پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
پايان استعمار پرتغال در هند
نوشته شده در دو شنبه 13 دی 1389
بازدید : 40
نویسنده : مولوی
49 سال پيش در روز 17 دسامبر سال 1961 ميلادي جواهر لعل نهرو ، نخست وزير هند موفق شد بندرگوا آخرين مستعمره پرتغال در شبه قاره هند را باز پس گيردو به استعمار پرتغال در شبه قاره هند خاتمه دهد.

در سال 1954 ميلادي ، هند پس از مذاكره با فرانسه مستعمرات اين كشور در خاك كشور مستقل هند را بازپس گرفت.

اما ، حكومت ديكتاتوري سالازار در پرتغال از بازپس دادن بندر گوا واقع در 400 كيلومتري جنوب بمبئي به هند خودداري كرد.

پرچم پرتغال از سال 1510 ميلادي كه بندر گوا توسط آلفونسو دوآلبوكرك تصرف شده بود بر فراز اين بندر كه لقب «مارس پرتغال» را داشت ، برافراشته بود.

بندر گوا در واقع پايتخت امپراتوري پرتغال هند شرقي محسوب مي شد.

پرتغال تجارت وسيعي را در اين منطقه به راه انداخته بود كه از شبه جزيره عربستان تا متصرفات اين كشور در آسياي جنوب شرقي گسترش داشت.اما با گذشت سال ها پرتغال بسياري از بنادري كه تصرف كرده بود را از دست داد.

جواهر لعل نهرو نخست وزير هند كه از مذاكرات با پرتغال براي بازپس گرفتن بندر گوا نتيجه نگرفته بود به ارتش هند دستور مي دهد به سوي بندر گوا حركت كند.

اين قدرت نمايي نظامي پرتغال را متقاعد مي كند تا بدون خونريزي بندر گوا را ترك نمايد.

به اين ترتيب ، در روز 17 دسامبر سال 1961 ميلادي جواهر لعل نهرو ، نخست وزير هند ، با توسل به زور اما بدون خونريزي بندر گوا را از كشور پرتغال بازپس مي گيرد و به استعمار پرتغال در شبه قاره هند خاتمه مي دهد.

بهرام افتخاري




فتح بغداد توسط سلطان طغرل سلجوقي
نوشته شده در دو شنبه 13 دی 1389
بازدید : 31
نویسنده : مولوی
955 سال پيش در روز 15 دسامبر سال 1055 ميلادي سلطان طغرل سلجوقي سرسلسله سلجوقيان شهر بغداد، مرکز خلافت عباسي را تصرف کرد.

سلطان طغرل سرسلسله سلجوقيان بدون آن که شهر بغداد در مقابل سپاهش مقاومت کند مرکز خلفاي عباسي را فتح کرد. طغرل متعلق به يکي از اقوام ترک ماورالنهر بود.

او پس از شکست دادن غزنويان و پادشاهان ملوک طوايفي ماورالنهر ، خراسان و ايران را تصرف کرده بود و سلسله سلجوقيان را به نام جدش سلجوق پايه گذاري کرد.

طغرل پس از فتح بغداد اجازه داد خليفه عباسي مقام ظاهري خود را حفظ کند.

تصرف بغداد نخستين گام پادشاهان سلجوقي براي فتوحات در منطقه آسياي صغير و خاورميانه آن روزگار بود. آلب ارسلان ، پادشاه سلجوقي امپراتور بيزانس ( رم شرقي ) را به سختي در ملازگرد شکست داده و بخشي از امپراتوري بيزانس را به خاک خود منضم مي کند.

يکي از طوايف آل سلاجقه که به عثماني ها مشهور شدند ، پايه گزار امپراتوري عثماني بودند.

به اين ترتيب ، در روز 15 دسامبر سال 1055 ميلادي سلطان طغرل سلجوقي شهر بغداد مرکز خلفاي عباسي را تصرف کرد.

تصرف بغداد نخستين گام پادشاهان سلجوقي براي فتوحات در منطقه آسياي صغير و خاورميانه آن روزگار بود.


بهرام افتخاري




امضاي پيمان برست ليتوفسك
نوشته شده در دو شنبه 13 دی 1389
بازدید : 47
نویسنده : مولوی
93 سال پيش در روز 15 دسامبر سال 1917 ميلادي بلشويک ها که قدرت را در روسيه به دست گرفته بودند قرارداد ترک مخاصمه با امپراتوري هاي آلمان و اتريش را در منطقه برست ليتوفسک امضا کردند.

از فرداي روز 8 نوامبر سال 1917 ميلادي که بلشويک ها قدرت را در شهر پتروگراد (سنت پترزبورگ) پايتخت روسيه تزاري به دست گرفتند ، لنين رهبر کمونيست هاي بلشويک به آلمان و اتريش پيشنهاد صلح داد تا بتواند به تحکيم قدرت خود در روسيه بپردازد.

لنين رهبر بلشويک ها مي خواست پاي خود را از جنگ بزرگ که 3 سال پيش از اين تاريخ در سال 1914 ميلادي آغاز شده بود ، کنار بکشد.

او ابتدا به آلمان و اتريش پيشنهاد يک صلح بدون قيد و شرط را داد اما پاسخي نشنيد زيرا هنوز او به عنوان يک ياغي که قدرت را به دست گرفته و آينده اش نامشخص است ، شناخته مي شد.

آلمان ها و اتريشي ها لنين را به رسميت نمي شناختند و از آينده قدرت بلشويک ها اطمينان نداشتند ، بنا بر اين پيشنهادهاي لنين توجه نشان ندادند.

از سوي ديگر ، روس ها و حتي اعضاي حزب او مايل به ادامه جنگ با امپراتوري هاي آلمان و اتريش بودند ، تا بتوانند سرزمين هايي که روسيه از آغاز جنگ جهاني اول در سال 1914 ميلادي از دست داده بود را دوباره تصرف کنند.

بنابراين ، لنين به آلمان ها و اتريشي ها پيشنهاد ترک مخاصمه مي دهد.او مي خواست هر چه زودتر روسيه که انقلاب کمونيستي آن هنوز تحکيم نشده بود را از معرکه جنگ بيرون بکشد.

لنين که تصور مي کرد سرانجام انقلاب پرولتاريا سراسر جهان سرمايه داري را درمي نوردد ، تصميم گرفت به تمام تقاضاهاي آلماني ها پاسخ مثبت دهد.

مذاکرات صلح تا روز 3 مارس سال 1918 ميلادي به طول مي انجامد و جنگ ميان روسيه و امپراتوري هاي آلمان و اتريش خاتمه مي پذيرد.

آلمان ها سرزمين هايي که مي خواستند را تصرف مي کنند. فنلاند ، اوکراين ، کشورهاي بالت و بسياري ديگر از سرزمين هاي امپراتوري تزاري سابق روسيه از موقعيت استفاده کرده و با اعلام استقلال از روسيه جدا مي شوند.

به اين ترتيب ، در روز 15 دسامبر سال 1917 ميلادي بلشويک ها که قدرت را در روسيه به دست گرفته بودند در منطقه برست ليتوفسک قرارداد ترک مخاصمه با امپراتوري هاي آلمان و اتريش را امضا کردند که به نام قرارداد برست ليتوفسک شهرت يافت.

مذاکرات تا 3 مارس 1918 در برست ليتوفسک ادامه داشت و سرانجام در اين روز پيمان صلح ميان روسيه كمونيستي با امپراتوري هاي آلمان و اتريش امضا شد.

لنين براي تحکيم پايه هاي قدرت خود در روسيه به تمام خواسته هاي امپراتوري آلمان تن در داد تا بتواند از جنگ بزرگ خارج شود.

سرزمين هاي زيادي از روسيه جدا مي شوند. با پايان جنگ جهاني اول و پس از تحکيم موقعيت کمونيست ها ، آنها بخشي از اين سرزمين ها را دوباره تصرف مي کنند.

اما اشغال ساير اين سرزمين ها توسط استالين و در جنگ جهاني دوم صورت گرفت.


بهرام افتخاري




آموندسن قطب جنوب را فتح كرد
نوشته شده در دو شنبه 13 دی 1389
بازدید : 54
نویسنده : مولوی
99 سال پيش در روز 14 دسامبر سال 1911 ميلادي روئالد آموندسن ، کاشف و ماجراجوي نروژي نخستين انساني بود که موفق شد خود را به مرکز قطب جنوب برساند.او با اين اقدام جسورانه نامش را در تاريخ جاودان كرد.

اين کاشف مصمم در سال 1903 تا 1905 توانسته بود با کشتي از گذرگاه شمال غرب ميان اقيانوس اطلس و آلاسکا عبور کند.

او قصد داشت قطب شمال را فتح نمايد اما در اين راه ناخدا پري آمريکايي بر آموندسن پيشدستي کرد.نروژي ماجراجو نااميد نشد و اين بار فتح قطب جنوب را هدف بلندپروازي خود قرار داد.

يک انگليسي به نام رابرت اسکات نيز همين رويا را در سر مي پروراند.

در روز 19 اکتبر سال 1911 ميلادي ، روئالد آموندسن پايگاه اصلي خود در خليج بالن ها در ساحل قطب جنوب را به همراه 4 مرد و 52 سگ سورتمه ترک کرد.

آموندسن موفق مي شود با يک برنامه ريزي دقيق و انتخاب يک مسير صحيح در روز 14 دسامبر زودتر از اسکات مرکز قطب جنوب را فتح کند.

او در آن مکان پرچم نروژ را نصب مي کند و يک نامه خطاب به اسکات، رقيب نگون بخت خود باقي مي گذارد.

رابرت اسکات يک ماه بعد به مرکز قطب جنوب مي رسد ، اما به دليل فرسودگي و تمام شدن آذوقه نمي تواند راه بازگشت را بپيمايد.

اجساد اسکات و همراهانش يک سال بعد ، همراه با يادداشت هايش کشف مي شود.

به اين ترتيب ، در روز 14 دسامبر سال 1911 ميلادي روئالد آموندسن ، کاشف نروژي نخستين انساني بود که موفق به فتح مرکز قطب جنوب شد.

برنامه ريزي دقيق و انتخاب مسير مناسب موجب شدند تا آموندسن بتواند بر رقيب خود رابرت اسکات پيروز شود.

يک سال بعد از اين تاريخ کشف اجساد اسکات و همراهانش همراه با آخرين يادداشت هاي نااميدانه اي که نوشته بودند طعم پيروزي را در کام روئالد آموندسن تلخ کرد.


بهرام افتخاري




کودتاي نظامي در لهستان
نوشته شده در دو شنبه 13 دی 1389
بازدید : 45
نویسنده : مولوی
29 سال پيش در روز 13 دسامبر سال 1981 ميلادي ژنرال ووزچيك ياروزلسکي دست به کودتاي نظامي زد و در لهستان وضعيت فوق العاده اعلام کرد.

ياروزلسکي که اميدي به ياري شوروي گرفتار در باتلاق افغانستان نداشت تصميم مي گيرد به تنهايي به اين غائله خاتمه دهد.

در پي اعلام وضعيت فوق العاده در لهستان ، 6000 عضو اتحاديه کارگري از جمله لخ والسا دستگير شدند.اتحاديه آزاد همبستگي منحل شد.هيجان فراواني در لهستان و نيز در کشورهاي غربي حکمفرما گرديد.

در روز 18 اکتبر سال 1978ميلادي ، با انتخاب کارل ووجتيلا کاردينال لهستاني به مقام پاپ رهبر کاتوليک هاي جهان با نام پاپ ژان پل دوم ، مخالفت با رژيم کمونيستي لهستان جان تازه اي گرفت.

پاپ 58 ساله در ماه ژوئن سال 1979 ميلادي به زادگاه خود لهستان رفت.

در ماه فوريه سال 1980 ميلادي کارگران کارگاه هاي کشتي سازي بندر گدانسک تحت هدايت لخ والسا يک کارگر برق کار دست به اعتصاب زدند.اعتصاب ها در سراسر لهستان گسترش يافتند.

پايه هاي رژيم کمونيستي حاکم به لرزه درآمد و ادوارد گيرک رهبر حزب کمونيست ناگزير استعفا داد.

در روز 9 نوامبر سال 1980 ميلادي دولت لهستان اتحاديه همبستگي به رياست لخ والسا را به رسميت شناخت. بيش از 10 ميليون لهستاني عضو اين اتحاديه شده بودند.

با اين حال ، دامنه اعتصاب ها کاهش نمي يابد. ادوارد گيرک رهبر لهستان به زودي ناگزير به استعفا مي شود و ژنرال ووزچيک ياروزلسکي قدرت رادر اين کشور در دست مي گيرد.

به اين ترتيب ، در روز 13 دسامبر سال 1981 ميلادي ژنرال ياروزلسکي دست به کودتاي نظامي زد و در لهستان وضعيت فوق العاده اعلام کرد.

شوروي در افغانستان گرفتار شده بود و نمي توانست در بحران لهستان مداخله نظامي کند بنابراين ژنرال ووزچيک ياروزلسکي رهبر جديد کشور لهستان بايد به تنهايي اين بحران را حل مي کرد.

اين کودتا کسي را فريب نمي دهد زيرا نشانه ناتواني کمونيست ها در اداره کشور بود و نويد فروپاشي آتي امپراتوري شوروي را مي داد.


بهرام افتخاري




جنايات ضد بشري ژاپن در نانجينگ
نوشته شده در دو شنبه 13 دی 1389
بازدید : 52
نویسنده : مولوی
73 سال پيش در روز 13 دسامبر سال 1937 ميلادي سربازان ارتش ژاپن پس از 3 روز بمباران بي وقفه شهر نانجينگ يا نانکينگ (نانکن آن روزگار) در مرکز چين وارد اين شهر مي شوند.ورود سربازان ژاپني به شهر نانجينگ براي اهالي فاجعه بار بود.

ژاپني ها بلافاصله پس از تصرف شهر دست به قتل عام هاي گسترده و بي رحمانه مي زنند.

سربازان ژاپني انبوه مردان ، زنان ، کودکان و سالمندان شهر نانجينگ را با سرنيزه يا شمشير به قتل مي رساندند.آنها با توسل به وحشيانه ترين شيوه ها مردم نانجينگ را قتل عام کردند.

سربازان ژاپني دست به تجاوزهاي جمعي زده و براي تفريح دست و پاي مردم بي گناه را قطع کرده و با سر نيزه شکم زنان باردار را دريده و جنين آنها را بيرون کشيده و به هوا پرتاب مي کردند.

قتل عام نانجينگ در ميان جنايات عليه بشريت که در قرن بيستم رخ دادند داراي جايگاه ويژه اي است حتي اگر امروز حکومت ژاپن لجوجانه اهميت آن را تکذيب کند.

همه چيز از سال 1931 ميلادي آغاز شد. هنگامي که با موافقت هيروهيتو ، امپراتور ژاپن يک گروه از ژنرال هاي ملي گراي افراطي در توکيو به قدرت رسيدند.

آنها از جنگ داخلي چين سود جسته و ابتدا منطقه منچوري را تصرف کرده و آن را به عنوان يک کشور تحت قيمومت ژاپن به نام منچوکوئو درآورند.

اشغالگران ژاپني ، امپراتور سابق چين ، پويي «بي اختيار» را حاکم اين کشور پوشالي کردند. از آن پس نيروهاي ارتش ژاپن شروع به پيشروي در شمال چين کردند.

در روز 7 ژوييه سال 1937ميلادي ژاپني ها از يک حادثه در پل مارکوپولو در نزديکي شهر پکن بهانه اي ساختند تا دست به يک هجوم ناگهاني و گسترده براي اشغال سراسر خاک چين بزنند.

در چند ماه ، سربازان ژاپني بيش از يک ميليون کيلومتر مربع از خاک چين که بيش از 60 ميليون جمعيت داشت را تصرف کردند.

سربازان ژاپني براي سرکوب هرگونه مقاومت داخلي به طور سيستماتيک مرتکب وحشيانه ترين اعمال عليه غيرنظاميان بيگناه چيني مي شدند.

قتل عام ها به صورت يک قاعده درآمد. پس از تصرف شهر نانجينگ ، پايتخت سابق کشور چين و مقر موقت دولت چيانگ کاي چک ، قتل عام ها ابعاد گسترده اي يافتند.

چيانگ کاي چک ، رهبر کومينتانگ با رقيبان کمونيست عليه دشمن مشترک متحد شد و مبارزه عليه اشغالگران را از مناطق جنوبي چين رهبري مي کرد.

اين وضع تا شکست ژاپن در جنگ جهاني دوم در سال 1945 ميلادي و خروج ژاپني ها از خاک چين ادامه داشت.

به اين ترتيب ، در روز 13 دسامبر سال 1937 ميلادي سربازان ارتش امپراتوري ژاپن شهر نانجينگ را در مرکز چين تصرف کرده و وارد شهر مي شوند.

با ورود سربازان ژاپني کابوس وحشت آور مردم بيگناه نانجينگ آغاز مي گردد.

فجايعي که ژاپني ها در شهر ناکينگ مرتکب شدند در ميان جنايات عليه بشريت که در قرن بيستم رخ دادند داراي جايگاه ويژه اي است.

هنوز نسل سالخورده چين خاطره اين دوران وحشت بار را فراموش نکرده اند و هر سال براي بيش از 300 هزار نفر از قربانيان بيگناه شهر نانجينگ مراسم دعا برگزار مي کنند.


بهرام افتخاري 




آغاز جنگ خونبار جمهوري چچن
نوشته شده در دو شنبه 13 دی 1389
بازدید : 37
نویسنده : مولوی
16 سال پيش در روز 11 دسامبر سال 1994 ميلادي 3 لشکر زرهي روسيه به سوي شهر گروزني ، مرکز جمهوري چچن هجوم مي برند. اين آغاز يک جنگ خونبار و غيربشري بود که براي مدتي متوقف شد يا به جنگ چريکي تبديل گرديد و گاهي جنبه تروريستي يافت.

بااين حال با گذشت 16 سال هنوز تصور پايان کامل آن دشوار است. در اين 16 سال ، دو جنگ خونبار در چچن رخ دادند که جنگ دوم علي رغم کشته شدن رهبران اصلي جدايي طلبان چچن به صورت چريکي و تروريستي پراکنده ادامه دارد و حتي هر از چند گاه جمهوري هاي مجاور آن نيز دستخوش حملات خشونت بار مي شوند.

جمهوري چچن به زانو درآمده ، بدون اميد و بدون آينده و ارتش روسيه کماکان در اين جمهوري جدايي طلب که به يک سرزمين «ناکجاآباد» تبديل گرديده حضور دارد ، حضوري که به نظر مي رسد پايان نخواهد داشت.

جوهر دودايف ژنرال سابق شوروي در سال 1991 ميلادي استقلال جمهوري چچن را اعلام کرده بود.

در سال 1994 ميلادي دودايف رئيس جمهور چچن بود و بوريس يلتسين قدرت را در کرملين در دست داشت.

جمهوري چچن به يک معضل براي مسکو تبديل شده بود. بوريس يلتسين به جاي پيش گرفتن راه مذاکره تصور کرد يک «جنگ کوچک پيروزمندانه» موقعيتش را در مقابل مخالفان تحکيم مي کند.

در روز 11 دسامبر سال 1994 ميلادي ، روس ها تصور مي کردند با ورود نيروهاي ارتش روسيه ، چچن ها همگي تسليم مي شوند.

در حالي که استقلال طلبي چچن ها يک ريشه تاريخي دارد که به قرن نوزدهم و پس از اشغال اين سرزمين توسط روسيه تزاري بازمي گردد.

در عين حال ، استالين ديکتاتور شوروي در جنگ جهاني دوم کليه ساکنان جمهوري چچن و همسايگان اينگوش آنها را از سرزمين آبا اجدادي به استپ هاي سرد و بي آب و علف آسياي مرکزي تبعيد کرد.

در جريان اين تبعيد 13 ساله که تا مرگ استالين دوام داشت ، اغلب آنها جان خود را از دست دادند و پس از مرگ استالين دولت وقت شوروي وقتي اجازه بازگشت آنها را به زادگاهشان داد ، تعداد اندکي از آنها دوباره توانستند کوه هاي سرسبز وطنشان را به چشم ببينند.

در جنگ نخست چچن که با بي تدبيري بوريس يلتسين آغاز شد و مدت 20 ماه از سال 1994 تا 1996 ادامه داشت حدود 80 هزار غيرنظامي کشته شدند و جنگ با ناکامي روسيه خاتمه يافت.شهر گروزني به يک ويرانه تبديل شد.

سرزمين ويران شده چچن به صورت دو فاکتو استقلال يافت و اصلان مسخادوف که پس از کشته شدن جوهر دودايف به رياست جمهوري رسيده بود ، قدرت را دردست داشت.

در سال 1999 ميلادي ، ولاديمير پوتين که در آن زمان نخست وزير روسيه بود پس از يک موج حملات مشکوک که به چچن ها نسبت داده شد اما زمزمه هايي در مورد دست داشتن سرويس امنيتي فدرال روسيه در اين حملات رواج دارد ، بار ديگر تانک هاي ارتش کرملين را به ويرانه هاي جمهوري جدايي طلب چچن اعزام کرد.

آنگاه جنگ دوم چچن آغاز شد. يک نسل کامل از جوانان چچن فقط شاهد مرگ و رنج والدين ، کودکان ، برادران و خواهران خود بوده اند.

در اين ميان نيروهاي روسي نيز متحمل تلفات زيادي شده اند. با اين حال ، دو گروه از اين جنگ خونين و ضد بشري سود بردند ، گروه هاي افراطي چچن از اين جنگ براي پيشرفت مقاصد خود استفاده کرده و مقامات فاسد روسيه و باندهاي مافيايي در اين کشور که از بودجه هنگفت نظامي و بدون نظارت جيب هاي خود را پر کردند.

به اين ترتيب ، در روز 11 دسامبر سال 1994ميلادي 3 لشکر زرهي روسيه به سوي شهر گروزني مرکز جمهوري استقلال طلب چچن هجوم مي برند.

اين آغاز يک جنگ خونبار و ضدبشري بود. 16 سال بعد ، اين پرسش که «چرا اين جنگ آغاز شد؟» توسط پرسش ديگري که دردآورتر است ، محو گرديد «رنج مردم چچن چه زماني خاتمه مي يابد؟»...


بهرام افتخاري




محاكمه لويي شانزدهم،پادشاه فرانسه
نوشته شده در دو شنبه 13 دی 1389
بازدید : 36
نویسنده : مولوی
218سال پيش در روز 11 دسامبر سال 1792 ميلادي محاکمه لويي شانزدهم ، پادشاه فرانسه که پس از خلع شدن از سلطنت توسط انقلابيون فرانسه لويي کاپه (نام جد اعلاي سلسله بوربون) ناميده مي شد در مجلس کنوانسيون که به دادگاه تبديل شده بود ، آغاز شد.

مجلس کنوانسيون که در سال هاي اول انقلاب فرانسه ميانه روها و آزادي طلبان در آن اکثريت داشتند ، در آن زمان جولانگاه ديکتاتوري وحشتناک جناح چپ ژاکوبن ها و مونتاياردها شده بود.

ماکزيميليان دو روبسپير به قدرت رسيده بود.روبسپير در روز 3 دسامبر سال 1792 ميلادي در يک سخنراني در کنوانسيون پيشنهادي محاکمه لويي شانزدهم را داد.

هنگامي که محاکمه آغاز شد و لويي شانزدهم جو حاکم بر مجلس کنوانسيون را ديد ، علي رغم دلگرمي دادن هاي مالزرب ، ترونشه و دوسز وکلاي مدافعش متوجه شد نمي تواند جان سالم به دربرد.

لويي شانزدهم در اين محاکمه که تا روز 15 ژانويه سال 1793 ميلادي به طول انجاميد متهم به انواع خيانت ها از جمله خيانت به کشور و خيانت به بشريت شده بود. اتهام خيانت به بشريت را روبسپير عنوان کرده بود.

از روز 15 تا 19 ژانويه کنوانسيون براي صدور حکم به مشورت مي نشيند ، سرانجام فقط با اکثريت يک راي حکم مرگ لويي شانزدهم به وسيله گيوتين تصويب مي شود.

به اين ترتيب ، در روز 11 دسامبر سال 1792 ميلادي ، محاکمه لويي شانزدهم ، پادشاه مخلوع فرانسه در مجلس کنوانسيون آغاز مي شود.

مجلس کنوانسيون فقط با اکثريت يک راي حکم مجازات مرگ او را تصويب مي کند.حکمي که بعدها تاريخ درباره آن قضاوت خود را اعلام کرد.


بهرام افتخاري




پايان جنگ ‌استعماري ‌‌آمريكا و اسپانيا
نوشته شده در دو شنبه 13 دی 1389
بازدید : 50
نویسنده : مولوی
112 سال پيش در روز 10 دسامبر سال 1898 ميلادي با امضاي پيمان پاريس جنگ استعماري ميان ايالات متحده و اسپانيا خاتمه يافت.براساس پيمان صلح پاريس ، اسپانيايي ها آخرين مستعمرات آمريکايي خود و همچنين مجمع الجزاير فيليپين را از دست مي دهند.

ايالات متحده جايگزين استعمار اسپانيا در پورتوريکو ، مجمع الجزاير فيليپين و در جزيره گوام مي شود و در ازاي تصرف اين سرزمين ها مبلغ 20 ميليون دلار به اسپانيا مي پردازد.

ايالات متحده در اين ميان مجمع الجزاير هاوايي را نيز به خاک خود منضم مي کند.

کوبا به يک استقلال صوري تحت نظارت شديد همسايه قدرتمند خود دست مي يابد.

در روز 20 مه سال 1902 ميلادي ژنرال آمريکايي وود اداره کوبا را به استرادا پالمر ، نخستين رئيس جمهور اين کشور مي سپارد اما اين فقط يک ظاهرسازي بود وکوبا کماکان به عنوان حياط خلوت ايالات متحده تلقي مي شد.

واشنگتن حق نظارت و دخالت در امور داخلي کوبا را براساس يک قانون موسوم به «پلات» براي خود محفوظ مي دانست.

پس از پيمان پاريس ، ايالات متحده وارد صحنه بين المللي شده و در نقش يک استعمارگر جديد اما با نقابي آزادي خواه ظاهر مي شود.

به اين ترتيب ، در روز 10 دسامبر سال 1898 ميلادي با امضاي پاريس جنگ استعماري ايالات متحده و اسپانيا خاتمه يافت.

اسپانيا آخرين مستعمرات خود در آمريکا و همچنين مجمع الجزاير فيليپين و جزيره گوام را به ايالات متحده واگذار مي کند.

پس از پيمان پاريس ، ايالات متحده وارد صحنه بين المللي مي شود. اسپانيا قدرت استعماري رو به زوال رفته جاي خود را به ايالات متحده قدرت امپرياليستي نوظهور مي دهد.

آمريکا يک سياست امپرياليستي را در سراسر قاره آمريکاي لاتين به اجرا مي گذارد که اغلب در خدمت منافع شرکت هاي خصوصي بزرگ آمريکايي بود.


بهرام افتخاري 




فرار چيانگ كاي چك به فرمز
نوشته شده در دو شنبه 13 دی 1389
بازدید : 49
نویسنده : مولوی
61 سال پيش در روز 8 دسامبر سال 1949 ميلادي ژنرال چيانگ كاي چك ، رهبر ملي گرايان كومينتانگ چين پس از شكست از نيروهاي كمونيست تحت رهبري مائوتسه تونگ به جزيره فرمز (تايوان امروزي) فرار كرد.

فرار چيانگ كاي چك موجب شد مائوتسه تونگ ، رهبر كمونيست هاي چين سراسر اين كشور را تحت فرمان خود درآورد و چين كمونيست را تاسيس كند.

پيروزي مائو به آشوب ها و هرج و مرجي كه درپي اعلام جمهوري در سال 1911 ميلادي در چين به وجود آمده بودند ، خاتمه داد.

سون يات سن ، نخستين رئيس جمهوري چين در سال 1925 ميلادي درگذشت.چيانگ كاي چك جانشين او به عنوان رهبر حزب كومينتانگ شد.

چيانگ كاي چگ تلاش كرد جنگ سالاران كه در هر گوشه چين ادعاي خودمختاري مي كردند را مطيع حكومت كند.
او هنوز از اين كار فارغ نشده بود كه با حمله وحشتناك ژاپن به خاك چين مواجه گشت.

پس از آزادي چين از چنگ اشغالگران ژاپني در سال 1944 ميلادي ، حزب كومينتانگ كه فساد مالي در ميان اعضاي آن بيداد مي كرد ناگزير به مقابله با حزب كمونيست مائوتسه تونگ شد اما پس از 5 سال جنگ داخلي سرانجام از مائو شكست خورد.

چيانگ كاي چك چاره اي نداشت كه تحت پناه نيروي دريايي آمريكا به جزيره فرمز فرار كند.

او همراه خود ، افراد ارتش كومينتانگ ، 2 ميليون نفر از طرفداران و نيز تمام گنجينه هاي هنري چين باستان را به جزيره فرمز برد.

به اين ترتيب ، در روز 8 دسامبر سال 1949 ميلادي ژنرال چيانگ كاي چك ، رهبر ملي گرايان كومينتانگ پس از شكست از مائو به جزيره فرمز فرار مي كند.

او تا زمان مرگ رئيس جمهور حكومت چين ملي بود كه در جزيره فرمز تاسيس كرده بود.پس از مرگ چيانگ كاي چك در سال 1975 ، نام جمهوري چين ملي به تايوان تغيير يافت.


بهرام افتخاري

 




اندونزي تيمور شرقي را تصرف كرد
نوشته شده در دو شنبه 13 دی 1389
بازدید : 49
نویسنده : مولوی
35 سال پيش در روز 7 دسامبر سال 1975 ميلادي ارتش اندونزي تيمور شرقي مستعمره سابق پرتغال را اشغال مي كند.

اين ماجرا سرآغاز يك جنگ قومي طولاني شد كه به قتل عام هاي گسترده منجر گرديد.

جزيره تيمور در منتهي اليه شرقي مجمع الجزاير اندونزي واقع شده و به دليل فاصله نزديك به استراليا از آب و هواي خشك برخوردار است.

سرنوشت غم انگيز تيمور ريشه در رقابت هاي قديمي استعماري در قرن هفدهم ميلادي دارد.

پرتغالي ها نخستين اروپايي بودند كه در قرن شانزدهم ميلادي وارد جزاير اندونزي شدند.

سپس نوبت هلندي ها بود كه به اين مجمع الجزاير بيايند.

هلندي ها بزودي پرتغالي ها را از مجمع الجزاير اندونزي بيرون راندند و فقط بخش شرقي جزيره تيمور را براي آنها باقي گذاشتند.

در پايان جنگ جهاني دوم و درپي مبارزات فراوان مردم اندونزي به رهبري احمد سوكارنو هلندي ها از اندونزي بيرون رفته و كشور اندونزي استقلال خود را كسب كرد.

از جمله بخش غربي جزيره تيمور كه متعلق به اندونزي بود اما بخش شرقي هنوز تحت استعمار پرتغال قرار داشت.

در روز 25 آوريل سال 1974 ميلادي حكومت ديكتاتوري كائتانو ، جانشين ديكتاتور پرتغال سالازار در جريان يك انقلاب سرنگون گرديد.

نظاميان پرتغال كه قدرت را در دست گرفته بودند تصميم به ترك مستعمرات گرفتند.

بنابراين ، پرتغال از كليه مستعمرات خود از جمله تيمور شرقي خارج شد.

در پي بروز ناآرامي در جزيره تيمور ، ارتش اندونزي به دستور ژنرال سوهارتو ، رئيس جمهور اندونزي بخش شرقي تيمور را اشغال كرد.

به اين ترتيب ، در روز 7 دسامبر سال 1975 ميلادي ارتش اندونزي تيمور شرقي را اشغال مي كند.اين ماجرا سرآغاز درگيري هاي خونين قومي شد كه سرانجام با استقلال تيمور شرقي خاتمه پذيرفتند.

بهرام افتخاري




ژاپن به پرل هاربور حمله كرد
نوشته شده در دو شنبه 13 دی 1389
بازدید : 46
نویسنده : مولوی
69 سال پيش در بامداد روز يكشنبه 7 دسامبر سال 1941 ميلادي ، صدها فروند هواپيماي ژاپني غافلگيرانه ناوگان جنگي نيروي دريايي ايالات متحده در بندر پرل هاربور در جزيره اوآهو در مجمع الجزاير هاوايي را مورد حمله قرار دادند.

نقشه اين حمله غافلگيرانه را ايزوروكو ياماماتو درياسالار نيروي دريايي امپراتوري ژاپن طراحي كرده بود.

براي ادامه فتوحات ژاپن در چين و آسياي جنوبي ياماماتو لزوم خنثي كردن قدرت آمريكا با حمله پيشگيرانه به ناوگان دريايي اش را تشخيص داده بود.

خلبانان ژاپني براي اين حمله كه در اقيانوس آرام و در فاصله 5500 كيلومتري از سواحل ژاپن انجام مي شد، آموزش هاي زيادي ديده بودند.

هواپيماهاي آنها مجهز به اژدرهاي ويژه اي بود كه قادر بودند در آب هاي بسيار كم عمق پايگاه پرل هاربور عمل كنند.

در روز حمله ، ناوگان ژاپن شامل 6 ناوهواپيمابر ، 423 هواپيما و 27 فروند زيردريايي بدون اينكه رادارها آنها را تشخيص دهند تا فاصله 500 كيلومتر مجمع الجزاير هاوايي نزديك مي شوند. رمز حمله «تورا ، تورا ، تورا» بود.تورا در زبان ژاپني به معني ببر است.

هواپيماهاي ژاپني نخستين ضربات را در ساعت 7.40 دقيقه بامداد وارد مي كنند.

دومين موج حمله در ساعت 9.45 دقيقه رخ مي دهد.در اين حملات ژاپني ها آسيب فراواني را به ناوگان دريايي ايالات متحده در اقيانوس آرام مي زنند.

در مجموع 2403 نفر از افراد نيروي دريايي آمريكا به قتل مي رسند.

به اين ترتيب ، در بامداد روز يكشنبه 7 دسامبر سال 1941 ميلادي هواپيماهاي ژاپني با حمله به ناوگان نيروي دريايي ايالات متحده در اقيانوس آرام بندر پرل هاربور را در خاك آمريكا به خون و آتش مي كشند.

درپي اين حمله ايالات متحده و ژاپن وارد جنگ مي شوند. 3 روز بعد ، آلمان و ايتاليا متحدين ژاپن به ايالات متحده اعلان جنگ مي دهند.

از آن پس ، جنگ جهاني دوم ابعادي واقعا جهاني را مي يابد.

بهرام افتخاري




فنلاند اعلام استقلال كرد
نوشته شده در دو شنبه 13 دی 1389
بازدید : 50
نویسنده : مولوی
93 سال پيش در روز6 دسامبر سال 1917 ميلادي سرزمين فنلاند از هرج و مرج ناشي از جنگ جهاني اول (1918-1914) و انقلاب هاي روسيه در سال 1917 ميلادي سودجست و از خاك روسيه جدا شد و اعلام استقلال كرد

ساكنان سرزمين فنلاند در ابتدا لاپون ها بودند تا اين كه در نخستين سده هاي ميلادي اين سرزمين توسط اقوام كوچ نشيني كه هم نژاد استونيايي ها و مجارها بودند ، تصرف شد.

در قرون وسطي سرزمين فنلاند به تصرف سوئدي ها درآمد و بخش اعظم مردم آن به مسيحيت گرويدند.

در اواخر قرن هجدهم و اوايل قرن نوزدهم ميلادي روسيه تزاري در جريان جنگ با سوئدي ها سرزمين فنلاند را اشغال كرد و اين سرزمين به يك دوك نشين خود مختار روسيه تزاري مبدل شد.

شهر هلسينكي در سال 1812 ميلادي به جاي شهر توركو مركز فنلاند شد.

شهر توركو يك شهر قديمي قرون وسطايي بود كه توسط سوئدي ها بنا شده بود.

با اين حال ، مردم فنلاند همواره آرزوي استقلال سرزمين خود را داشتند و در اين راه دست به جانفشاني هاي زيادي زدند.

به اين ترتيب ، در روز 6 دسامبر سال 1917 ميلادي فنلاند از هرج و مرج ناشي از جنگ 1918- 1914 و انقلاب هاي روسيه در سال 1917 ميلادي استفاده كرد و از خاك روسيه مجزا شد و استقلال خود را اعلام كرد.

در سال 1939 ميلادي ، استالين ديكتاتور شوروي پس از اتحاد با هيتلر تلاش كرد دوباره فنلاند را تصرف كند اما با فداكاري مردم فنلاند در جنگي كه به «جنگ زمستان» مشهور شد نتوانست تمام خاك اين كشور را اشغال كند و فقط موفق به تصرف بخش شرقي اين كشور منطقه كارلي شد كه هنوز بخشي از خاك روسيه محسوب مي شود.

بهرام افتخاري




تصرف مكزيكو توسط ويلا و زاپاتا
نوشته شده در دو شنبه 13 دی 1389
بازدید : 47
نویسنده : مولوی
96 سال پيش در روز 6 دسامبر سال 1914 ميلادي پانچو ويلا و اميليانو زاپاتا پس از 4 سال مبارزه انقلابي با نيروهاي دولتي مكزيك به اتفاق يكديگر پيروزمندانه وارد شهر مكزيكو شدند.

پانچو ويلا از سوي دشمنانش «سانتوريون شمال» و اميليانو زاپاتا «آتيلا جنوب» ناميده مي شدند.

اما ، اين پيروزي آنها زودگذر بود و مدتي بعد توسط كارانزا ديكتاتور مكزيك از شهر مكزيكو بيرون رانده شدند.

اميليانو زاپاتا ، يك دهقان سرخپوست بي سواد بود ، او در سال 1909 ميلادي دهقانان محروم ايالت مورلوس را عليه پرفيريو دياز ديكتاتور كهنسال كه 35 سال بر مسند قدرت بود ، برانگيخت و شورش دهقانان را به راه انداخت. شعار آنها «زمين و آزادي» بود.

در سال 1910 ميلادي ، زاپاتا با شورشيان تحت فرمان پانچو ويلا و نيز فرانچسكو مادرو متحد مي شود.

فرانچسكو مادرو پس از به قدرت رسيدن در اداره كشور بي لياقتي نشان مي دهد و از درخواست زاپاتا و پانچو ويلا براي تقسيم زمين بين دهقانان محروم سر باز مي زند.

بنابراين ، اميليانو زاپاتا و پانچو ويلا بار ديگر سلاح برمي دارند و عليه مادرو و جانشينانش هوئرتا و كارانزا شورش مي كنند.

به اين ترتيب ، در روز 6 دسامبر سال 1914 ميلادي پانچو ويلا و اميليانو زاپاتا به اتفاق يكديگر و در راس سپاه شورشيان وارد شهر مكزيكو شده و آنرا تصرف مي كنند.

اما ، پيروزي آنها زودگذر بود و كارنزا ديكتاتور مكزيك موفق مي شود آنها را از شهر بيرون براند.

با قدرت يافتن دوباره كارانزا جنگ با شورشيان شدت مي گيرد پانچو ويلا ناگزير به تبعيد مي رود و اميليانو زاپاتا در يك توطئه توسط نيروهاي دولتي به قتل مي رسد.

بهرام افتخاري




ولفگانگ موتزارت درگذشت
نوشته شده در دو شنبه 13 دی 1389
بازدید : 48
نویسنده : مولوی
220 سال پيش در روز 5 دسامبر سال 1791 ميلادي ولفگانگ آمادئوس موتزارت، موسيقيدان برجسته اتريشي در سن 35 سالگي در عنفوان جواني درگذشت.

جسد موتزارت در يك گور بي نام و نشان در گورستان سن مارك در چند كيلومتري شهر وين به خاك سپرده شد.

هنگامي كه بعدها براي ساختن مقبره اي كه شايسته نام و نبوغ اين هنرمند باشد به جستجوي گور او پرداختند ، موفق به كشف محل آن نشدند.

از موتزارت بيش از 600 اثر موسيقي در تمام زمينه ها ، اپراها ، سونات ها ، كنسرتوها ، سمفوني ها و كواتورها به يادگار مانده اند.

چند روز قبل از مرگ موتزارت يك زن سياهپوش به او سفارش يك «ركوئيم» را داد اما موتزارت مجال به پايان رساندن آن را نيافت و يكي از شاگردانش براساس آخرين توصيه هاي استاد آن را به پايان رساند.

به اين ترتيب ، در روز 5 دسامبر سال 1791 ميلادي ولفگانگ آمادئوس موتزارت ، موسيقيدان برجسته اتريشي در سن 35 سالگي  درگذشت.مردم اتريش در زمان حيات موتزارت نبوغ او را نشناختند و موتزارت در فقر درگذشت.

اپرا «فلوت سحرآميز» پس از مرگ موتزارت به نمايش درآمد و با استقبال فراواني روبه رو شد اما هنرمند ديگر زنده نبود تا شاهد اين موفقيت باشد.

بهرام افتخاري




نخستين عمل پيوند قلب جهان
نوشته شده در دو شنبه 13 دی 1389
بازدید : 46
نویسنده : مولوی
43سال پيش در روز 3 دسامبر سال 1967 ميلادي دکتر کريستيان بارنارد نخستين عمل پيوند قلب جهان را در بيمارستان گروت شور شهر کيپ در آفريقاي جنوبي انجام داد. مردم جهان لحظه به لحظه اخبار اين عمل بي سابقه که در بيمارستان گروت شور شهر کيپ انجام شد را دنبال مي کردند

پس از اين عمل پرفسور کريستيان بارنارد يک شبه به يک چهره مشهور جهاني تبديل شد.

دکتر کريستيان بارنارد قلب يک زن جوان 25 ساله که در يک سانحه رانندگي کشته بود را به جاي قلب از کار افتاده لوييس واشکانسکي 53 ساله پيوند زد.

هر چند واشکانسکي فقط 18 روز پس از پيوند زنده ماند و به دليل ذات الريه درگذشت اما اهميت اين عمل در تاريخ پزشکي جهان بي سابقه بود.

اما به زودي و با پيشرفت علم پزشکي و دانش علمي و داروهاي جديد که مانع پس زدن قلب پيوندي مي شدند ، ساير بيماراني که مورد عمل پيوند قلب قرار مي گرفتند مدت بسيار بيشتري زنده مي مانند.

يک آمريکايي توانست 21 سال با قلب پيوندي اش زنده بماند.

يک فرانسوي به نام امانوئل ويترا که در روز 28 نوامبر 1968 مورد پيوند قلب قرار گرفت ، پس از 20 سال درگذشت.

دکتر کريستيان بارنارد در روز 8 نوامبر سال 1922 ميلادي در بوفور وست در جنوب غربي کشور آفريقاي جنوبي متولد شده بود.

او حرفه پزشکي را در بيمارستان گروت شور شهر کيپ آغاز کرد.بارنارد مدرک فوق تخصص قلب را از دانشگاه مينه سوتا در شهر مينياپوليس ايالات متحده کسب کرده بود.

بارنارد در سال 1983 ميلادي به علت بيماري آرتروز ناگزير شد از حرفه پزشکي دست بکشد. او در 2 سپتامبر سال 2001 ميلادي در سن 78 سالگي در تفريحگاه ساحلي پافوس در قبرس درگذشت.

به اين ترتيب ، در روز 3 دسامبر سال 1967 ميلادي دکتر کريستيان بارنارد نخستين عمل پيوند قلب تاريخ پزشکي جهان را در بيمارستان گروت شور شهر کيپ در آفريقاي جنوبي انجام داد.

با اين که بيمار فقط 18 روز پس از عمل پيوند زنده ماند اما برگ تازه اي در تاريخ پزشکي جهان ورق خورد.

اکنون در پايان نخستين دهه هزاره سوم ميلادي هر سال ده ها هزار عمل پيوند قلب در جهان انجام مي شوند و بيماران سال هاي سال زنده مي مانند.

بهرام افتخاري