آموزشها فيلمبرداري مي کردند يادم رفت حتي البته از آموزشهاي موتورسواري هم فيلمبرداري مي کردند جز به جز جزئيات آنها را فيلمبرداري مي کردند. آموزش تيراندازي 2 روز طول کشيد.

*نحوه ترور کردن شخصي که در مراحل مختلف متحرک ، ثابت ، بزن دررو و خيلي چيزهاي ديگر که 2 روز طول کشيد و آموزشها را اومر به من مي داد بعد که آموزشها را مي دادند لباسهاي من را در مي آوردند يعني يک لباس مخصوص تيراندازي بود يعني لباسي که بيرون مي رفتم نمي گذاشتند تيراندازي کنم که بعد
علتش را پرسيدم که چرا لباسهايم را عوض مي کنيد گفتند که باروت روي پيراهن نماند که بقيه پيراهن هايت را آلوده مي کند.

*2 روز جمع بندي کل چيزهايي را که يادگرفتي انجام دهي و عملياتي را که مي خواهي براي ما در ايران انجام بدهي و خيالت راحت باشد که اين مأموريت يک سري اجزا دارد يکسري کارهاست که از قبل آموزش ديدي خيالت راحت باشد همه چيز آموزش ديده چيز جديدي نيست من را بردند به همان پادگان ، پادگاني که آموزش موتور سواري مي ديديم آنجا بود که يکسري آموزشها روز اول به من دادند يعني آموزش نبود جمع بندي کلي بود.

*در اين روز يک شخص جديدي آمد به اسم جان که مخصوص کارهاي فني بود يعني مخصوص آموزش دادن کارهايي که اون جعبه را روي موتور يعني سير اون جعبه اي که من چطور آن را روي موتور ببندم آموزش مي داد آقاي جان که مسئول آموزش دادن کل چگونگي حمل و کارکردن با جعبه بمب که البته قبل به من گفته بودند يک جعبه است واطلاعي نداشتم بعد از اين مرحله آمد و توضيحاتي داد که چگونه خشاب ها را چطور بيرون بکشم سوزن ها را وکلاً آن جعبه چيست و چگونه بايد آن را سوار کنم روي موتور. اول به صورت تئوري يکسري آموزشهايي داد که چه کارهايي بايد انجام بدم و ساکت باشم، سروصدا کم باشد ،در تايم خيلي کمي بايد اين کار را انجام دهم بعد وارد مرحله اي شد که خودش يکبار اين کار را انجام داد همينطور 2 تا پايه هايي بود که بايد وصل مي کرديم بخاطر اينکه نيافتد موتور، ما دو پايه اضافه به موتور وصل مي کنيم که احياتاً کسي به موتور دست زد يا بادي خورد نيافتد ، موتور جابجا نشود تمام اين مراحل را خودش يکبار انجام داد و من فقط نگاه مي کردم مرحله بعد توضيح مي داد و من انجام مي دادم تا اينکه رسيد يه موقعي که خودم بايد انجام مي دادم يکبار کلي خودم انجام دادم خيلي خوب بود گفت سروصدا نمي کني و خيلي سريع انجام مي دهي و کلاً يک جمع بندي کردند و گفتند که اين دقيقاً چيزي است که تو بايد در ايران انجام بدهي يعني حتي پيج ها، آچارها همان هاست يعني دقيقاً رنگشان هم ، سعي مي کنيم که چيز جديدي براي تو نباشد دقيقاً همان را براي تو مي گذاريم آن را با آنها انجام بدهي و مراحل هم بايد دقيقاً‌ همينطور باشد.

در‌ آن روز در هتل 2 خانم آمدند که آموزش حرفه اي گريم را به من ياد دادند البته عکس هم گرفتند و گفتند که چه چيزهايي جلب توجه مي کند کلاً آموزش تئوري و عملي گريم را در حدود 3 ، 4 ساعت در هتل و همان سوئيت ياد دادند که در تل آويو بود

*در‌ آن روز در هتل 2 خانم آمدند که آموزش حرفه اي گريم را به من ياد دادند البته عکس هم گرفتند و گفتند که چه چيزهايي جلب توجه مي کند کلاً آموزش تئوري و عملي گريم را در حدود 3 ، 4 ساعت در هتل و همان سوئيت ياد دادند که در تل آويو بود .

*اين مسير را تقريباً‌ 3 بار انجام داديم آن روز يکسري بحت ها مي شد يکدفعه انجام مي دادم جلسه مي گذاشتند آن 7، 8 نفر يکسري صحبتها و بحثها مي کردند بعد تجزيه و تحليل مي کردند يک جاهايي را عوض مي کردند دوباره از اول تمرين مي کرديم اين روز کلا‌ً کار ما اين بود يعني تمرين آخر بود تمرين نهايي و چسپاندن پازل ها به هم بود تا اينکه شب به هتل رفتيم بهرام به من گفت فردا روزي هست که تو همين کاري که امروز کردي بايد انجام بدهي با اين تفاوت که يکسري آدمها مي خواهند تمام آدمهايي که در اين کار دست داشتند مي خواهند بيايند و تماشا کنند و تاok ندهند اين کار انجام نمي شود يعني معلوم بود که يک حالت مثلاً مي گفتند که آن آدمها بايد بيايند و حتماً‌ ببينند يک حالت ترس از دستگاه امنيتي ايران داشتند که حتماً بايد کار خوب پيش برود چون خيلي به جزئيات توجه مي کردند خيلي خيلي تاکيد مي کردند که چون خيلي ترس از ايران داشتند مي گفتند يعني بايد همان چيزي پيش برود که ما مي گوئيم وحشت آنها واضح بود. فردا صبح که رفتيم ديدم چيزها را تغيير داده اند دوربين گذاشته بودند.

*يک ساعت بعد شخصي آمد که چهره اي خيلي شبيه ايراني ها داشت من حدس مي زنم که يک شخص ايراني بود و ايراني يک کلمه هم با من صحبت نکرد من را کشيد کنار به محض اينکه وارد شد و بهرام هم آمد که کار ترجمه را انجام مي داد عبري صحبت کرد حول وهوش يک ربع با من صحبت کرد خيالت راحت باشد هيچ مشکلي براي تو بوجود نمي آيد سعي کن باتمام وجود کارهايي که طبق همان جزئيات است انجام بدهي يعني ترس هنوز در وجود آن بود يعني خيلي تاکيد داشت که يک ذره جزئيات را جا نيندازيم بعد از اينکه با من صحبت کرد.

*قبول کردند همه چيز خوب است انجام شد رفتيم هتل بعد شب يک مهماني ترتيب دادند يک مهماني خداحافظي که اومر ، جوني ، بهرام و من بوديم که فرداي آن روز پرواز داشتيم من و بهرام و اون آقاي مسئول پشتيباني که پرواز کنيم به يک کشور همسايه ايران از طريق همان پرواز برگشتيم به اين کشور . يک هتل براي من در نظر گرفته بودند گفتند خودت را معرفي کن رفتم اونجا فرداي آن روز لباسهايم را به من برگردانند لباسهايي که مال خود من بود يکبار ديگر آنکسي که مسئول پشتيباني بود در رستوراني با من جلسه گذاشت 3 نفر بوديم آن عبري صحبت مي کرد و بهرام مترجم بود کل کار را دوباره به من توضيح داد از نظر تئوري .

*در جاي خودکار جامدادي بود که از زير پيچ مي خورد و در آنجا جاسازي مي شد شناسنامه بود ، کارت ملي ، کارت پايان خدمت و گواهينامه موتور به نام مهدي ولي عکس خودم روي آن بود عکس هايي که قبلاً از من گرفته بودند .

*يک مشکلي به وجود آمد و آن در برنامه نبود من زماني که در اسرائيل بودم خانه ما را دزد زده بود به خاطر اينکه نمي توانستند اطمينان کنند که امکان داردلپ تاپ تو را برده باشند يک لب تاپ ديگر به من دادند گفتند اين براي اطمينان گفتند اگر لب تاپ بود اين را بگذار براي پشتيباني ، قايم کن و با همان لب تاپ کار کن يا اگر دزديده بودند و يا خراب شده بود به هر علتي يک لب تاپ جديد داري يعني نمي شد که ارتباط قطع شود به خاطر همين اين برنامه سوپرايزي بود که اين لب تاپ را به من دادند من به ايران آمدم زميني و در مرز هيچ مشکلي بوجود نيامد تقريباً 2، 3 روز بعد به من اطلاع دادند اولين ماموريتي که در ايران داشتم اين بود که بايد موتوري مي خريدم کنسل کردند موتور را و گفتند ما موتور را خودمان تهيه کرديم ديگر احتياجي به خريد موتور نيست و بايد بروي وآن را تحويل بگيري اين اولين خبري بود که به من درباره ماموريت دادند ولي گفتند که به تو خبر مي دهيم فقط بدان که احتياجي نيست که موتور بخري.

*بعد گفتند که بايد موتور ها را تحويل بگيري و مراحل آن را که يک وانت بگيرم ، تغيير چهره دهم ، يک موبايل بي نام هم بخرم و آنها را بياورم به نقطه اي و از آن نقطه ببرم به محلي که در نظر گرفته بودند که موتورها را آنجا پارک کنم تماس گرفتم و گفتم شخصي مي آيد و موتورها را و پاکت مدارک را به آن بده و درب پاکت را چسپ بزن و فاکتور را هم بده بياورد، وانت گرفتم و شماره آن را در موبايل زدم بعد تماس گرفتم با موتور سازي بعد از 2 ساعت از قرار با موتور و 2 زنجير همراهش برگشت حساب کردم و موتورها را انتقال دادم به محل مورد نظر. موتورها موتورهاي معمولي 125 ساخت خود ايران بود ولي نو نبود ، کار کرده بود ولي معلوم بود اجزاي آن را تعويض کرده بود لاستيک هايش و قطعاتش را عوض کرده بودند.

* يک روز قبل از بستن جعبه آدرس منزل آقاي علي محمدي که قبلاً ماکت آن را ديده بودم به من دادند و دليلش هم واضح بود که هر زمان برنامه لو رفت بقيه آدرس ها لو نرفته باشد آن روز رفتم براي جمع آوري اطلاعات اين آدرس هست و خانه اش هم که قبلاً ديدي آنطور است و گفته بودند که جلب توجه نکن واينستا به خانه که رسيدي حتي به خانه نگاه نکن يعني از دور رسيدي به در خانه رد شو و برو و مسيررا پيدا کن اين کار را کردم تا فرداي آن روز که گفتند ظهر بود بايد مي رفتم و جعبه را نصب مي کردم تا رسيد به روزي که جعبه را نصب کردم البته در اين 2 هفته وقفه 2 بار به انبار رفتم به خاطر اينکه اطمينان حاصل کنند که موتورها سالم است و روشن مي شود.

*از درب اصلي بروم وقتي وارد انبار شدم 2 کارتن آنجا بود به هيچ چيزي دست نزده بودند 2 کارتن آنجا بود گفته بودند که در آن 2 هفته کلاه کاسکت ، دستکش ، لباس بگيرم و من گرفتم و به انبار برده بودم 2 کارتن کنار موتور گذاشته بودند يک کارتن بزرگ مربع بود با يک کارتن باريک و دراز مستطيل. کارتن مستطيل را باز کردم در آن دقيقاً وسايلي که در اسرائيل بود حتي رنگ آنها هم همانطوري بود جعبه ابزار بود ليدرمن بود از اين همه کاره ها ، 2 قفل کوچک با کليدها ، دستکش کار ، يک زنجير.

* يکي تلفن ديجيتال همان تلفني که در اسرائيل «جوني» طرز کار آن را به من آموزش داده بود در قسمت تئوري با دو باطري اضافه و شارژر آنها با دو پايه موتور زير جک براي زاپاس و کارتن اصلي که همان کارتن جعبه بمب بود جعبه را کارتنش را باز کردم 2 پوشش داشت به جز پوشش اصلي که پلاستيکي بود يک کارتن بود صاف و دست نخورده يک جعبه آلومينيومي بود که با چسب دورش را بسته بودند از داخل فويل هاي خيلي محکمي خورده بود که قرار بود فويل ها را از بين ببرم ولي جعبه را همان جا بگذارم اين کار را کردم طبق آ‌موزش جعبه را گذاشتم استپر آن را عوض کردم سيني را گذاشتم جعبه را گذاشتم.

*تلفن آخر بود که گفتند فردا صبح ساعت 5 بايد برگردي موتور را بياوري و بگذاري جلوي در خانه . تلفن ها را خاموش کردم و رفتم خانه از طريق لپ تاپ تماس گرفتم جزئيات را گفتم و گفتم کارهايي را که انجام داده بودم. آشغال ها را از بين بردم و در ضمن در آن انبار با دستکش بايد کار مي کردم که هنگام کار با دستکش هاي پزشکي بايد کار مي کردم که اثر انگشت من نماند و همه چيز آماده است و گفتند که ساعت 5 صبح بايد از خانه بروي بيرون من حدود 4 صبح از خواب بيدار شدم يکبار ديگر لب تاپ را چک کردم که در صورت کنسل شدن به من اطلاع دهند چک کردم هيچ پيامي نبود گفتند اگر پيامي نبود طبق برنامه پيش بروم لباس راحت پوشيدم اما گرم که بتوانم راحت رانندگي کنم طبق شرايط امنيتي تلفن را در خانه گذاشتم از تاکسي استفاده کردم به پارک وي رسيدم از آنجا پياده رفتم تا محموديه انبار مورد نظر رفتم داخل انبار موتور را برداشتم کلاه کاسکت ، دستکش پوشيدم يکسري کارها بايد داخل جعبه انجام مي دادم انجام دادم مثلاً 2 تا سوزن بايد درمي آوردم سوزن ها را پرت مي کردم 2 تا خشاب بود که بايد درمي آوردم و نگه مي داشتم خشاب ها را تازمانيکه به من گفته بودند بايد نگه مي داشتم و آن دستکشي که با آن کار مي کردم را گفتند که آن را پرت کنم سوزن ها را با دقت دربياورم که نشکند و حتماً بايد سالم دربيايد انجام دادم از خانه آمدم بيرون موتور را خاموش از پارکينگ درآوردم 50 متر خاموش رفتم بعد موتور را روشن کردم حرکت کردم طبق مسير تا خيابان شريعتي انتهاي خيابان صبا روبروي شرکت برق آن نقطه که رمز آن قهوه خانه بود اولين تماس را مي گرفتم و مي گفتم که آماده ام به آنجا رسيدم و تماس گرفتم تلفن ماهواره اي امن نيست و نبايد پشت آن راحت صحبت کنم کدهايي را براي تلفن ماهواره اي گذاشته بودند.

*اين تلفن يک آنتن بلند آلومينيومي داشت دقيقاً فتوکپي همان بود ولي پشت آن راحت مي توانستم صحبت کنم و جزئيات را بگويم آنجا بود که آن تلفن sayf خراب شد يعني آنتن داشت ولي ارتباط برقرار نمي شد چون طرز کار آن را گفته بودند که دکمه سبز را 3 ثانيه نگه مي د اشتم و رها مي کردم کال اين مي آمد تمام اين مراحل را مي رفت بوق مي خورد ولي وصل نمي شد از آن لحظه به بعد ارتباط ما با تلفن ماهواره اي شد و با کد و راحت نمي توانستيم صحبت کنيم به نقطه قهوه خانه رسيدم.

*طبق برنامه موتور را روشن کردم و رفتم خيابان مهر 3 از آنجا رفتم بالا موتور رو کنار درخت پارک کردم ، تراکت ها را درآوردم ، تراکت ها را پخش کردم و رفتم به سمت بالاي خيابان مهر 3 ، به سمت چپ رفتم به جايي که کد آن کتابخانه بود ، يعني جايي که بايد اطلاع مي دادم که موتور را گذاشتم اطلاع دادم و گفتم و به سمت محلي که کد آن امام زاده بود يعني نقطه انتظار رفتم ، از لحظه اي که آنجا رسيدم تا حدود 3 بعدازظهر طول کشيد تا آنها با من تماس بگيرند و من منتظر ماندم و حدود ساعت 3 تماس گرفتند و گفتند طبق برنامه 2 بايد پيش بري و برنامه عوض شده و بايد برگردي و کد آن داروها بود يعني بايد مي رفتم داروها رو برمي داشتم و داروها را به داروخانه مي بردم من هم طبق برنامه موتور را برداشتم و به سمت انبار رفتم و موتور را به انبار برگرداندم و به من گفته بودند وقتي رسيدي انبار بايد 2 خشاب رو به محل قبلي برگرداني و سوزن ها را که دور انداخته بودم. به خانه رفتم و ا طلاع دادم که موتور درانبار است و خشاب ها هم سرجايش است و فرداي آن روز اعلام کردند دوباره بايد برنامه را تکرار کني ، 4 صبح بيدار شدم تماس گرفتم برنامه تغيير نکرده بود طبق قرار به نقطه انتظار که همان ميدان تجريش بود رفتم مثل روز قبل ، حدود 3 الي 4 ساعت بعد پيش رفتم و طبق برنامه يک عمل بايد مي کردم چون گفتند همه چيز خوب پيش رفته و بايد طبق برنامه يک عمل مي کردم و يک سري وسايل را از بين مي بردم طبق برنامه پيش رفتم با کلاه کاسکت و دستکش ، کليد ها و تلفن ديجيتال و خشاب ها را بايد از بين مي بردم و در فواصل مختلف آنها را از بين بردم به رودخانه و سلطل آشغال انداختم تلفن ماهواره اي و مدارک را گفته بودند از بين نبرم اين کارها را انجام دادم و به منزل رفتم وقتي همان روز رفتم خانه پدرخانمم از تلويزيون تازه متوجه شدم که اصلاً جريان چه چيزي بوده و چه کسي بوده و آنجا تازه فهميدم چون اخبار 24 ساعت داشت درباره آن صحبت مي کرد و آنجا تازه فهميدم که آن شخص مورد نظر چه کسي بوده .

*به من پيام دادند صحبت نکن اگر اخبار مي بيني واکنش و عکس العمل نشان نده عادي باش رابطه ما طولاني مي شود يك هفته يا دو هفته يکبار با تو تماس مي گيريم به زندگي عادي ات ادامه بده تا به تو بگوئيم که قرار بود حدود يک ماه بعد برنامه ريزي ملاقات را کردند در تعطيلات عيد بود که کنسل شد و افتاد به يک ماه بعد که قرار بود اين ملاقات را در(کشور همسايه) باشد طبق همان شرايط به صورت زميني رفتم ارمنستان در اين سفر يک تفاوت داشت تا که من را ديد بهرام 2 تا نکته را خيلي تاکيد کرد گفت ما در اين سفر با تو کاري نداريم و تنها آمده اي اينجا که ما با تو صحبت کنيم. خيلي زود بايد برگردي و در اين سفر فقط جوني و بهرام آمده بودن و 2 روز ملاقات بود روز اول جوني يک مکاني شبيه آمفي تئاتر بود در يک هتل آنجا جزئيات تمام کار را شفاهي از من پرسيدند و تايپ کرد.

*ما به تو خبر مي دهيم يک شغل براي خودت در نظر بگير و مشغول به کار شو در حدود 35هزار دلار که در 2 تا کيف بود به من داد و گفت 50هزار دلار بابت اين عمليات در نظر گرفتيم. گفتند که يک 50 هزار دلار بابت عمليات به تو مي دهيم و از آن 35 هزار دلار گفتند که 20 هزار دلار بخشي از آن 50 هزار دلار است و ما نمي توانيم همه اش را به تو يکجا بدهيم و خرد خرد به تو مي دهيم.

پاداشي که 50 هزار دلار براي من در نظر گرفته بودند نصف آن را به من ندادند اصلاً نمي دانم چه شد خودشان برداشتند براي خودشان بهرام برد ، جوني برد نمي دانم.




شكست لشكر هند از احمدشاه ابدالي
نوشته شده در سه شنبه 23 دی 1389
بازدید : 13
نویسنده : مولوی
250 سال پيش در روز 14 ژانويه سال 1761 ميلادي جنگ بزرگي در پانيپات در نزديكي دهلي ميان سپاه افغان ها به فرماندهي احمدشاه ابدالي و لشكريان پادشاه مغول هند در مي گيرد.

در اين جنگ افغان ها سپاهيان مارات و مغول هند را درهم مي شكنند.پانيپات منطقه مشهوري است كه اغلب اقوام آسياي جنوبي در آنجا با يكديگر مصاف مي دادند.

احمدشاه ابدالي ، پيروز اين جنگ ، يك جنگجوي پشتون كوهستان هاي افغانستان بود كه سال ها قبل از سلطنت بر افغانستان در خدمت نادر شاه،پادشاه ايران بود.

پس از كشته شدن نادر شاه، او كه يكي از سرداران نادر بود به افغانستان بازگشت و قبايل افغان را تحت فرمان خود درآورد و سلسله پادشاهان دوراني را تاسيس كرد.

پس از اين جنگ ، سلسله پادشاهان مغول هند كه از سال ها قبل دچار فتور شده بود به قلمروي كوچكي پيرامون شهر دهلي بسنده كرد.
 
هنگام مرگ احمدشاه ابدالي در سال 1773 ميلادي قلمروي پادشاهي افغانستان بيشترين وسعت خود را داشت و از تبت تا ساحل اقيانوس هند گسترده بود.

در دراز مدت،پيروزي احمدشاه ابدالي به سود كمپاني هند شرقي بريتانيا تمام شد كه از ضعف سلسله پادشاهان مغول و مهاراجه هاي هندوستان استفاده كرد تا شبه قاره هند را به استعمار بريتانيا درآورد.

به اين ترتيب ، در روز 14 ژانويه سال 1761 ميلادي سپاهيان احمدشاه ابدالي لشكريان هند را در پانيپات درهم شكستند.
 
اين پيروزي در درازمدت منجر به استعمار هندوستان توسط بريتانيا شد كه بعدها افغانستان را نيز تحت فشار قرار داد و بخش هايي از خاك آن را تصرف كرد.


بهرام افتخاري